فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – قسمت 9 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
نظریه پردازانی هم وجود دارند که راه رسیدن به شادکامی و خوشبختی روانشناختی را در پرتو توجه به ارزشها و اهداف معنوی ،نیازهای بنیادی ،معنادار بودن و هدفمندی زندگی ،عشق و علایق دینی و الهی می دانند و شواهد تجربی آن ها حاکی از رابطه مثبت معنا دار بین نگرش دینی و شادکامی میباشد (یزدانی، ۱۳۸۲).
۲-۸- مروری بر مطالعات انجام شده خارجی :
مذب عامل مهم و نیرومندی برای تاب آوری است .انسانهای با ایمان در رویاروئی با شرایط ناگوار توانایی قابل ملاحظه ای نشان میدهندو بسیاری از افراد مذهبی این احساس را دارند که ایمان در هنگام بحران به عنوان یک فرصت برای دستیابی به پیامدهای ارزشمند بیشتر به آن ها کمک خواهد کرد همچنین دیانت برای تنشهای مهم زندگی تاب آوری و تحمل ایجاد میکند و در زمانهای مختلف مذهب در کمک به انسان برای حفظ روابط با مقدسات مؤثر است و دیانت اجتماعی مثل حضور در کلیسا و تعامل با افراد مذهبی احتمال ابتلا به اضطراب فراگیر را کاهش داده و نیروی قدرتمندی برای تاب آوری در افراد ی که در زندگی تجارب آسیب زای زیادی را تجربه کرده اندایجاد میکند(کومینگز[۶۴]،۲۰۱۰).
امروزه مذهب و معنویت و تأثیرات آن ها بر سلامت جسمانی و روانشناختی موضوع بسیاری از تحقیقات و فعالیتهای بالینی است(میلر۲ ،۲۰۰۳ ،میلر و تورسن [۶۵]،۲۰۰۳ )ادبیات تحقیق شامل میزان قابل توجهی از پژوهشهائی است که نشان دهنده مذهب و معنویت با سلامت جسمانی و روانی هستند (کوئینگ ولارسون [۶۶] ،۲۰۰۱،لارسون ولارسون ۴ ۲۰۰۳، مک کالی و همکاران[۶۷]،۲۰۰۶،سیمپسون[۶۸]،نیومن®[۶۹]، وفوکوا[۷۰] ، ۲۰۰۷ ).
.بسیاری از این پژوهشها اهمیت مذهب و معنویت را در فراهم کردن بافت ،معنا، و پرورش بهزیستی روانشناختی فرد نشان دادهاند (ایمونس[۷۱] ۲۰۰۵ ، پارگامنت[۷۲]و ماهونی[۷۳] ،۲۰۰۵ ).
سسرو[۷۴] ، بدروسیان[۷۵]،فیونتس[۷۶]و برنستین [۷۷]در پژوهشهای خود نشان دادند که کسانی که از اعتقادات مذ هبی قوی تری برخوردارند نسبت به مقابله با عوامل فشارزای روانی، شخصی و عملکرد تحصیلی از نیروی بیشتری برخوردارند و در رویاروئی با این عوامل فشارزا کمتر دچار افسردگی و دیگر بیماریها میشوند.
دزوتر[۷۸]نشان داد که باور به اینکه خدائی هست که موقعیتها را هدایت میکند و ناظر بر بندگان خویش است تا حد زیادی اضطراب را کاهش میدهد به طوری که اغلب افراد مؤمن رابطه خود را با خداوند مانند یک دوست بسیار صمیمی توصیف میکنند و معتقدند که می توان از طریق اتکا و توسل به خداوند موقعیتهای غیر قابل تحمل را به طریقی تحمل کرد(دزوتر،۲۰۰۶).
تحقیقاتی که در مورد مقایسه سلامت روانی معلمان با دیگر گروههای شغلی صورت گرفته است ، نتایج حاکی از آن است که خستگی مزمن ، اختلالات روانی ف افسردگی و اضطراب و نیز فرسودگی شغلی در معلمان نسبت به دیگر گروههای شغلی بیشتر است و در میان مشغله های پر خطر ، معلمان سطوح بالائی از استرس شغلی را نشان میدهند . معلمان از طرفی یکی از اصلی ترین نیروهای تأثیر گذار در فرایند توسعه و پیشرفت هستند واز طرف دیگر به علت فعالیتهای شدید و مشکلاتی که در مدرسه با مدیر ، والدین و دانش آموزان دارند و به خاطر زحمتهای فراوانی که در مدرسه برای کنترل رفتار آن ها میکنند دائما در تنش و اضطراب به سر میبرند و باید با روش های مختلف و مؤثر مقابله ای بتوانند فشارهای ناشی از مدرسه و دانش آموزان را تحت کنترل درآورند (فینالی[۷۹] ،۲۰۰۷).
