مقاله-پروژه و پایان نامه – ۲ـ۴ـ۶ مهارتهای سهگانه مدیریت – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲ـ۴ـ۵ اهداف مدیریت آموزشی
هدف کلی آموزش و پرورش در هر جامعهای این است که هر فرد را طبق الگوی ارزشهای فرهنگی، سیاسی، دینی و اجتماعی خود تربیت کرده و انسانی متناسب تحویل جامعه دهد. اهداف آموزش و پرورش سه نقش مهم در مدیریت آموزشی ایفا میکنند: اولا به فراگرد آموزش و پرورش جهت میدهند، ثانیاًً انگیزه حرکت و فعالیت را به وجود میآورند و ثالثاً ملاکهای کنترل و ارزشیابی فعالیتهای آموزشی را ایجاد مینمایند(علاقه بند، ۱۳۷۴ :۱۴۱ـ ۱۴۰).
مدیریت آموزشی، باید قبل از هر چیز اهداف آموزش و پرورش را به خوبی شناخته و آن ها را مورد بررسی قرار دهد و به کار بندد که برخی از آن ها عبارتند از:
· کمک به افراد سازمان آموزشی برای رسیدن به اهداف آموزش و پرورش
· راهنمایی اعضای سازمان برای تشخیص و درک بهتر هدفها
· راهنمایی، همکاری، کمک، تقویت و حمایت از اعضای سازمان آموزشی
· مشارکت افراد در تصمیمگیری و تبادل نظر آن ها و ایجاد مسئولیتهای مشترک در سازمان آموزشی
· ایجاد روابط انسانی مطلوب و احترام متقابل بین مدیر و اعضای سازمان آموزشی
· شناخت نیازها و حل مشکلات دانشآموزان به منظور دستیابی به اهداف آموزشی
· توجه به تفاوتهای فردی و کمک به کشف و بروز استعدادهای دانشآموزان
· کمک و یاری به بهبود و اصلاح فرایند آموزش و پرورش
· فراهم نمودن امکانات و زمینه مساعد برای بروز خلاقیت و ابتکار، به منظور رشد و بلوغ فکری اعضای سازمان
· ایجاد هماهنگی بین منابع و فعالیتهای سازمان آموزشی(قرایی مقدم، ۱۳۷۵ :۴۸ـ ۴۲).
۲ـ۴ـ۶ مهارتهای سهگانه مدیریت
رابرت کاتز، مهارتهای مورد نیاز مدیران را به صورت فنی، انسانی و ادراکی طبقهبندی کردهاست. مهارت، به تواناییهای قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس میشود، اشاره میکند. منظور از مهارت، توانایی به کار بردن مؤثر دانش و تجربه شخصی است.
۱٫ مهارت فنی[۳۰]
یعنی دانایی و توانایی در انجام وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت فنی از طریق تحصیل، کارورزی و تجربه حاصل میشود. مدیران، معمولا این مهارتها را طی دوره های کارآموزی فرامیگیرند، نظیر دانش، روشهای برنامهریزی، بودجهبندی، کنترل، حسابداری، امور مالی، کارگزینی و غیره. ویژگی بارز این مهارت این است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن میتوان دست یافت(علاقه بند، ۱۳۷۵ :۱۸۳).
۲٫ مهارت انسانی[۳۱]
منظور دارا بودن توانایی و قدرت کار کردن با مردم، در انجام کار به وسیله آنان است. در این نوع از مهارت، مدیران قادرند، انگیزه های کارکنان را دریابند و از محرکها و نیازهای آنان در رهبری مؤثر بهره گیرند(علاقه بند، ۱۳۸۲، :۱۵۳).
مهارت انسانی به آسانی قابل حصول نیست و روشهای مشخصی ندارد اما امروزه روانشناسی را فراهم مینمایند(علاقه بند، ۱۳۷۴ :۱۸۵ـ ۱۸۴).
۳٫ مهارت ادراکی[۳۲]
یعنی توانایی درک پیچیدگیهای کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیلدهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد در سیستم. به عبارت دیگر، توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هر یک از بخشها، الزاماً بخشهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد(علاقه بند، ۱۳۷۴ :۱۸۶). مدیران واجد این مهارت قادرند به دریافت اطلاعات و تحلیل مسایل سازمان پرداخته و با توجه به اهداف سازمان به تهیه طرحها و ارائه راه حل ها بپردازند(علاقه بند، ۱۳۷۸ :۱۵۴).
