۲-۸-۳- ابینگهاوس[۴۹] (۱۹۰۹-۱۸۵۰)

ایشان را نجات دهنده روان‌شناسی از یوغ فلسفه می‌دانند. بدین منظور نشان داد که فرآیندهای عالی‌تر ذهنی مربوط به یادگیری و حافظه را می‌توان به طور آزمایشی مطالعه کرد. ابینگهاوس به جای روش قدیمی که در آن فرض می‌شد که تداعی از پیش تشکیل یافته است و باید آن را از راه تفکر و تعمق مطالعه کرد، فرایند تداعی رادر ضمن شکل‌گیری آن مورد مطالعه قرار داد. پژوهش‌های ابینگهاوس در مطالعات فرایند انقلابی ایجاد کرد. او به جای فرضیه پردازی نشان داد که قانون بسامد چگونه عمل می‌کند. ابینگهاوس فرآیندهای عالی‌تر ذهن را به آزمایشگاه کشاند، جایی که از آن زمان تاکنون قرار داشته است. (هرگنهان و السون[۵۰]، ترجمه سیف ۱۳۹۱، ص۸۴)

۲-۸-۴- لوین[۵۱] (۱۹۴۷- ۱۸۹۰)

کرت لوین روان‌شناس، به خاطر ارائه الگوی “یادگیری تجربی” و فعالیتش در باره “پویایی گروهی” در حوزه آموزش و پرورش شناخته شده است و اغلب لوین را به عنوان بنیان گذار پویایی گروهی می‌شناسند. (گلشن فومنی ۱۳۷۶، نقل از جان قلی ۱۳۹۱) از موارد استفاده از پویایی گروهی می‌توان شرکت در گروه‌های درسی کلاسی، تدریس گروهی، ترکیب کلاس و بازده آموزشی نام برد.

۲-۸-۵- ویگوتسکی[۵۲] (۱۹۳۴-۱۸۹۶)

او متخصص روان‌شناسی تربیتی بود و از مفاهیم مهمی که طرح کرد می‌توان “ناحیه تقریبی رشد” را نام برد. او معتقد بود که کودک برای یادگیری تکالیفی که در سطح خاصی از رشد قرار دارد باید به آن مرحله از رشد رسیده باشد. مفهوم دیگری که ویگوتسکی مطرح کرد، مفهوم “یادگیری به کمک دیگران” است. او معتقد بود “کارکردهای عالی ذهن” همانند توانایی تمرکز بر حافظه، یا تفکر در قالب نمادها، مخصوص انسان‌هاست و با تدریس تقویت می‌شود. (بیابانگرد، ۱۳۸۴)

۲-۸-۶-گانیه[۵۳] (۲۰۰۲-۱۹۱۶)

گانیه که در زمینه آموزش دارای شهرت زیادی است کتاب “شرایط یادگیری” را نوشته است. نظریه گانیه عبارت است از یک طبقه‌بندی از بازده‌های یادگیری، شرایط خاص یادگیری مورد نیاز برای دسترسی به هر یک از این بازده‌ها و رویدادهای آموزشی نه گانه که شامل (جلب توجه، آگاه ساختن یادگیرنده از هدف، تحریک یادآوری پیش‌نیازهای مربوطه، ارائه محرک، «راهنمایی یادگیری»، فراخوان عملکرد، تدارک بازخورد، ارزیابی عملکرد، افزایش یاد داری و انتقال) می‌باشد، است. (گانیه، ترجمه نجفی زند ۱۳۷۳)

۲-۸-۷-مریل[۵۴] (۱۹۳۷)

دیوید مریل چند نظریه ارائه داده است از جمله می‌توان “نظریه نمایش اجزا” و “اصول اولیه آموزش” نام برد. مریل معتقد است که انواع یادگیری نیازمند انواع مختلف شیوه های تدریس و انواع گوناگون ابزار سنجش است. مریل طی بیانیه‌ای اعلام داشت که اطلاعات، آموزش نیست و با این دیدگاه نسبت به ساختن نامناسب برنامه های مبتنی بر وب، عکس‌العمل نشان داد (کروز ۲۰۰۴، نقل از رضوی، ۱۳۸۶) مریل معتقد است بسیاری از برنامه های آموزشی مبتنی بر وب فقط اطلاعاتی را در اختیار کاربران قرار می‌دهد و ارزشی ندارد.

۲-۹-ضرورت استفاده از وسایل تکنولوژی آموزشی در کلاس

دلایل استفاده از مواد آموزشی در کلاس درس به شرح زیر است:

    1. معضلات و مشکلات آموزشی

    1. نقش حواس در یادگیری

  1. نقش مواد و وسایل آموزشی در تدریس و یادگیری؛

از جمله مشکلات آموزشی: افزایش روزافزون تعداد افراد لازم التعلیم، انفجار دانش واطلاعات که البته به کمک وسایل آموزشی با تکنولوژی جدید می‌توان تا حد زیادی از این مشکلات را کاست.

