با توجه به عنوان انتخاب شده برای مدل حاضر بدیهی است که، مدل روی، مدل مراقبتی زیستی، روانی، اجتماعی تطابق با بدشکلی راهزانی، الگوی سلامت معنوی فیشر و مدل مراقبت معنوی در ایران، پارادایم­های غالب مورد استفاده­ی پژوهشگر در طراحی مدل بوده است. مدل مذکور در دو بخش کلی، ساختار و مراحل اصلی آورده شده است(دیاگرام ۱-۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ساختار مدل بر اساس اجزای الگوی پیرسون متشکل از اجزاء زیر است:
عقاید و باورهای مدل. که خود شامل دو قسمت پیش فرض­ها و مفاهیم و عناصر اصلی مدل است. مفاهیم و عناصر اصلی مدل در قالب مفاهیم اصلی(گسیختگی­خود، مکان­ یابی و تعادل) و متاپارادایم­های مدل (انسان، محیط، پرستاری، سلامتی) مطرح شده است.
اهداف مدل
دانش و مهارت های مورد نیاز
بخش دوم در برگیرنده مراحل اصلی مدل «مراقبت بازگشت به خویشتن» است که همان گام­های عملی یا فرایند پرستاری در مدل حاضر بوده و شامل بررسی و شناخت ابعاد ماتریکس و گسیختگی­خود، تشخیص پرستاری، برنامه­ ریزی، اجرا و ارزشیابی سطح تعادل است.
دیاگرام۱-۵
اجزاء مدل مراقبت بازگشت به خویشتن
بخش اول: ساختار مدل «مراقبت بازگشت به خویشتن»
عقاید و باورهای مدل

پیش­فرضها
گسیختگی­خود (دغدغه­ بیماران مبتلا به سوختگی)
بسیاری از بیماری­های مزمن ازدیدگاه بیمار تجربه­ای دگرگون شونده معرفی شده ­است(۴۲).
سوختگی حادثه­ای ویران­کننده ­است که منجر به تحمل تجارب ناراحت کننده و متفاوت فردی در تمام ابعاد جسمی،روحی،روانی،اجتماعی یک انسان و کیفیت زندگی او می­ شود(۲۳).
تغییرات موقعیتی مثل تغییر در ظاهر یا عملکرد، ناگهانی و غیر­قابل پیش ­بینی بوده و فرد را از سایر هم­ردیفان خود متفاوت می­سازد. این نوع تغییرات بر تصویر ذهنی، اعتماد به نفس و پنداشت از خود تأثیر نامطلوب می­ گذارد(۵۶)
بخشی از پنداشت از خود در حین تعاملات اجتماعی شکل می­گیرد و رفتاری را که افراد برای حفظ احترام خود و پذیرش اجتماعی نشان می­ دهند تحت تأثیر قرار می­دهد(۵۱).
دنیای فردی که آسیب شدیدی را تجربه می­ کند، برای همیشه تغییر می­یابد. ایمنی، امنیت، قابلیت پیش ­بینی و احساس کنترل همه­گی بهم­ریخته می­ شود(۱۸).
مکان­ یابی(راهبرد بیماران مبتلا به سوختگی برای حفاظت از خود)
بیمار برای حفظ تمامیت عملکرد جسمی و روانی خویش فعالیت­های شناختی و حرکتی اتخاذ می­ کند(۱۸).
فرایند مقابله یک فرایند شناختی دو مرحله­ ای است: ارزیابی اولیه و ثانوی. با ارزیابی اولیه فرد تعیین می­ کند که آیا موقعیت یا محرک، تهدید محسوب می­ شود یا خیرو با ارزیابی ثانویه فرد به بررسی گزینه­ های مختلف جهت پاسخ به تهدید می ­پردازد. پاسخ­ها می­توانند به صورت رفتارهای عاطفی، شناختی و یا فعالیت­های جسمی باشند (۱۳۰).