۲ـ۴ـ۷ کارکردهای مدیریت آموزشی
فراگرد مدیریت را غالبا به کارکردها یا وظایف مدیریت تفکیک و تجزیه میکنند. منظور از کارکرد، فعالیتی مهم و اساسی است که در نیل به هدف، ضرورت دارد(علاقه بند،۱۳۷۵ :۱۵) هنری فایول، اولین کسی که وظایف مدیریت را تقسیم کرده، معتقد است وظایف اساسی مدیریت عبارتند از:
برنامهریزی[۳۳]: یعنی تعیین هدف، یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به هدف را امکانپذیر میسازد و همچنین پیشبینی کارهایی که باید در آینده انجام گیرد(قرایی مقدم،۱۳۷۵: ۴۹).
سازماندهی[۳۴]:یعنی ترکیب و تخصیص افراد، منابع و امکانات میان افراد و واحدهای مختلف سازمان و همچنین هماهنگی بین آن ها به منظور رسیدن به اهداف سازمان(قرایی مقدم، ۱۳۷۵ :۴۹).
فرماندهی[۳۵]: یعنی هدایت و جهتدهی افراد در انجام دادن کارها(علاقه بند، ۱۳۷۴ :۱۸).
هماهنگی[۳۶]: یعنی به هم پیوستن و وحدت بخشیدن همه امکانات و منابع مادی و انسانی و همچنین فعالیتها، که برای رسیدن به هدف سازمان ضرورت دارد(قرایی مقدم، ۱۳۷۵ :۴۹).
کنترل کردن[۳۷]: یعنی رسیدگی به اینکه آیا کلیه برنامه ها و عملیات انجام شده طبق مقررات و دستورات صورت میگیرند یا خیر(قرایی مقدم، ۱۳۷۵ :۵۰).
در زیر به شرح هر کدام می پردازیم:(سید عباس زاده، ۱۳۸۰ :۵۸).
برنامه ریزی:
در جریان برنامه ریزی، نه تنها کار یا فعالیت مورد نظر و انجام دهنده یا انجام دهندگان آن، بلکه زمان و چگونگی انجام آن چه وضعیت مطلوبی(هدف) حاصل خواهد آمد.
تنظیم و ترسیم دقیق چگونگی رسیدن به وضعیت مطلوب از وضعیت موجود، شامل در نظر گرفتن عوامل دیگری نیز می شود، نظیر:
۱ـ پیشبینی دقیق ابزار، وسایل، مواد و منابع انسانی لازم
۲ـ هدایت صحیح منابع انسانی درگیر در موضوع
۳ـ چگونگی نظارت و کنترل بر جریان کار
۴ـ برقراری مسیر آزاد برای جریان بازخورد
۵ـ پیشبینی هزینه های اجرایی(سید عباس زاده، ۱۳۸۰ :۵۹).
برنامه ریزی در آموزش و پرورش عمدتاًً به اشکال برنامه ریزی آموزشی و درسی است که اولی از درون سیستم یا نظام آموزشی متوجه بیرون آن(محیط) و دومی از بیرون متوجه درون نظام آموزشی است.
-
- .Carty & GHaravan ↑
-
- .Farnahom & Stering field ↑
-
- .Beary ↑
-
- .Toach ↑
-
- .Druskat & Wolf ↑
-
- . Smit & Helland ↑
-
- . Sala & Duuyt ↑
-
- . Hedge & Teachoat ↑
-
- . Testa ↑
-
- . Canavag ↑
-
- . Mantas ↑
-
- . Maltela ↑
-
- . Hinkin & Shirishim ↑
-
- . Patton ↑
-
- . Lcin ↑
-
- . Verten & Sanders ↑
-
- . Hous ↑
-
- . Desler ↑
-
- . Carty ↑
-
- . Peramperakh ↑
-
- . Armesterang ↑
-
- . Vinstanly ↑
-
- . Bevan & tampeson ↑
-
- . Feltecher & Viliames ↑
-
- . Armesterang ↑
-
- . Armesterang & Baron ↑
-
- . Engelman & rezkh ↑
-
- . Singer ↑
-
- . Technical Skill ↑
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 03:35:00 ب.ظ ]
|