دانلود پایان نامه و مقاله – ۲-۲۹- مفهوم سلامت روان از دیدگاههای مختلف – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۲۹- مفهوم سلامت روان از دیدگاههای مختلف
۲-۲۹-۱- مکتب روانکاوی:
به عقیده فروید ویژگی خاصی که برای سلامت روانشناختی ضروری است خودآگاهی[۶۳] است یعنی هر آنچه که ممکن است در ناخودآگاهی موجب مشکل شود بایستی خودآگاه شود. به عقیده فروید انسان عادی کسی است که مراحل، رشد روان جنسی را با موفقیت گذرانیده باشد و در هیچ یک از مراحل بیش از حد تثبیت نشده باشد. به نظر او کمتر انسانی متعارف به حساب میآید و هر فرد به شکلی نامتعارف است. فروید از دیدگاه روانشناسی شخص نامتعارف را به دو گروه روان نژند[۶۴] و روانپریش[۶۵] تقسیم میکند و هسته مرکزی بیماری روانی را، اضطراب میداند. به عقیده فروید نوع مکانیسمهای دفاعی مورد استفاده افراد سالم، روان نژند و روانپریش متفاوت است. شخص سالم از مکانیسمهای دفاعی، نوعدوستی[۶۶]، شوخ طبعی[۶۷] پارسایی و ریاضت[۶۸]، والایش[۶۹] استفاده میکند. (نجات، ایروانی، ۱۳۷۸)
کارل. گ.یونگ[۷۰]: فرایندی که موجب یکپارچگی شخصیت انسان میشود فردیت یافتن[۷۱] یا تحقق خود است. این فرایند خود شدن، فرایندی طبیعی است. این کیفیت در واقع، گرایشی چنان نیرومند است که یونگ آن را غریزه[۷۲] میداند. در انسان فردیت یافته، هیچ یک از وجوه شخصیت مسلط نیست، نه هشیار و نه ناهشیار، نه یک کنش یا گرایش خاص و نه هیچ یک از سنخهای کهن، بلکه همه آن ها به توازنی هماهنگ رسیدهاند. اشخاص فردیت یافته، باید از همه نیروهای سایه[۷۳] چه ویرانگر و چه سازنده آگاه شوند. باید وجه تاریک طبیعت جوششهای حیوانی و ابتدایی خود از قبیل میل به ویرانگری یا خودخواهی را دریابند و بپذیرند. این به معنای تسلیم شدن یا رفتن زیر سلطه آن ها نیست، بلکه صرفاً پذیرش وجود آن ها است. گام بعدی فرایند فردیت یافتن، ضرورت سازش با دوگانگی جنسی روانی است. مرد باید آنیما[۷۴] (خصایص زنانه) و زن آنیموس[۷۵] (خصایص مردانهاش) را بیان کند. ویژگی دیگر یکپارچگی خود[۷۶] است. همه جنبههای شخصیت یکپارچگی و هماهنگی مییابد به گونهای که همه آن ها بتوانند بیان شوند (همان منبع).
آلفرد آدلر[۷۷]: زندگی به عقیده آدلر، بودن نیست بلکه شدن است. آدلر به انتخاب مسئولیت و معناداری مفاهیم در شیوه زندگی[۷۸] اعتقاد دارد شیوه زندگی افراد را متفاوت میداند. محرک اصلی رفتار بشر هدفها و انتظار او از آینده است. هدف انسان نیاز به سازگاری با محیط و پاسخگویی به آن است. فرد سالم به عقیده آدلر از مفاهیم و اهداف خودش آگاهی دارد و عملکرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست، او جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد. فرد دارای سلامت روان به نظر آدلر، روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی دارد و جایگاه خودش را در خانواده و گروههای اجتماعی به درستی میشناسد. همچنین فرد سالم در زندگی هدفمند و غایت مدار است و اعمال او مبتنی بر تعقیب این اهداف است. غاییترین هدف شخصیت سالم، تحقق خویشتن است. از ویژگیهای دیگر سلامت روانشناختی این است که فرد سالم مرتباً به بررسی ماهیت اهداف و ادراکات خودش میپردازد و اشتباههایش را برطرف میکند. چنین فردی خالق عواطف خودش است نه قربانی آن ها، آفرینش گری و ابتکار فیزیکی، از ویژگیهای دیگر این افراد است. فرد سالم از اشتباههای اساسی پرهیز میکند. اشتباههای اساسی شامل تعمیم مطلق، اهداف نادرست و محال، درک نادرست و توقع بیمورد از زندگی، تقلیل یا انکار ارزشمندی خود و ارزشها و باورهای غلط میباشد (همان منبع).
