مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۶- تکنولوژی و مزیت رقابتی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
سازمان افزار: در برگیرنده مجموعه نظامهای سازماندهی، مدیریتی، شبکه سازی و بازاریابی مرتبط با انتقال، جذب، بهرهبرداری و توسعه تکنولوژی است. سازمان افزار نقش کلیدی هماهنگ کننده و کنترل کننده سه جزء دیگر تکنولوژی را برعهده دارد.
نرم افزارها (اطلاعات افزار) و مغزافزارها (انسان افزار و سازمان افزار) جزء داراییهای ناملموس شرکتها محسوب میگردند (خلیل، ۱۳۸۶، عزیزی و همکاران، ۱۳۸۶).
نمودار۲-۱ عناصر تشکیل دهنده تکنولوژی(دستجردی و همکاران، ۱۳۸۹)
۲-۵- مدیریت تکنولوژی
مدیریت تکنولوژی دربرگیرنده مدیریت سیستمهایی است که خلق، خریداری، تهیه و بهره برداری از تکنولوژی را میسر میسازد. (خلیل، ۱۳۸۶). مدیریت تکنولوژی عبارت است از : سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیتهای جمعی تکنولوژی.
مدیریت از دو جهت در تکنولوژی مطرح است: اول اینکه خود یکی از مؤلفه های تکنولوژی است و دوم اینکه بر ارتقاء و پیشرفت مؤلفه های دیگر آن تاثیر دارد (عزیزی و همکاران، ۱۳۸۶).
مدیریت تکنولوژی تخصصی میان رشته ای است که علوم پایه، مهندسی و دانش و روش های مدیریت را یکپارچه میکند و برتکنولوژی به عنوان عامل خلق ثروت تأکید میشود فرض اساسی مدیریت تکنولوژی این است که تکنولوژی مهمترین عامل تاثیرگذار در ایجاد سیستمی مبتنی بر ثروت است (خلیل، ۱۳۸۶).
مدیریت تکنولوژی آن دسته از رشتههایی را که بر خلق تکنولوژی تمرکز و تأکید میکنند به آن دسته از رشتههایی که تبدیل آن را به ثروت میسر میسازند، مرتبط میسازد. این حوزه تخصصی نحوه خلق تکنولوژی، نحوه بهره برداری از آن به طوری که فرصت خلق کند، نحوه یکپارچه کردن استراتژی تکنولوژی را با استراتژی تجاری، نحوه استفاده از تکنولوژی برای کسب مزیت رقابتی، نحوه افزایش انعطاف پذیری سیستمهای تولیدی و خدماتی به وسیله تکنولوژی، نحوه تعامل ساختارهای سازمانی با تغییر تکنولوژیک و زمان استفاده و عدم استفاده از تکنولوژی را بررسی میکند (خلیل، ۱۳۸۶).
مدیریت تکنولوژی شامل پنج فرایند شناسایی، انتخاب، اکتساب، بهره برداری و نگهداری میباشد
(شن[۱۵] و همکاران، ۲۰۱۱؛ داساگی[۱۶] و همکاران، ۱۹۹۲).
هرچند فرض اساسی حوزه مدیریت تکنولوژی این است که تکنولوژی موثرترین عامل در یک سیستم ثروت ساز است اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که در این سیستم سهیم میباشند مثل سرمایه، نیروی کار. مدیریت تکنولوژی به عنوان یک حوزه میان رشته ای، دانش و اطلاعات مربوط به هر یک از این عوامل را تلفیق میکند و یک برنامه جامع مدیریت تکنولوژی، مطالعات و بررسیهای دقیق هر یک از این عوامل است.
برای آشنایی بیشتر با مدیریت تکنولوژی، در این قسمت به صورت فهرست وار تعدادی از حوزه های اساسی فعالیت آن ارائه میشود:
-
- مسائل استراتژیک و بلند مدت مرتبط با تکنولوژی
-
- پیشبینی و برنامه ریزی تکنولوژیک
-
- مدیریت تحقیق و توسعه
-
- مدیریت پروژه های تکنولوژیک
-
- مدیریت انتقال تکنولوژی
-
- تکنولوژی اطلاعات و دیگر تکنولوژیهای نوظهور
-
- روش های مدیریت تکنولوژی
-
- فرایند نوآوریهای تکنولوژیک
-
- تامین مالی تکنولوژی و تصمیم گیری مالی
- مسائل انسانی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژی (خلیل، ۱۳۸۶، عزیزی و همکاران، ۱۳۸۶)
۲-۶- تکنولوژی و مزیت رقابتی
در اینجا به بیان نظرات محققین مختلف در مورد تکنولوژی و ارتباط آن با مزیت رقابتی میپردازیم:
امروزه تاثیر تکنولوژی در ایجاد مزیت رقابتی برای شرکتها برهمه مبرهن است. در بسیاری از موارد، تکنولوژی به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی برای صنایع سازنده، توسط افراد با تجربه، دانشگاهیان و دولتها قابل قبول بوده است (تورکلی و تاومینن[۱۷] ، ۲۰۰۲).
