کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



پراوای مونسو و همکارانش، چهار مولفه دیگر را اضافه کرده اند :
۱) خصیصه های مصرف کننده
۲) عوامل موقعیتی
۳) مشخصه های محصول
۴) اعتماد در قسمت نقش نگرش های وظیفه ای مورد بحث قرار گرفت.
عوامل موقعیتی می تواند شامل خواسته ها و تسهیلات متنوعی شود.

۲-۱۴- جوانب تجربی در خرید

برای چند دههی اخیر، خرده فروشان و پژوهشگران متوجه شدند که عمل خرید تنها کسب محصولات ملموس نیست .بلکه تجربه، لذت و سرگرمی را شامل می شود. طبق مشاهده و تجربه، تعاملات به عنوان یک عامل تعیین کننده ی مهم در نگرش های مصرف کننده محسوب می شوند. در حالت کلی تر، مریلیس و فرای متوجه شدند که تعامل کلی، مهمترین عامل تعیین کننده در نگرش های مصرف کننده نسبت به فروش خاص بوده و تعامل می تواند، هم اعتماد و هم نگرش ها را نسبت به فروش تحت تاثیر قرار دهد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱۵- خصصیه های مصرف کننده

به جهت ایجاز، بر روی چهار خصیصه متداول تر( یعنی جنسیت ، تحصیلات ، درآمد و سن) مترکز می شویم. تعدیل اثر جنسیت می تواند با توجه به تئوری نقش اجتماعی و روانشناسی تکاملی شرح داده شود. مردها به وظیفه گرایی و سیستم گرایی تمایل بیشتری داشته و نسبت به زن ها مایل به پذیرش مخاطره ی بیشتری هستند. این بدان جهت است که از نظر اجتماعی از افراد انتظار می رود که اینگونه رفتار کنند (تئوری نقش اجتماعی)، همچنین از آن جهت که این رفتار انطباقی در فرایند طبیعی اتتخاب، مزیت های خصیصه ای ویژه ای را نصیب افراد می کند (روانشناسی تکاملی). پژوهش های روانشناسی طی سالیان بسیار، تفاوت های جنسیتی متعددی را که بطور بالقوه به رفتار مصرف کننده ی الکترونیکی مربوط می شود، شناسایی کرده اند. به عنوان مثال در راهبری فضایی(سه بعدی)، ادارک و شیوه های ارتباط.
نقش تحصیلات در خرید، مانند نقش جنسیت، مورد توجه کمتر پژوهشی قرار گرفته است. عنوان می شود افرادی که دارای تحصیلات بالاتری هستند، تمایل به جمع آوری اطلاعات بیشتری پیش از تصمیم گیری دارند. در مقابل، افرادی که دارای تحصیلات پایین تری هستند به اطلاعات کمتری اتکإ می کنند.
دسته ای از پژوهش ها بیان می کنند که در آمد با رفتار مصرف کننده الکترونیکی مرتبط است .این انتظار وجود دارد، افرادی که دارای درآمد بیشتری هستند، به تحصیلات بالاتری دست یابند.
مصرف کنندگان مسن تر، تمایل کمتری به جست و جو اطلاعات جدید دارند. مؤلفه ی سن، ارتباط میان رضایت از محصول و وفاداری را تعدیل می کند، به طوری که این ارتباط برای مصرف کنندگان مسن تر، قوی تر می شود. لزوماً خصیصه های گوناگون، تاثیرات تعدیل کننده یکسانی نخواهند داشت.

۲-۱۶- سطوح آمادگی ذهنی مشتریان

وجود آشفتگی در بازارها و رقابت بر سر تصاحب مشتری و نفوذ در فرایند تصمیم به خرید وی، سازمان ها و شرکت ها را متوجه این قضیه کرده است که مطالعه و کشف نیازهای مصرف کنندگان، تجزیه و تحلیل فرایند رفتار مصرف کننده و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار بر این فرایند از عمده وظایف بازاریابان می باشد و تنها وقتی می توانند به بقای خود ادامه دهند که بتوانند نیازها و خواسته های مصرف کننده را با درکی صحیح و جامع از طرف مقابلشان(مشتری) برآورده نمایند و متناسب با هر بازار هدف از استراتژی های خاص بازاریابی بهره مند شوند. شرکتی که از چگونگی واکنش مصرف کنندگان نسبت به ویژگی های مختلف کالا، قیمت و دستاویزهای تبلیغاتی آگاهی داشته باشد در مقابل رقبای خود از یک مزیت نسبی برخوردار است. به همین دلیل است که شرکتها و مراکز آموزشی تحقیقاتی درباره ارتباط بین محرک های بازاریابی و واکنش مصرف کننده تحقیقات زیادی به عمل آورده اند، نقطه شروع این تحقیقات بررسی رفتار خریدار است. همچنین بر اساس رهبری وضعی بلانچارد، چیزی به نام بهترین راه نفوذ در مردم وجود ندارد. اینکه شخص از چه شیوه ی رهبری در رفتار با افراد یا گروه ها استفاده کند، به سطح آمادگی مردمی بستگی دارد که رهبر می کوشد در آنها نفوذ کند منطق اصلی نظریه این است که موقعیت ها و شرایط مختلف به شیوه های مناسب رهبری در همان موقعیت نیاز دارند. بنابراین طبق این نظر یک سبک رهبری یا الگوی رهبری که منحصر به فرد و پایدار که برای تمام شرایط زمانی و مکانی مناسب و صادق باشد، اساساً وجود نداشته و قابل دست یافتن نیست، چون توانایی های مشتریان، شخصیت برند و موقعیت ها فرق می کنند. در اینجا میزان بلوغ یا آمادگی ذهنی مشتریان را به منزله ی یکی از متغیرهای حائز اهمیت مؤثر بر تعیین سبک رهبری برند در نظر می گیریم.
بازار مشتمل بر تمام مشتریان بالقوه ای است که دارای نیاز و خواسته ی مشترک هستند و برای تأمین نیاز و خواسته ی خود، بایستی به انجام مبادله متمایل بوده و توانایی این کار را نیز داشته باشند؛ در واقع از سطح، آمادگی لازم برای خرید برخوردار باشند[۵۴]. آمادگی در رهبری وضعی عبارت است از میزان توانایی و تمایل افراد در بدست آوردن توفیق در انجام یک تکلیف خاص. آمادگی نه صفت ویژه ی شخصی است، نه ارزیابی صفات ممیزه شخصی مانند ارزش ها، سن و سال و
چیزهایی از این قبیل. آمادگی به معنی نحوه ی آمادگی اشخاص برای انجام یک تکلیف خاص است. این سخن به این معنی است که در مفهوم کلی، یک فرد یا گروه، یا آماده است یا آماده نیست. در اینجا منظور از انجام یک تکلیف خاص، عمل خرید می باشد. بنابراین، آمادگی ذهنی اشاره به توانایی و تمایل یک فرد به هدایت رفتار خود جهت خرید یک کالای خاص دارد و سطوح آمادگی ذهنی مشتریان، ترکیب های گوناگون توانایی و تمایلی است که مشتریان جهت خرید با خود همراه دارند که در چهار سطح، از بسیار کم تا بسیار زیاد قابل تعمیق است.