اریک اریکسون[۷۹]: به عقیده اریکسون سلامت روانشناختی اصولاً نتیجه عملکرد قوی و قدرتمندی “من”[۸۰] است.”من” عنوان و مفهومی است که نشاندهنده توانایی یکپارچهسازی اعمال و تجارب شخص به صورت انطباقی و سازشی است. من، تنظیم کننده درونی روان است که تجارب فرد را سازماندهی میکند و در نتیجه از انسان در مقابل فشارهای نهاد[۸۱] و من برتر[۸۲] حمایت میکند. هنگامی که رشد انسان و سازمانهای اجتماعی به نحو متناسب هماهنگ شود، در هر کدام از مراحل رشد روانی _ اجتماعی تواناییها و استعدادهای مشخصی ظهور میکند. به طور خلاصه نام هر مرحله و توانایی مرتبط با آن را ذکر میکنیم (همان منبع).
۱٫ مرحله اعتماد در برابر عدم اعتماد[۸۳]: توانایی مرتبط با این مرحله امید[۸۴] است.
۲٫ مرحله خودمختاری در برابر شرم و تردید[۸۵]: توانایی مرتبط با این مرحله اراده[۸۶] است.
۳٫ مرحله ابتکار در برابر احساس گناه[۸۷]: توانایی مرتبط با این مرحله هدف[۸۸] است.
۴٫ مرحله کارایی در برابر احساس حقارت[۸۹]: توانایی مرتبط با این مرحله شایستگی[۹۰] است.
۵٫ مرحله هویتیابی در برابر سردرگمی نقش[۹۱]: توانایی مرتبط با این مرحله وفاداری[۹۲] است.
۶٫ مرحله صمیمیت در برابر کنارهجویی[۹۳]: توانایی مرتبط با این مرحله عشق[۹۴] است.
۷٫ مرحله تولید در برابر رکود[۹۵]: توانایی مرتبط با این مرحله مراقبت[۹۶] است.
۸٫ مرحله کمال در برابر یاس و ناامیدی[۹۷]: توانایی مرتبط با این مرحله خردمندی[۹۸] است.
به عقیده اریکسون سلامت روانشناختی هر فرد به همان اندازه است که توانسته توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کند.
اریک فرام[۹۹]: فرام تصویر روشنی از شخصیت سالم به دست میدهد چنین انسانی عمیقاً عشق میورزد، آفریننده است، قوه تعقلش را کاملاً پرورانده است، جهان و خود را به طور عینی ادراک میکند، حس هویت پایداری دارد، با جهان در پیوند است و در آن ریشه دارد. فرام شخصیت سالم را دارای جهتگیری بارور میداند. فرام با کاربرد واژه جهتگیری این نکته را میگوید که جهتگیری گرایش یا نگرش کلی است همه جنبههای زندگی، یعنی پاسخهای فکری، عاطفی و حسی به مردم و موضوعها و رویدادها را، خواه در جهان و خواه در خود، در بر میگیرد. بارور بودن یعنی به کار بستن همه قدرتها و استعدادهای بالقوه خویش. چهار جنبه شخصیت سالم، در روشن ساختن مراد فوام از جهتگیری بارور مؤثر است. این چهار جنبه عبارتند از: عشق بارور[۱۰۰]، تفکر بارور[۱۰۱]، خوش بختی و وجدان اخلاقی[۱۰۲] (همان منبع).
عشق بارور، لازمهاش رابطه آزاد و برابری بشری است. طرفین رابطه میتوانند فردیتشان را حفظ کنند. عشق بارور از ۴ ویژگی مهم برخوردار است: توجه، احساس مسئولیت، احترام و شناخت. تفکر بارور مستلزم هوش، عقل و عینیت است. خوش بختی بخشی جداییناپذیر و پیامد زیستن موافق جهتگیری بارور و همراه همه فعالیتهای زایا است. فرام میان دو نوع وجدان اخلاقی که عبارتند از: وجدان اخلاقی قدرتگرا و وجدان اخلاقی انسانگرا فرق گذاشته است. وجدان اخلاقی قدرتگرا، نمایان گر قدرت خارجی درونی شده است که رفتار شخص را هدایت میکند. وجدان اخلاقی انسانگرا تداعی خود است و از تأثیر عامل خارجی آزاد است (همان منبع).
۲-۲۹-۲- مکتب انسانگرایی
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 04:06:00 ب.ظ ]
|