در محیطهای پیچیده، شرکتها باید تکنولوژی های دارای مزیت نسبی را انتخاب کرده و در آن سرمایه گذاری کنند(شن و همکاران،۲۰۱۱).
یک کشور میتواند با سرمایه گذاری در تکنولوژیهای نوظهور دارای مزیت نسبی، مزیت رقابتی خود را به دست آورد (لی و سانگ[۱۸]، ۲۰۰۷).
شرکتهای تکنولوژی محور، برای حفظ رقابت و ادامه دادن به رشد خود، برتجدید منابع تکنولوژی موجود و بهره برداری از تکنولوژیهای جدید تکیه میکنند. این نوع شرکتها، برای حفظ مزیت رقابتی خود یا به دست آوردن فرصتهای جدید نیازمند برنامه ریزی تخصصی فنی و استراتژیک هستند.
انتخاب تکنولوژی های کلیدی به این شرکتها و کشورهایشان برای تثبیت مزیتشان در محیط رقابتی کمک خواهد کرد (شن و همکاران،۲۰۱۱؛ کلارک[۱۹]، ۱۹۸۹).
از طرف دیگر یک شرکت میتواند مزیت رقابتی خود را با سرمایه گذاری در گزینه های نادرست، زمان نادرست یا سرمایه گذاری بیش از حد در گیزنه های درست، از دست بدهد (تورکلی و تاومینن، ۲۰۰۲).
شرکتها برای موثربودن در بازار و به دست آوردن مزیت رقابتی به دنبال اکتساب تکنولوژی های توسعه یافته جدید میباشند (دعیم و کوک اوغلو[۲۰]، ۲۰۰۸)
بقا در بازارهای پررقابت، نیازمند تمرکز روی عوامل مهمی مانند قابلیت تکنولوژیکی، کیفیت محصول، تبعیت از استانداردها و پاسخگویی سریع به عنوان پایه و اساس مزیت رقابتی میباشد(هوانگ و تانگ[۲۱]، ۲۰۰۸).
۲-۶-۱- ابعاد مزیت رقابتی
امروزه تجزیه و تحلیل عملکرد در بنگاه های رقابتی و موفق در سطحی فراتر از رویکرد های مالی و بهره وری محور در جریان است و مدیران بنگاهها از شاخصهای متنوعی برای سنجش عملکرد استفاده میکنند. بعضی از این شاخصها که در گذشته نیز مورد استفاده قرار میگرفت، مستقیماً با فرایند تولید در ارتباط هستند که از آن جمله میتوان به ظرفیت، کارایی و بهره وری اشاره نمود. اما دسته دیگری از شاخصها برای تحلیل عملکرد وجود دارد که با رویکرد استراتژیک سازمان ارتباط تنگاتنگی داشته و امروزه به طور وسیعی مورد استفاده است. از این موارد تحلیل عملکرد رقابتی بنگاه بر اساس ابعاد چهارگانه رقابت در حوزه های کیفیت، قیمت، سرعت تحویل و انعطاف پذیری است (پورتر[۲۲]، ۱۹۸۵).
کاهش هزینه
زمانی که حاشیه سود هر واحد محصول پایین است، بنگاه باید در چالش با سایر رقبا، امکان فروش حجم بالاتری از محصولات را برای خود ایجاد نماید و با پاسخگویی مناسب در قبال سرمایه گذاری انجام شده، امکان ایجاد فرصت در آینده را برای خود حفظ نماید (هیل[۲۳]، ۱۹۹۴). در چنین شرایطی کاهش هزینه، تبدیل به یک اولویت رقابتی کلیدی میشود که در صورت تدوین دقیق و اجرای صحیح استراتژیهای مربوط، سازمان به مزیت رقابتی رهبری هزینه در بازار هدف دست مییابد. شرکتهایی که در مسیر کاهش هزینه و حداکثر نمودن کارائی خود گام برمی دارند به دنبال کاهش سطح خطا و استانداردسازی فرایند خود هستند و تلاش میکنند تا با به کارگیری سبد تکنولوژیکی مناسب به مزیت صرفه جویی به مقیاس دست یابند (دستجردی و همکاران، ۱۳۸۹).
کیفیت
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 03:51:00 ب.ظ ]
|