۲-۱۷- تصمیم به خرید

واژه تصمیم مصرف کننده تصویر فردی را در ذهن مجسم می کند که با دقت مشغول بررسی ویژگی های تعدادی از محصولات، برندها یا خدمات است و می کوشد با بهره گرفتن از شیوه های منطقی گزینه ای را انتخاب کند که بتواند با حداقل هزینه، نیازی را که تشخیص داده برطرف نماید. بنابراین، تصمیم گیری مصرف کننده یک مفهوم منطقی و عملکردی را در بر دارد.

۲-۱۸- نیات خرید

نیات خرید یکی از مفاهیم عمده مطالعه شده در نوشتجات بازاریابی می باشد که کاربرد روتین در تحقیقات مصرفی که با اهدافی متفاوت (مثل مفهوم محصول جدید، تست های نسخه برداری، مطالعات ردگیری و تقسیم بندی) انجام شده، دارد و همچنین گستره ای وسیع از محصولات وخدمات را پوشش می دهد علاقه پژوهشگران بازاریابی به نیات خرید ناشی از ارتباط آن با رفتار خرید است. چندین مطالعه یک همبستگی مثبت را بین نیات خرید و رفتار خرید گزارش کرده اند. علاوه براین مدیران بازاریابی به نیات خرید مصرف کننده به منظور پیش بینی فروش محصولات و خدمات موجود و یا جدید، توجه دارند. داده های نیات خرید می توانند به مدیران بازاریابی در تصمیمات بازاریاب مرتبط با تقاضای محصول(محصولات موجود و جدید)، بخش بندی بازار و استراتژی های تبلیغاتی کمک کنند .نیات خرید، به احتمال اینکه مشتریان در یک موقعیت خریدی که پیش می آید، برندی خاص از یک طبقه محصول را خریداری کنند، اشاره دارد. فیشبین و آجیزن (۱۹۷۵) اظهارمی کنند بهترین پیش بینی کننده منفرد رفتار یک فرد، مقیاس نیت او برای اجرای آن رفتار خواهد بود. طبق مدل نیات رفتاری که بر اساس تئوری کنترل پیشنهادی می باشد، نیت یک فرد برای اجرای یک رفتار تابعی از: (۱) نگرش او نسبت به اجرای آن رفتار در وضعیتی معین؛ (۲) هنجارهای حاکم بر رفتار در آن وضعیت و انگیزه او برای تبعیت از این هنجارها، می باشد .
آنچه از اهمیتی خاص برخوردار می باشد اینست که توجه به سمت نگرش فرد نسبت به عمل اجرای یک رفتار است، نه نگرش او نسبت به شیء. دوم این که مدل مستلزم آن است که نگرش نسبت به یک وضعیت بسیار خاص سنجیده شود. سوم این که نگرش نسبت به اقدام مورد نظر تابعی از اعتقادات فرد در مورد پیامدهای احتمالی اجرای آن عمل و ارزیابی اش از آن اعتقادات می باشد[۵۵].

۲-۱۹- مطالعات داخلی انجام شده در زمینه بخش بندی بازار

۱- در سال ۸۵ یک تحقیق تحت عنوان ” بخش بندی بازار پژو ۲۰۶ بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی و رفتاری مصرف کنندگان” توسط کشوری انجام شد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه خریداران پژو ۲۰۶ تشکیل می دهند و نمونه انتخابی شامل خریداران پژو ۲۰۶ در شهر تهران می باشد. ابزار این پژوهش، پرسشنامه با مقیاس پنج درجه لیکرت می باشد. با توجه به نتایج این پژوهش مشخص شد که بخش بندی بازار خودرو پژو ۲۰۶ تحت تاثیر متغیرهای درآمد، سن، میزان تحصیلات، جنسیت، شرایط استفاده، وفاداری، میزان خرید، اندازه خانواده و شغل می باشد اما تحت تاثیر متغیر وضعیت تاهل نمی باشد.
۲- در سال ۸۲ یک تحقیق تحت عنوان” تعیین و شناسایی معیارهای بخش بندی بازار محصولات شوینده و پاک کننده” توسط نبی قلی زاده انجام شد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه خریداران شامپو گلرنگ تشکیل می دهند و نمونه انتخابی شامل خریداران شامپو گلرنگ در شهر تهران می باشد. ابزار این پژوهش، پرسشنامه با مقیاس پنج درجه لیکرت می باشد. نتایج حاصل از آزمون های آماری بیانگر وجود رابطه معنی داری بین عوامل جنسیت، درآمد، تحصیلات، سن، شغل و وضعیت تاهل مصرف کنندگان با منافع مورد نظر مصرف کنندگان شامپو که در قالب بخش های بازار ارائه شده است، می باشد. در این مطالعه فرضیه های تاثیر منطقه سکونت مصرف کنندگان، تعداد اعضای خانواده و میزان مصرف در انتخاب و خرید شامپوی مصرفی، تایید نشد.
۳- در سال ۸۵ یک تحقیق تحت عنوان” طراحی و تبیین بخش بندی بازار بر اساس رویکرد منافع پژوهی مصرف کننده( مورد کاوی روغن مایع شرکت صنعتی بهشهر(” توسط خانم شیرین صفری انجام شد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه خریداران روغن مایع تشکیل می دهند و نمونه انتخابی شامل خریداران روغن مایع در شهر تهران می باشد. ابزار این پژوهش، پرسشنامه با مقیاس پنج درجه لیکرت می باشد. نتایج حاصل از آزمون های آماری بیانگر وجود رابطه معنی داری بین عوامل جنسیت، درآمد، تحصیلات، سن، شغل و وضعیت تاهل مصرف کنندگان با منافع مورد نظر مصرف کنندگان روغن مایع که در قالب بخش های بازار ارائه شده است، می باشد.