از دید روانشناسی اجتماعی ،هر فرد شاغل در هر حرفه با هر نقش اجتماعی که به عهده داشته باشد میتواند به نحوی در معرض استرس ناشی از محیط کار قرار گیرد ولی ماهیت بعضی از مشاغل ایجاب میکند که شاغلان آن بیشتر در معرض تنش شغلی قرار گیرند . از جمله در بیشتر حرفه های درمانی و آموزشی و تربیتی که دارای روابط انسانی هستند تنیدگی بیشتری در ارتباط با شغل وجود دارد و فشارهای روانی واسترس های ناشی از کار اگر بیش از حد طولانی مدت باشد میتوانند باعث عوارض جسمی ، روانی ، ورفتاری شوند (سانتین[۸۰]،۲۰۱۰).
فرسودگی شغلی که از نظر معنا یک حالت خستگی بدنی ، هیجانی و ذهنی را در بر میگیرد عوارض متعددی برای فرد، خانواده، زندگی اجتماعی، سازمان و جامعه بر جای میگذارد .که از مهمترین این عوارض میتوان غیبت و تأخیرهای متوالی، شکایات مختلف روان شناختی، کاهش کیفیت ارائه خدمات، تعارضات بین فردی و روحیه پایین کارکنان را نام برد . این عوارض با اختلال هائی چون خستگی بدنی، کسالت و بی خوابی، روی آوردن به مواد و مشکلات زناشوئی و بی تفاوتی و دلسردی و کاهش رضایت شغلی همراه است . فرسودگی شغلی نشانگانی است که تقریبا در هر گروه شغلی تجربه می شود ولی بیشتر در گروههای شغلی پر تنش که خدمات مستقیم به مردم ارائه میدهند و روابط انسانی رو در رو دارند مانند پزشکان و پرستاران و معلمان تجربه می شود (آلپا رسالن[۸۱] ،۲۰۰۹).
همچنین لارسون [۸۲]و همکاران نشان دادند که ایمان مذهبی ارتباط مستقیم با بهداشت روانی دارد و مکانیسمهای سازگاری را افزایش میدهد. هارولد [۸۳]وهمکارانش نیز نشان دادند که دین میتواند نقش توانمند سازی را در گروه خاصی از افراد میانسال ایفا نموده طوری که بتوانند به صورت مؤثری بر ترس و فشارهای روانی غلبه کنند (هارولد، ۱۹۹۲).
پژوهشها نشان میدهد که باورهای مذهبی عمیق و انجام فعالیتهای مذهبی حتی با مصرف الکل و مواد مخدر و استعمال دخانیات رابطه منفی دارد (رو و ونگ [۸۴]،۲۰۰۶،استوارت [۸۵]،۲۰۰۱).در یک مطالعه که پس از طبقه بندی گروههای سنی، جنسی و نژادی و همتاسازی سطح تحصیلات انجام شد مشخص شد که افراد با گرایشهای مذهبی در هر روز به طور میانگین پنج نخ کمتر سیگار مصرف میکنند (گیلوم[۸۶] ،۲۰۰۶).
در پژوهش دیگری ارتباط بین نگرش های مذهبی و رفتارهای خطر ساز در جوانان بررسی شد و نتیجه گرفته شد که جوانان مذهبی به طور معنا داری رفتارهای خطر ساز مثل پرسه زدن در خیابان ،فعالیتهای جنسی نامشروع، سیگار کشیدن و مصرف الکل را کم تر انجام میدهند (سینها، سنان و گلز[۸۷] ،۲۰۰۸ ).
در یک مطالعه دو سو کور ،دعا درمانی توأم با موسیقی درمانی ،تصویر سازی ذهنی و لمس جسمی بر روی بیماران قلبی با مذاهب سنتی مسیحی ،یهودی،مسلمان وبودائی مورد بررسی ومقایسه قرار گرفتکه نتایج نشان دادمداخلات فوق در کاهش علائم بیماری و کاهش مرگ ومیر بیماران حتی مذهب بودا که اعتقادی به خداوند ندارند مؤثر بوده است و هیچگونه تفاوت معنی داری بین چهار گروه مذهبی در این زمینه وجود نداشت)کورکوف[۸۸]، ۲۰۰۵).
کوئینگ[۸۹] و همکاران (۲۰۰۱) نشان دادند که اعتقادات مذهبی با افسردگی و خلق پایین مرتبط است. از لحاظ نظری گفته می شود چون مقابله های مذهبی منبع حمایت عاطفی، اجتماعی و امید هستند از این رو افرادی که از این مقابله ها در زندگی روزمره خود استفاده میکنند کمتر از دیگران دچار افسردگی و اضطراب میشوند.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 03:23:00 ب.ظ ]
|