مورد بعدی نقش حواس در یادگیری است، نتایج تحقیقات نشان داده است که قسمت بیشتر یادگیری انسان ۷۵% از طریق کاربرد حس بینایی و بعد از آن حس شنوایی ۱۳% صورت می‌گیرد. لذا برای استفاده از این توانایی می‌توان با به کارگیری تکنولوژی روند یادگیری را بهبود بخشید.

دلیل سوم: نقش مواد وسایل آموزشی در تدریس و یادگیری است، که نتایج تحقیقات نشان داده است که این وسایل، اساس قابل لمسی را برای تفکر و ایجاد مفاهیم به وجود می‌آورند، تا تجارب واقعی و عینی را دراختیار فراگیر قرار دهند. همچنین موقعیت‌هایی را در اختیار فراگیر قرار می‌دهد که کسب آن‌ ها از راه‌های دیگر ممکن نیست. (احدیان، به نقل از جان قلی ۱۳۹۱)

۲-۱۰- اهداف کلی آموزش در ایران

    1. بهبود فرایندهای گردش و کاربرد اطلاعات با عنایت به اتخاذ رویکرد جامعه دانش بنیان برای ارتقای جایگاه ومنزلت مدرسه

    1. افزایش روابط بین مدرسه با سایر نهادها و بخش‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، منطقه‌ای، ملی وجهانی

    1. افزایش تاثیرگذاری نقش مدرسه در فرآیندهای توسعه جامعه دانش بنیان و هویت ساز پایدار

    1. توسعه دانش زمینه‌ای، ذخیره اطلاعاتی و سرمایه‌ فرهنگی نیروی انسانی مدرسه در ابعاد گوناگون اعتقادی فرهنگی، علمی، آموزشی، پژوهشی و …

    1. افزایش شبکه های ارتباطی، عاطفی و تعاملاتی بین مدیران و کارکنان مدارس

  1. توسعه مهارت‌های ادارکی، کلامی، اجتماعی، حرفه‌ای تخصصی نیروی انسانی برای دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی (احمدی، ۱۳۸۹)

۲-۱۰-۱- ارتباط اهداف کلی با نقش مدارس هوشمند

جدول ۲-۲- ارتباط اهداف کلی آموزش با نقش مدارس هوشمند (احمدی، ۱۳۸۹)

اهداف کلی

نقش مدارس هوشمند

افزایش روابط دوستانه بین مدرسه با سایر نهادها و بخش‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، منطقه‌ای، ملی و جهانی

استقرار پورتال‌های مدارس وتوسعه‌ی کانال‌های الکترونیکی بین ذینفعان مدارس

افزایش تاثیرگذاری نقش مدرسه در فرآیندهای توسعه جامعه دانش بنیان و هویت ساز پایدار

تولید وتوزیع و انتشار دانش مدارس و اشتراک دانش با سایر ارکان جامعه‌ دانش بنیان

توسعه دانش زمینه‌ای، ذخیره اطلاعاتی و سرمایه‌ فرهنگی نیروی انسانی مدرسه در ابعاد گوناگون اعتقادی فرهنگی، علمی، آموزشی، پژوهشی

فراهم نمودن بسترهای ذخیره‌سازی دانش و ایجاد پایگاه‌های دانشی در مدارس

افزایش شبکه های ارتباطی، عاطفی و تعاملاتی بین مدیران و کارکنان مدارس

توسعه کانال‌های الکترونیکی بین ارکان مدرسه با محیط بیرونی از جمله اداره، اداره کل، اولیاء و …

توسعه مهارت‌های ادارکی، کلامی، حرفه‌ای، تخصصی نیروی انسانی برای دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی

تواتمندسازی دانش آموزان و معلمان و ارتقای مهارت‌های آن‌ ها با تحول در محیط‌ یاددهی – یادگیری

بهبود فرآیندهای گردش ‌و کاربرد اطلاعات با عنایت به اتخاذ رویکرد جامعه دانش بنیان برای ارتقای جایگاه و منزلت مدرسه

توسعه سیستم‌های یکپارچه مدیریت مدرسه و یکپارچه سازی این سیستم‌ها در سطح ادارات

۲-۱۱- ارکان مدارس هوشمند

۱- محیط یاددهی یادگیری: این محیط چهار حوزه را تحت پوشش خود قرار می‌دهد .

الف- برنامه درسی ب- روش تدریس ج- ارزیابی د- محتوا

۲-مدیریت: منابع و فرآیندهای مورد نیاز محیط یاددهی- یادگیری را پشتیبانی و حمایت می‌کند.

۳-مسئولیت‌های افراد و مهارت‌های مورد نیاز: در رویکرد سیستمی مدیران تبدیل به مدیران یادگیری و مسئولان تبدیل به مدیران آموزشی خواهند شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...