۲-۲۰- مطالعات بین المللی انجام شده در زمینه بخش بندی بازار

اصطلاح بخش بندی بازار توسط وندل اسمیت در مقاله وی در سال ۱۹۵۶ ارائه شد و همین مقاله نقطه عطفی در شناخت بیشتر و کشف سلیقه، انگیزه خرید و پیش بینی خرید بعدی مشتری تبدیل شد. با ارائه مقاله اسمیت ، مفهوم بخش بندی بازار به یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در علم بازاریابی تبدیل گردید. از نظر اسمیت بخش بندی بازار می تواند باعث افزایش تقاضای بازار و بهبود کارایی فرایند بازاریابی شود.
بعد از انتشار مقاله وندل اسمیت که از متغیر کلاس اجتماعی مشتریان برای بخش بندی بازار استفاده کرده بود، محققین دیگر نیز همین رویکرد را در پیش گرفتند. در واقع آنان معتقد بودند که با گروه بندی مشتریان به وسیله مشخصات شخصی آنان، می توان بهترین پیشگویی را در مورد خرید بعدی آن گروه انجام داد. اما کم کم این نظریه که مشتریان با مشخصاتی مانند کلاس اجتماعی و سطح درآمد شبیه به هم، سلیقه و خرید شبیه به یکدیگر داشته باشند، مورد شک و تردید واقع شد. مشکل دیگری که وجود داشت این بود که برخی از مشتریان علاقه ای به گفتن این مشخصات نداشتند و این موضوع باعث می شد که نتایج به دست آمده قابلیت اطمینان کافی را نداشته باشند. در نتیجه متغیرهای رفتار خرید مشتری نیز مورد توجه قرار گرفتند به حدی که روش بخش بندی بازار مبتنی بر خرید در بعضی از مقالات به کار گرفته شد.
یانگ ، هوانگ و فنگ(۲۰۱۱) در مقاله ای به بررسی عواملی پرداختند که بر خرید تکانشی مواد آرایشی مصرف کنندگان زن تاثیر می گذاشتند. این مطالعه از یک پرسشنامه و نیز گروه کانون استفاده نمود تا عواملی که خرید تکانشی لوازم آرایشی را تحت تاثیر قرار می دهند بررسی نماید. نتیجه مطالعه نشان داد که گرایش خرید ناگهانى به طور معنی داری تحت تاثیر ویژگی های جمعیت شناختی می باشد اما رفتار خرید ناگهانی به طور معنی داری ارتباط ندارد.
کوترولو و سورجینیس در مقاله ای به بررسی عوامل پرداختند که بر رفتار خرید مشتریان نسبت به غذاهای محلی در یونان تاثیر می گذارد. این مطالعه در سال ۲۰۱۱ انجام شد که در یک مصاحبه ای با یک نمونه ۱۰۰ تایی انجام گرفت. تحلیل آماری چند متغیره انجام گرفت. این مطالعه نشان داد که رابطه معنی داری بین بکارگیری رفتار خرید و عوامل وجود دارد که بر انتخاب محصولات محلی تاثیر می گذارد.

فصل سوم:

روششناسی

تحقیق

۳-۱ مقدمه

هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که پژوهشگر مشخص نماید که چه شیوه یا روشی را اتخاذ نماید تا او را هر چه سریعتر و آسان تر و بهتر به پاسخهای احتمالی برساند. در این فصل به بررسی پیرامون روش تحقیق پرداخته می شود، که شامل بیان نوع تحقیق، قلمرو تحقیق، ابزار پژوهش، شیوه نمونه گیری، شیوه جمع آوری داده ها، و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها می باشد.

۳-۲ روش تحقیق

پژوهشگر پس از تهیه و تنظیم موضوع تحقیق باید در فکر انتخاب روش تحقیق باشد. هدف از انتخاب روش تحقیق این است که مشخص نماییم برای بررسی موضوعی خاص چه روش تحقیقی لازم است و محقق چه روش و شیوهایی را اتخاذ کند تا او هر چه دقیقتر و سریعتر به پرسش یا پرسشهای تحقیق مورد نظر دست یابد.
تحقیق حاضر در گروه روش های کمی قرار می گیرد، به دلیل این که با بهره گرفتن از پرسشنامه به جمع آوری داده ها پرداخته شده است. همچنین روش تحقیق حاضر، روش غیرآزمایشی پیمایشی محسوب می شود. محقق پیمایشی با بررسی تغییرات متغیر بر حسب مورد جستجو ویژگیهای دیگری که به طور منظم با آن پیوند دارد در پی شناخت علل پدیده ها بر می آید[۵۶]. اطلاعات مورد نیاز پیمایش از طریق پرسشنامه، مصاحبه و روش های مناسب دیگر فراهم می آید.
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– همبستگی و از نظر مکان یک تحقیق میدانی می باشد. پژوهشگر در این گونه تحقیقات سعی می کند تا “آنچه هست” را بدون هیچ گونه دخالتی یا استنتاج ذهنی گزارش دهد و نتایج عینی از موقعیت بگیرد.
در ذیل به بعضی مشخصات تحقیقات توصیفی اشاره می شود :

    • در این تحقیق ها فرضیه هایی ساخته و آزموده می شوند.
    • دراین تحقیقات اغلب از روش نمونه گیری استفاده می شود تا هنگام استنباط خصایص جامعه از روی مشاهده نمونه بتوان خطای آن را برآورد کرد.
    • متغیرها و روش ها را هر اندازه که ممکن است دقیق و کامل توصیف می کند به گونه ای که سایر پژوهشگران بتوانند تحقیق را تکرار کنند.

۳-۳ قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی: تحقیق در حوزه بازاریابی می باشد.
قلمرو مکانی: این تحقیق در سطح شهر آباده انجام شده است.
قلمرو زمانی: این تحقیق در سال ۹۱ انجام شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:53:00 ب.ظ ]




این باب از کتاب در شرح جنگی است که شیخ مرشد علیه گبران و کافران ترتیب داده بود آن گاه که شیخ در دفاع از اسلام در مقابل مجوسان قد برافراشت و مبارزه کرد و آتشکده های آنها جملگی ویران ساخت .
او پیوسته مسلمانان را بر جنگ تحریک می کرد تا اینکه سر انجام لشکری را برای جنگ با کافران آماده و تجهیز نمود و روانه‌ی مرز یعنی سربند کرد جایی که دشمنان صف آرایی کرده بودند :