کاهش تنش و حفظ تعادل، تصمیم ­گیری صحیح، حفظ استقلال و آزادی، انگیزه برای تأمین تقاضاهای محیطی اجتماعی، حفظ حالت ثبات اجتماعی، فیزیولوژیکی و جسمی، کنترل عوامل بالقوه تنیدگی­زا، اجتناب از خود و ارزشیابی منفی؛ از اشکال متفاوت عملکرد­های مقابله هستند(۱۳۰).
اجتناب معمولاً به عنوان یک راهبرد مقابلۀ ناسازگار در نظر گرفته می­ شود(۱۳۱).
افراد سوخته­ای که از راهبرد اجتناب استفاده می­ کنند، از سایر راهبردهای مقابله کمتر استفاده نموده، سازگاری نیافته و حتی تا مدتها پس از سوختگی وضعیت سلامتی مناسبی ندارند (۳۵).
خودوارسی، دگروارسی و موقعیت­سنجی بخش شناختی راهبرد­های مبتلایان سوختگی برای محافظت از خود در مقابله با تجربه­ گسیختگی­خود است.
مکان­ یابی یا تفسیر فرد مبتلا به سوختگی از موقعیت فعلی خود؛ او را به انجام فعالیت­های محافظت از خود به حرکت وا می­دارد.
تعادل (پیامد)
بهبودی در سوختگی ماهیتی پویا و چرخه­ای داشته و تطابق واقعی با فقدان­های تجربه شده حاصل از آن زمان بر است(۵۱).
سازگاری پس از سوختگی حتی در میان افرادی که قبل از آسیب عملکرد خوبی داشته اند فرآیندی پیچیده و مشکل است(۱۲۰).
تطابق با سوختگی باید سه بعد سلامت عاطفی(سطوح پایین اضطراب یا افسردگی)، رفتاری)مثل درگیری کامل در فعالیتهای اجتماعی) و شناختی(مثل فقدان نگرانی و تفکرات منفی) را در بر داشته باشد(۱۳).
سازگاری موفق مستلزم این است که فرد سیستم ارزشی خویش را تغییر داده (۹۱) خود قدیمی را از دست دهد (۱۳۲) و شروع به تعریف مجدد خود نمایید(۵۱).
سطوح تعادل در یک فرد مبتلا به سوختگی در طیفی از توانایی کنترل بر دنیای شخصی، بین­فردی و بیرونی قرار می­گیرد.
بازگشت بیماران مبتلا به سوختگی در گرو تعادل جسمی، ذهنی، تعاملی و پنداشتی اوست.
ماتریکس خود
ابعاد جسمی، روحی، روانی، اجتماعی، معنوی و پنداشتی شکل دهنده دنیای خود شخصی، بین فردی و بیرونی انسان هستند.
عوامل درون فردی (سن، شخصیت، فرهنگ، مهارتهای خود مراقبتی خاص، باورها، ارزشها، حالات عاطفی و ظرفیت شناختی فردی) و عوامل محیطی(چگونگی سیستم حمایتی، دستیابی به خدمات بهداشتی، منابع فیزیکی و منابع مالی) ­بر سازگاری فرد مؤثرند(۱۳۰).
عواملی همچون سن، جنس، وضعیت تأهل و نژاد می­توانند تأثیرات مهمی بر ارزیابی فرد و ارزشیابی حوادث تنیدگی زا داشته باشند(۱۲۱).
هوش و ویژگی­های شخصیتی(۱۲) گذر زمان از سوختگی و راهبردهای آموخته شده قبلی هر فرد ممکن است پاسخ فرد و مقابله و سازگاری وی با حوادث معمول را تحت تأثیرقرار دهد(۱۸).
از آن جا که سوختگی تأثیرات جسمی و روانی شدیدی بر فرد به جای می گذارد، فرایند بهبودی یا سازگاری و تطابق افراد سوخته بستگی به عوامل فردی و موقعیتی دارد(۱۲).