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«چون شیخ از مجلس فارغ شد لشکریان برخواستند و توبه کردند و همت خواستند و برفتند به ثغر به جنگ کفار . چون به لشکر کفار رسیدند مصاف دادند ودست به طبل کردند و به یک بار حمله بردند و کافران را بشکستند و ایشان را هزیمت دادند و از عقب ایشان برفتند و بسیار از ایشان بکشتند و اتفاق افتاد ایشان را غزوی مذکور و واقعه ی مشهور و ایشان را غارت کردند و غنیمت و برده های بسیار برگرفتند و به سلامت باز گردیدند .» (همان :۱۸۰)
البته آنچنان که محمود بن عثمان نوشته است مسلمانان در این جنگ و جنگ های دیگر از کرامات شیخ بی بهره نبوده اند و گاه می شد که شیخ در کازرون مستقر بود ولی از کرامات خویش می توانست لشکر اسلام را در روم کمک نماید .«روزی ناگاه شیخ مرشد قدس الله روحه العزیز برخاست و عصا بر گرفت و در بام مسجد رفت و گرم شد و عصا که در دست داشت گرد سر خود می گردانید و گویی که با لشکری در کار بود ، اصحاب آن را مشاهده می‌کردند . چون ساعتی بر آمد و شیخ از آن حالت فارغ شد و به خویشتن باز آمد ، اصحاب از شیخ سوال کردند و گفتند یا شیخ این چه حال بود ؟شیخ گفت در این ساعت لشکر اسلام در روم در دست کافران اسیر شده بودند و مرا به یاری خواندند ،ایشان را مدد و معاونت کردم . »(همان :۱۸۲)
۲-۱-۲۵- باب بیست و چهارم
شیخ مرشد در طول حیات خویش ، بقعه‌ها و رباط های زیادی را سامان داده بود که رسیدگی و ترتیب معاش آن ها نیز بر عهده‌ی خود وی بود. محمود بن عثمان این باب را به این امر اختصاص داشته و نوشته : «شیخ مرشد در هر روز عاشورا ترتیب معاش شصت و پنج رباط کردی ازناحیه‌ی درخوید تا بجره و هر چه حاصل شدی به اهل این رباطها قسمت کردی .» (محمود بن عثمان ، ۱۳۳۳ :۱۸۶)
شیخ به همه‌ی رباط ها به یک اندازه نفقه می داد جز دو رباط که خاص ایشان بود یکی از این رباط ها در شهر شاپور قرار داشت و دیگری در دیه سران . مولف در ادامه با ذکر حکایت‌هایی ، کرامات شیخ را در ترتیب معاش مسافران و درویشان و مسکینان بی تاثیر نمی داند و بیان می‌دارد که از وجود مبارک شیخ بود که این همه رباط از معاش بهره مند می شدند .
۲-۱-۲۶- باب بیست و پنجم
چنان که مولف کتاب مضبوط داشته است صیت و آوازه ی شیخ مرشد در بسیط عالم در میان بنی آدم مذکور و مشهور شده بود و هر کس از دور و نزدیک آوازه ی کرامات و صفت و سیرت وی را می شنید ،میل و اشتیاق به زیارت شیخ در او بر انگیخته می شد و آن گاه که سعادت قرب شیخ را می یافت و دل بر کندن از او نمی یافت و لذا در جوار شیخ و در خدمت ایشان روزها را سپری می کرد و آن گاه که سیل مشتاقان به سوی شیخ مرشد افزایش یافت او در صدد بر آمد تاموضعی برای اقامت ایشان ترتیب دهد .
این باب علت ساخته شدن تحت السراج توسط شیخ را عنوان می کند .«بعد از آن شیخ قدس الله روحه العزیز چون موضع بپرداخت و به دست ایشان هر دو داد و هر کس که لایق صحبت ایشان بود به نزدیک ایشان می فرستاد و هم چنانکه شیخ قدس الله روحه العزیز آن موضع از برای غریبان بساخت امروز هم چنان جای غریبان است . »(همان:۱۹۲ )
۲-۱-۲۷-باب بیست و ششم
این باب که ۷۴ صفحه را در بر می گیرد و از جمله باب های طولانی و مفصل کتاب فردوس المرشدیه به حساب می آید که به تفسیر شیخ مرشد از ایات قرآن اختصاص دارد.
شیخ در مجالس وعظ خود ان گاه که زمان را مناسب می یافت و مخاطبان و حاضران را مشتاق می دید آیاتی چند از کلام الله را شرح و تفسیر می کرد. بیش از صد آیه در این باب از قول شیخ مرشد تفسیر شده است .
۲-۱-۲۸-باب بیست و هفتم
این باب به ۳۴ پرسش اختصاص دارد که پیروان و مریدان شیخ از او سوال کردند و او آنها را جواب گفته است . تمام سوالات مضمون و محتوای عرفانی و الهی دارد و شیخ با استناد به آیات و احادیث به سوالها پاسخ داده است : «دیگر سوال کردند از شیخ مرشد قدس الله روحه العزیز که غایت مجاهده چیست ؟ الجواب : گفت آن است که جمله ی محدودات یعنی اعضا ترا که حدی دارد دربازی در راه ان کسی که هیچ حد ندارد. پس گفت هر چیزی را حدی هست و حد مجاهده بذل کردن روح است ، یعنی جان در باختن. » (همان :۲۷۳)
۲-۱-۲۹-باب بیست و هشتم
محمود بن عثمان در باب بیست و هشتم در ضمن حکایت ها و داستان هایی شیرین و جذاب و اشارت ها و لطایف عرفانی را از زبان شیخ مرشد بیان می‌کند.
این باب که مشحون از تعابیر و اصطلاحات عرفانی است در حقیقت کلاسی درسی برای مخاطبان و حاضران در مکتب عرفانی شیخ مرشد به حساب آمده است تا آنان بتوانند خود از دریای علم عرفانی مراد خویش سیراب کنند. هر حکایت و روایت بیان کننده ی نکته ای اخلاقی و یا عرفانی در زمینه انسان سازی سوق به حق تعالی می باشد .«و شیخ مرشد قدس الله رو حه العزیز گفت :اگر روز قیامت مرا گویند یا ابراهیم بن شهریار برخیز و بی حساب در بهشت شو ، تنها آن زمان هیچ کس بدبخت تر از من نباشد ؛زیرا که اومید من به کرم حق تعالی آن است که هر که نظر وی بر من افتاده باشد ،به من بخشند .»(همان ۲۹۳)
۲-۱-۳۰-باب بیست و نهم
از آن زمان که شیخ مرشد قدرت وفرمان یافت که وعظ گوید و مجلس بنشیند ،هر گاه که آغاز سخن می کرد ، مخاطبان ،پیروانان و حاضران را پدروار نصیحت می کرد. از خطرات راه رسیدن به حق آگاه می ساخت و به نعمت ها و الطاف بی دریغ خالق بی همتا بشارت می داد این باب به وصیت ها و رهنمود های عالمانه ی شیخ مرشد اختصاص داده شده است.
محمود بن عثمان با ذکر حکایت ها و داستان هایی از شیخ مرشد ،وصیت های ایشان را به مستمعان عنوان کرده است . گاه این وصیت های شیخ زبانی بیان می شد : «چون کسی ارادت راه حق بودی و به خدمت شیخ مرشد قدس الله روحه العزیز آمدی و خواستی که دست از کار دنیا بدارد و در راه طریقت درآید شیخ او را گفتی : ای برادر بدانکه درویشی و صوفئی کاری سخت است . باشد که ترا طاقت آن نباشد ، زیرا که ترا گدای خوانند و حقیر دارند و گرسنگی و برهنگی و خواری و شکستگی به تو رسد و جفا از کس و نا کس به تو آید .»(همان :۳۱۲)
و گاه شیخ با رفتار و منش خویش به دیگران درس زندگی و خدا شناسی می اموخت: «شیخ گفتی که بسیار باشد که من در مسجد می گذرم یا در راهی می روم و جمعی از کودکان و جوانان را می بینم از اصحاب خود و غیر ایشان که نشسته باشند و می خندند و مزاح می‌کنند و سخن بی فایده می گویند ، من بر ایشان بگذرم و سر در پیش افکنم و خود را از ایشان غافل سازم و التفات به ایشان نکنم و روی خود به ایشان خوش ندارم و در دل من انکار و نه دوستی فعل ایشان باشد آن فعلی که خدای داند . پس از ایشان ان کس که توفیق یافته باشد و زیرک و دانا بود در یابد که من از فعل وی رنجیده ام. »(همان:۳۱۳)
۲-۱-۳۱- باب سی ام
شیخ مرشد در فصلی مفصل ،شیخ ابو الفتح عبد السلام بن احمد بن محمد بن شیخ الشیوخ بیضایی را وصیت کرده است که محمود بن عثمان این وصایا را در باب سی ام گنجانده است .
شیخ مرشد در آغاز شیخ ابو الفتح را دعا می کند :«اما بعد سلام خدای تعالی و رحمت و برکت وی بر تو باد یا فرزند ،از حق تعالی و تقدس می خواهم که تو را در حفظ عنایت و حمایت خود نگه دارد و سعادت و دولت دو دو جهانی بر تو ارزانی دارد و تمام گرداند و سر تو خالص گرداند در همه ی اوقات و ترا محفوظ دارد از هر چه ترا از حق تعالی باز دارد….»(محمود بن عثمان ۱۳۳۳ :۳۳۷ )
آن گاه شیخ در ادامه وصایای خویش را به شیخ ابوالفتح بیان می کند و حدود چهل حدیث از پیامبر ( ص ) نقل می کند .
۲-۱-۳۲-باب سی و یکم
محمود بن عثمان در باب سی و یکم به اعتقادات شیخ مرشد می پردازد . شیخ مرشد در جواب سوال یکی از مریدان خویش ، اعتقادات اهل سنت که خود از جمله ی آن هاست را بیان می کند .« شیخ گفت : جماعتی برادران دین می خواستند که ایشان را بیاگاهانم از سر آنچه جمله ی اهل سنت و جماعت بران اتفاق کرده اند و اعتقاد داشته اند و اصحاب حدیث بر آن اجتماع کرد ه اند .» (همان :۳۵۶)
۲-۱-۳۳-باب سی و دوم
شیخ مرشد در حین وعظ گفتن و مجلس نشستن ،اشعار و ابیاتی به عربی و فارسی بیان کرده و حکایاتی را نیز عنوان کرده که محمود بن عثمان برخی از آن ها را در این باب جمع آوری کرده است .
۲-۱-۳۴-باب سی و سوم
این باب به وفات شیخ می پردازد . شیخ مرشد پس از یک عمر عبادت خالق و رهبری مخلوق به سوی حق ، سر انجام به لحظه‌ی دیدار حق نزدیک شد. او چند روز قبل از مرگ رنجور و مریض شد ولی با این حال اصحاب را نصیحت کرد . او همچنین نصیحت کرده بود : « که چون مرا دفن خواهید کردن آن صحیفه با من دفن کنید که نام آن کسانی در آن است که بر دست من مسلمان شده اند ؛از گبران و جهودان و تر ساآن و آتش پرستان ،و نام آن کسانی که بر دست من توبه کرده اند و نام آن کسانی که به زیارت من آمده اند و از من دعا و همت خواسته اند که آن حجتی باشد مرا فردای قیامت .»(محمود بن عثمان ،۱۳۳۳ :۳۷۹)
۲-۱-۳۵-باب سی وچهارم
در این باب محمود بن عثمان ،فهرستی از جانشینان و اصحاب شیخ مرشد را ذکر کرده است که البته تعداد آن ها کم هم نیست. آن چنان که مولف مضبوط داشته است بعد از وفات شیخ مرشد به مدت پانزده سال و نه ماه ،خطیب ابو القاسم عبدالکریم بن علی بن سعد به خلافت شیخ نشست و به وعظ و ارشاد اصحاب پرداخت . بعد از وفات او خطیب ابو سعد جانشین وی شد و مدت شانزده سال و شش ماه و هجده روز خلافت کرد و وفات کرد. سپس برادر وی خطیب امام ابو بکر محمد بن عبدالکریم به جای وی نشست آن گاه اصحاب شیخ را بر شمرده و اسامی آن ها را بیان کرده که البته تعداد آنان بسیار زیاد است .
۲-۱-۳۶-باب سی و پنجم
شیخ مرشد در طول حیات خویش صاحب کرامات بود که از وجود پر برکت ایشان نشأت می گرفت و اصحاب و یاران از آن بهره مند می شدند و همین کرامات بود که بر ارزش و مقام شیخ می افزود و هر روز باعث می شد که تعداد کثیری از طالبان او به شوق دیدار و زیارتش از اقصی نقاط به دیدارش بیایند . اما چنان که مولف در این باب ذکر کرده ،کرامات شیخ بعد از وفاتش نیز ادامه داشته و قطع نشده بود.
در اینجا حکایت و داستانهایی ذکر شده که به برخی از کرامات او اشاره می‌شود : «خطیب امام ابو بکر رحمه الله علیه گفت چون شیخ مرشد قدس الله روحه العزیز وفات کرد بعد از پنج سال به بیضا رفتم به زیارت شیخ ابوالازهر بیضایی رحمه الله علیه برفتم و زیارت شیخ ابوالازهر بکردم . شیخی در بیضا بود که او را شیخ ابو الحسن بن علی بن حسن گفتندی و او به خواجه معروف بود . چند روز پیش وی اقامت کردم و در صحبت وی می بودم .
یک روز مرا حکایت کرد و گفت چون شیخ مرشد قدس الله رو حه العزیز وفات کرد ما عرس وی نداشتیم . یک شب جبرئیل علیه السلام به خواب دیدم که از اسمان فرود آمد و با وی هزاران ملایکه بودند و بر سر های ایشان کلاه ها بود. پس جبرئیل علیه السلام مرا گفت یا ابو الحسن چرا عرس از برای شیخ مرشد نداشتی و ما که ملایکانیم از برای عرس وی بر زمین آمده ایم .چون از خواب بر آمدم نذر کردم که صد عرس از بهر شیخ مرشد بزنم . »(همان : ۴۰۲)
این گونه بود که بعد از مرگ شیخ هم چنان ارج و مقام و جایگاه شیخ هم چنین بالا بود و هر کدام از اصحاب که حاجت و نیازی داشت بر سر تربت ایشان طلب می کرد و به برکت شیخ حاجت ایشان روا می شد.
۲-۱-۳۷-باب سی و ششم
شیخ مرشد در حیات خویش پیوسته در ارشاد و راهنمایی اصحاب و یاران می کوشید و تلاش می کرد تا آن را به سوی حق سوق دهد . رفتار و منش و مقام معنوی او باعث شده بود که حتی گبران و کفران نیز تحت ارشاد و تعلیم او قرار گیرند و به اسلام گرایش پیدا کنند .
اما جالب تر این است که شیخ بعد از وفاتش نیز در ارشاد اصحاب موثر و تاثیر گذار بوده است آن چنان که محمود بن عثمان حکایت هایی را ذکر کرده و نشان می دهد که کرامات و برکات شیخ بعد از مرگش نیز ادامه داشته است . شیخ محمد ابوالمختار نوبند جانی می گوید : «تا شبی در واقعه چنان دیدم که شیخ مرشد قدس الله روح العزیز گفتی یا محمد ترا در حجره ی ما خلوتی بباید داشت و نشان این معنی آن است که فردا پیشه کاری از محله دیه بالا بیاید و آنچه اسباب خلوت است و ترا به کار آید بیاورد . روز دیگری مرد پیشه کار از دیه بالا بیامد و اسباب خلوت به تمامی بیاورد و دو سه دینار دیگر به شکرانه ی زیادت بر سر آن نهاده بود و از آن ترتیب خلوت کردم و عزم کردم که روز دیگر علی الصباح در خلوت نشینم.»(همان:۴۱۳)
۲-۱-۳۸-باب سی وهفتم
این باب اختصاص دارد به واقعه‌هایی که مشایخ تصوف در فضیلت و کرامت و مرتبت شیخ ابواسحاق دیده‌اند .این واقعه‌ها طی هفت حکایت نقل شده است که یک مورد آورده می‌شود :
« درویشی از طالبان راه حق مدتی مدید بود تا حاجتی به حضرت عزت داشت و چندان که دعا می کرد اجابت نمی افتاد . شبی او در در واقعه نمودند که اگر خواهی که حق تعالی حاجت تو را بر آورد دو رکعتی بگذار به حضور و خشوع و چون از نماز فارغ شوی سر بر سجده نه و به صدق دل بگوی الهی به حرمت شیخ مرشد که حاجت من روان گردان ، تا حق تعالی حاجت تو را گرداند .»(محمود بن عثمان ، ۱۳۳۳ : ۴۳۲)
۲-۱-۳۹- باب سی و هشتم
جایگاه و مقام معنوی شیخ مرشد حتی بعد از مرگ باعث شده بود که وی از غیرت و حمیت درخوری برخوردار باشد به طوری که هیچ کدام از مشایخ و متصوفه معاصرش قدرت برابری با او را نداشتند و همه از شکوه و هیبت او خوفناک بودند : « بدان رحمک الله که در حال حیات شیخ مرشد ، قدس الله روح العزیز ، و بعد از وفات وی در حوالی کازرون هیچ کس از مشایخ و متصوفه و علما و فقها یارا و مجال آن نداشتند که خود را پدید آورند از غیرت شیخ مرشد ، قدس الله روحه العزیز ، و همه لرزان و مخوف بوده اند از غیرت شیخ و اگر نادانی و جهالت بر وی غلبه کرد و خود را پدید آورد غیرت شیخ وی را نگذاشت ؛ ذریّت وی به تاراج داد .» (همان :۴۳۹)
مولف در این باب به غیرت شیخ پرداخته است و بر این باور است که «غیرت ایشان غیرت حق باشد و هم چنان که حق تعالی غیور است مومنان نیز غیورند .» (همان:۴۳۹)
نویسنده در ضمن حکایت هایی در این باب ،غیرت شیخ مرشد را نمایان میکند :« نقل است که زاهد ابوبکر همدانی ، رحمه الله علیه ، هرگاه که در بقعه ی شیخ مرشد آمدی نگذاشتی که کسی بوسه بر دست و پای وی دادی یا زیارت وی کردی و اگر کسی بیامدی تا او را زیارت کردی گفتی ای غافل نمی ترسی از غیرت شیخ مرشد ، من که باشم که مرا زیارت کنند ؛ برو و سر درین آستانه می زن و هر چه می خواهی از وی بخواه. »(همان :۴۴۳)
۲-۱-۴۰-باب سی و نهم
این باب کتاب به نذرهایی اختصاص دارد که مردم برای برآورد شدن حاجات خویش به شیخ مرشد تخصیص می داده اند . شیخ مرشد بر این عقیده بوده است که «هر کس نذری کند به من و ندهد آن نذر افزون شود .» (همان:۴۵۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:53:00 ب.ظ ]