متغیرهای روانی اجتماعی و اقتصادی خانواده، دوستان و همکاران به عنوان حمایت­های خارجی (۵۱) و همچنین وضعیت شغلی از دیگر عواملی است که سازگاری و تطابق پس از سوختگی را تحت تأثیر قرار می دهد (۱۲).
۲-۱ مفاهیم و عناصر اصلی مدل
بازگشت
مبتلایان به سوختگی به منظور کنترل مجدد بر دنیای شخصی، بین فردی و بیرونی خود روندی را طی می­ کنند که بازگشت نامیده می شود .این فرایند شامل تجربه­ای دگرگون شونده از گسیختگی­خود است که از طریق مکان­ یابی فرد را به سوی کسب تعادل مجدد هدایت می­ کند. فرد حادثه دیده در گذر از حادثه تا جامعه ابعاد مختلفی از گسیختگی­خود شامل گسیختگی جسمی، ذهنی، تعاملی و تعالی را تجربه ­می­ کند. همزمان با هریک از تجارب فوق از طریق مکان­ یابی که مکانیسم­های خودوارسی، دگر­وارسی و موقعیت سنجی را شامل می­گردد و بر حسب عوامل شکل­دهنده ماتریکس­خود، راهبردهای محافظت از خود را برای کسب تعادل بکار می­گیرد. بر اساس تئوری حاضر از آنجا که فرد در گذر از زمان و مکان زندگی می­ کند و تحت تأثیر تغییرات حاصل قرارمی­گیرد؛ مفهوم بازگشت، برگشتن به نقطه­ی قبل از سوختگی نبوده، بلکه حرکتی رو به جلو و شروعی تازه از زندگی مجدد است که از همان لحظه­ بلافاصله پس از سوختگی آغاز می­گردد. بر حسب عوامل تأثیرگذار شخصی، بین­فردی و بیرونی فرد قادر خواهد بود در این مسیر به یکی ازسطوح مختلف تعادل دست پیدا کرده و برای ورود به سطح دیگر آمادگی پیدا نماید.
تعادل و ابعاد آن
بلافاصله پس از سوختگی و بر حسب شدت حادثه، تلاش برای رسیدن به تعادل آغاز می­گردد و در تمامی مسیر بازگشت به یک زندگی عادی و حتی تا سالیان سال بعد ادامه خواهد داشت. دستیابی به تعادل با حفظ ثبات جسمی آغاز شده، با اتصال به جریان زندگی تداوم می­یابد و با پذیرش خویشتن زمینه­ را برای رشد و تعالی که نقطه­ی اوج تعادل است آماده می­سازد. افراد برای دست­یابی به این سطوح تعادل از طریق مکان­ یابی در گیر فعالیت­های پیچیده­ ذهنی خواهند شد، که نتیجه­ آن دستیابی به درکی تازه از موقعیت خود با طیفی از حفظ تصویر ­قبلی ­خود، آگاهی از تصویر­جدید، پذیرش ­تصویر جدید و خودآگاهی است. بر این اساس آنها اقدام به انتخاب راهبردهای محافظت از خود خواهند نمود.
در دوره زمانی پس­از حادثه تا انتقال و بستری شدن در بیمارستان که موقعیت درک­شده عموماً درد و رنج است، راهبرد­های محافظت از خود عبارتند از انکار شدت آسیب ، پنهان­کردن درد و رنج خود از خانواده و عادی ­جلوه­دادن شرایط. این تلاش برای تحمل درد شدید ناشی ازمراقبت­ها و درمان­های سخت و رنج ناشی از وابستگی به دیگران کمک کننده است. همچنین از تحمیل رنج بیشتر به خانواده جلوگیری می­ کند.
با ورود به منزل، راهبرد­ی خود محافظتی به سوی توسعه آگاهی و کسب اطلاعات شیفت پیدا می­ کند. بخشی از این آگاهی به صورت شخصی و بخشی دیگر از طریق تعاملات و در ضمن بررسی واکنش دیگران به زخم­ها و جستجوی اطلاعات از آنها کسب میشود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...