راز تسمیه مشعر
– مشعرازشعور است به معنای شناخت ونیز محل شعورومعرفت ، امامعرفتی دقیق وباریک همچون مو (شَعر درکلام عرب به معنای مو می باشد).
– مشعررا ازشِعره به معنای علامت نیزگرفته اند،یعنی علامت ونشانه خداو تجمع درآنجا تعظیم شعائر الهی است. تجمعی است برای شعائرحج ونشانه ای است ازاین مراسم پرشکوه وروحانی.(درویش،۱۳۸۲،ص۱۱۰)

– مشعررا”مزدلفه” و”جمع” نیزگفته اند.طبق بیان امام صادق(ع) ،راز نامگزاری آن سرزمین به مزدلفه این است که جبرئیل درادامه تعلیم مناسک به ابراهیم(ع) به وی گفت: ای ابراهیم، به مشعرالحرام نزدیک شو « یا ابراهیم اِزدَلَف إلی المشعِرالحَرام».
– همچنین آن حضرت فرمود: از آن رواین سرزمین راجمع نامیدند که آدم در آن جا بین نمازمغرب وعشاء جمع کرد وهردو رادریک زمان خواند.(جوادی آملی،۱۳۸۳،ص۱۴۹)
زائران خانه خداازظهر روزنهم تاغروب آن روز، واجب است درآن بیابان ملکوتی بمانند وهنگام غروب به سوی سرزمین مشعرالحرام که تقریباً ده کیلومتری عرفات ودرمسیرمکه است کوچ کنند. (قرائتی،۱۳۸۷،ص۱۰۶)
صبح روزعید قربان ،همین که آفتاب طلوع کردهمه مردم ازسرزمین مشعربه سوی منا می روند. منا کنار مکه است.(همان،ص۱۱۴)
منا
پس از طلوع آفتاب روز دهم ذیحجه،حج گزاران که شب را در کوچ از عرفات به مشعر و وقوف در مشعر سپری کرده اند،به منا می آیند تا اعمال خاص آن سرزمین را به جا آورند.(جوادی آملی،۱۳۸۶،ص۲۱۷)
راز تسمیه منا
درکتب لغت برای تسمیه این کلمه معانی گوناگون آمده است، ازجمله آزمایش کردن، تقدیرواندازه گرفتن، خون ریختن وچون دراین سرزمین هم آزمایش مردم وهم قربانی وخون ریختن مقدروبرنامه ریزی شده است،منامی گویند.ممکن است نام این مکان(مُنی) جمع مُنیه باشدبه معنای آرزوها.(قرائتی،۱۳۸۷،ص۱۱۴)
امام صادق(ع) می فرماید: چون جبرئیل دراین سرزمین به حضرت ابراهیم گفت: «لَمَنَّ »آرزوی خودرابیان کن، نامش مُنی باشد.(همان)
اعمال منا
درسرزمین منا بیش ازعرفات ومشعرمی مانیم .چندشب بایدآن جابمانیم ودرهمان –ورودعید قربان-سه عمل مهم داریم:

    1. سنگریزه هایی که شب قبل درسرزمین مشعرجمع کرده بودیم باید درمحل خودپرتاب کنیم.(رمی جمره)
    1. به قربانگاه رفته، گوسفند،گاو ویاشتری ذبح کنیم. (قربانی)
    1. سرخود رابتراشیم.(تقصیر)

۱) رمی جمره
اولین عمل،پرتاب کردن هفت سنگ ریزه ای است که شب قبل درمشعرجمع آوری کرده اند، این عمل رادراصطلاح رمی جمره می نامند. امام کاظم(ع) می فرمایند: دراین محل بود که ابلیس دربرابر حضرت ابراهیم مجسم شد و وسوسه کرد، ولی حضرت با پرتاب سنگ ها اورا ازخود دورنمود و این عمل درتاریخ به عنوان یک قانون وسنت درآمد.
خداوند متعال برای آزمایش و رشد حضرت ابراهیم وبرای آن که قلب او را ازهرگونه علاقه غیرخدایی خالی نماید به اوفرمان ذبح فرزندش اسماعیل را داد. دراین جا شیطان مانند همیشه که درتمام مراسم عبادی واطاعت ازخدا، مشغول فعالیت و وسوسه می سود، شروع به وسوسه کرد. (قرائتی،۱۳۸۷،ص۱۱۵)
۲) قربانی
حج گزاران پس از رمی جمره عقبه و پیش از حلق یا تقصیر باید در سرزمین منا گوسفند،گاو یا شترقربانی کنند؛«لا تَحلِقُوا رُؤُوسَکُم حَتَّی یَبلُغَ الهَدیُ مَحِلَّهُ…فَمَن تَمَتَّعَ بِاالعُمرَهِ الَی الحَجِّ فَمَا استَیسَرَ مِنَ الهَدیِ».این سنت ویؤه ی الهی در حج،موجب تقرب مخصوصی است که در عبادات دیگر کمتر یافت می شود.(جوادی آملی،۱۳۸۶،ص۲۲۵)
امام حسین و حقیقت منا
سالارشهیدان ،امام حسین (ع) درسال هجری به منا رفت، لیکن قربانی های گران قدری داد ونیز وجود مبارک خویش رافداکرد تا مکه ومنا بماند. ازاین رو امام سجاد(ع) درشام خود رافرزند مکه ومنا معرفی نمود،« أنا ابن مکّه ومنی، أنا ابن المروه والصّفا»بنابراین کسی که جان خویش رافدای خدای سبحان کند، ازمنا وعرفات و… ارث می برد. زیرا هم زمین مال خداست وآن رابه هرکس بخواهد ارث می دهد.« إنّ الارض لِللهِ یورثُها مَن یشاء» وهم زمینه کمال متعلق به اوست وبه هرکس بخواهد ارث می دهد.(جواذی آملی،۱۳۸۳،ص۲۲۷)
۳) تقصیر
تراشیدن سر راحلق وچیدن مو یا ناخن را تقصیر گویند. حاجی بعد ازحلق یا تقصیر تا اندازه ای از احرام آزاد شده، پاره ای از امور راکه درحال احرام ترک آن هاواجب بود، می تواندبه جا آورد اما هنوز زن وشکار واستعمال بوی خوش بر اوحرام است.(اللهوردیخانی،۱۳۷۹،ص۳۵)
حلق یا تقصیر دراثنای احرام بر محرم حرام است ولی دربخش پایانی آن واجب است. حلق وتقصیردر مناسک حج مانند تسلیم درنماز است که تسلیم ابتدایی وعمدی دراثنای نمازحرام ولی درپایان نماز واجب است وبا تحقق آن شخص نمازگزار ازحالت نمازخارج می شودواموری که درنماز حرام بودبا تسلیم خاص بر اوحلال می شود.(جواذی آملی،۱۳۸۳،ص۲۰۱)
اصولاً حلق دارای فضیلت بیشتری ازتقصیرمی باشد، ازامام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: حلق وتراشیدن سردرحج ازتقصیر، افضل است. زیرا رسول خدا(ع) در حجه الوداع وعمره حدیبیه، حلق رأس کرده وموهای سرخودرا تراشید.
چنان که ازامام سجاد(ع) روایت شده که فرمودند:«رسول خدابرای کسانی که تراشیدن سر رابر تقصیرترجیح دادند سه باراستغفارکرد وبرای کسانی که به تقصیر بسنده نمودند، به یک بار استغفار وطلب آمرزش برای آن هااکتفا کرد»(حجّتی،۱۳۸۰،ص۱۳۱)
۲-۳- بخش دوم: پیشینه پژوهش
۲-۳-۱- پایان نامه ها
۱٫ابرارمنش، بررسی ابعاد اخلاقی – تربیتی مناسک حج، دانشگاه پیام نور،۱۳۸۹٫
این محقق،علاوه برمعرفی عمل بزرگ عبادی – سیاسی حج به بررسی ابعاد مختلف اخلاقی – تربیتی آن پرداخته که هرکدام ازاین ابعاد دارای آثار فردی واجتماعی متعددی است که برای رشد و کمال انسان مؤثرواقع می شود. دراین پژوهش سعی شده که با پاسخ به سؤالات تحقیق وبا استفاده از روش کتابخانه ای اهداف آن راکه شناخت وبررسی آثار اخلاقی – تربیتی حج وابعاد اجتماعی وفرهنگی آن است بیان کرده وتفاوت حج رابا سایر عبادات تحلیل وتبیین کند.
این پایان نامه به دلیل اینکه در زمینه ی آثار حج بحث و گفتگو نموده است توانسته است تا حدودی در پاسخگویی به سؤال چهارم ما که عبارت است از: «آثار تربیتی مطلوب حج از منظر قرآن وروایات»، کمک نموده است لیکن این پایان نامه آثار حج را به دو بخش فردی و اجتماعی تقسیم کرده است ولی پژوهش حاضر این آثار را از حیث ارتباطش با خدا،خود،دیگران و طبیعت بررسی کرده است.
۲٫رحمتی،مواقیت واحرام درمذاهب اسلامی،دانشگاه آزاد اسلامی،۱۳۸۰٫
این محقق،ابتدا به بررسی سخنان زیبا ودل انگیز امام زین العابدین(ع) پرداخته است که روح وفلسفه زیبای حج واعمال ومناسک آن را با کلامی الهی توصیف وبیان می فرماید. سپس به مواقیت پرداخته واختلاف ناچیزی که میان مذاهب اسلامی دراین باره وجود دارد رابه همراه تأکید براستناد به رأی شیعه که شامل آیات وروایات است و با بهره گرفتن از روش کتابخانه ای، بیان می کند.
این پایان نامه ضمن اینکه به بررسی سخنان زیبا و دل انگیز امام زین العابدین در زمینه ی فلسفه ی زیبای حج پرداخته است،توانسته است تا حدودی به سؤال سوم ما که عبارت است از«اسرار تشریع حج از منظر قرآن و روایات» پاسخگو باشد.
۳٫رمضانی، اسرار حج درقرآن وحدیث،دانشگاه آزاد اسلامی،۱۳۷۹٫
این محقق، به هدف خود که عبارت است از رسیدن به اسرار حج ازطریق آیات وروایات پرداخته است وبرای رسیدن به این منظور به بررسی سیمای حج وآیات حج، اسرار حج عمره وتمتع، اسرار سیاسی حج وتشریع آیات وروایات اسرار حج، با استفاده ازروش کتابخانه ای پرداخته است.
این پژوهش نیز مانند پژوهش بالا، در پاسخگویی به سؤال سوم ما که عبارت است از:«اسرار تشریع حج از منظرقران و روایات» کمک هایی به تحقیق حاضر نماید اما در پاسخگویی به سؤالات دیگر نتوانست کمک شایانی به ما نماید.
۴٫کلانتری،نگرشی برحج وآراء اتفاقی مذاهب خمسه،دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۷۲٫
به بررسی ارکان حج وشرایط وجوب آن پرداخته وانواع حج ومحرمات مناسک حج رابررسی کرده وبه مسائل اتفاق مذاهب خمسه درمورد حج پرداخته است. او هدفش را ازانتخاب موضوع نقش محوری وکلیدی حج درایجاد وحدت بیان کرده وبه تبیین احکام وآراء مشهورمورد اتفاق مذاهب خمسه درباب حج پرداخته است.
از این پژوهش برداشت های کلی در زمینه ی سؤال پنجم خود که عبارت است از:«علل عدم تحقق آثار تربیتی حج در شماری از افراد» نمودیم و در کل سیر حرکتی مادر پاسخگویی به این سؤال برای ما روشن شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:53:00 ب.ظ ]




سؤالات فرعی
۱- منابع مالیاتی صفویان از کجا تامین می­شد؟
۲- سیاست مالیاتی شاهان صفوی چه بود؟
فرضیه پژوهش
۱- نظام مالیاتی صفویان تداوم نظام سنتی مالیات گیری در تاریخ ایران بود و اساس مالیات همچنان بر در آمدهای حاصل از کشاورزی مبتنی بود.
اهداف پژوهش
هدف این پژوهش بررسی مالیات عصر صفوی برای پی بردن به میزان نقشی که مالیات در تامین منابع درآمد صفویان داشته و همچنین آشنایی با نظام مالیاتی این دوره از تاریخ می¬باشد. این پژوهش با اطلاعاتی که ارائه می دهد می¬تواند پاسخگوی سؤالات دانشجویان و پژوهشگرانی باشد که علاقمند به مباحث مالی در این زمان تاریخی هستند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

پیشینه پژوهش
پس از بررسی های بعمل آمده درباره پیشینه پژوهش مشخص شد در این زمینه تا به حال تحقیق چندانی صورت نگرفته و تنها در برخی از منابع به طور جزئی به این موضوع پرداخته اند. برای مثال در کتاب سیاست و اققتصاد عصر صفوی محمد ابراهیم باستانی پاریزی بخشی را به مبحث مالیات اختصاص داده است. همچنین در کتاب « تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه» از عبدالحسین نوایی بخشی را به مراکز گردآوری مالیات و همچنین نحوه وصول مالیات اختصاص داده است. همچنین مقالات معدودی در مورد موضوع پژوهش وجود دارد. اما هیچ یک از این کتب و مقالات به گستردگی پژوهش حاضر نیستند.
اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه مالیات در تمام کشورها نقش بسزایی در تامین در آمدهای هر حکومت دارد.در این راستا هدف اصلی پژوهش پیش رو اینست که ضمن بررسی موضوع مالیات در در دوره صفوی به ابهاماتی که در این زمینه وجود دارد پاسخ گوید. همچنین با بهره گرفتن از تحلیل آماری که در این پژوهش صورت گرفته می­توان میزان در آمدهای مالیاتی در این دوره را تحلیل نمود
روش پژوهش
روش پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و جهت بررسی فرضیه و پرسش های پژوهش از روش کتابخانه ای و از طریق منابع مکتوب مانند کتاب ها و مقالات مربوط استفاده شده است.
موانع و مشکلات پژوهش
در هر کار پژوهشی همواره موانع و مشکلاتی وجود دارد. مهمترین مشکل پژوهش پیش رو کمبود منابع مورد نیاز برای جمع آوری اطلاعات بود که کار پژوهش را سخت گردانید. همچنین با مطالعه منابع دست اول این دوره اطلاعات اندکی درباره موضوع کسب شد. زیرا بیشتر منابع دست اول این دوره از تاریخ بیشتر دربردارنده اطلاعات سیاسی هستند و کمتر به مباحث مالی و به خصوص مباحث مالیاتی پرداخته اند.
محدوده زمانی و مکانی پژوهش
پژوهش حاضر از آغاز تشکیل حکومت صفوی در سال ۹۰۷ ه ق تا سقوط آن در سال ۱۱۳۵ ه ق را در ایران را در بر می گیرد.
سازمان پژوهش
این پژوهش در چهار فصل سازماندهی شده است.فصل اول به مبانی و مفاهیم مالیات اعم از تعریف،اهداف و تاریخچه پرداخته شده است. فصل دوم به بیان سیاست های مالیاتی صفویان اختصاص یافته است.در فصل سوم نظام مالیاتی صفویان مورد بررسی قرار گرفته است.فصل چهارم به بیان میزان در آمدهای مالیاتی صفویان و با بهره گرفتن از نرم افزار spss به تجلیل آماری این در آمدها پرداخته است.
نقد منابع
پژوهش حاضر با بهره گیری از کتب، پژهشها و مقالات نگارش یافته است. در این قسمت به بررسی چند منبع که از آنها در طول تحقیق از آنها استفاده بیشتری شده است می پردازیم.
تاریخ عالم آرای عباسی
تاریخ عالم ارای عباسی تالیف اسکندر بیگ منشی، منشی شاه عباس اول است.اسکندر بیگ در این کتاب به شرح سلطنت جانشینان شاه اسماعیل و سپس به وقایع زمان شاه عباس اول پرداخته است. با توجه به اینکه اسکندر بیگ به مقتضای شغل خود شاهد و ناظر بسیاری از وقایع بوده است بنابراین وی مشاهدات خود را به رشته تحریر درآورده است البته با توجه به شغل وی بدیهی است تحت تاثیر شاهان صفوی بوده است و این امر در تاریخ نگاری وی اثر داشته است. ویژگی مهم تاریخ عالم آرا اینست که وقایع را بر اساس سال وقوع آن به رشته تحریر در آورده است. این کتاب در راستای موضوع اطلاعات مفیدی در مورد میزان مالیاتها در دوره شاه عباس و همچنین معافیتهای مالیاتی که وی اعمال کرد را ارائه میدهد.
خلاصه التواریخ
خلاصه التواریخ تالیف قاضی احمد بن شرف الدین حسین حسینی منشی قمی است . این کتاب تاریخ دوره صفویه از زمان شاه صفی الدین تا اوایل پادشاهی شاه عباس اول را در بر می گیرد.از ویژگیهای این کتاب اینست که نویسنده خود در بطن حوادث بوده و مشاهدات خود رابه رشته تحریر در آورده است. ویژگی بارز این کتاب آنست که به هنرمندان و شاعران این دوره اشاره بسیاری نموده است. البته با توجه به اینکه نویسنده وابسته به دربار بوده است، میتوان گفت تاثیر منفی در بیان واقعیات این دوره داشته است و تا حدودی از موضع بی طرفی فاصله گرفته است . همچنین با مطالعه کتاب میتوان اطلاعات مفیدی در مورد سیاستهای مالیاتی صفویان به خصوص شاه طهماسب کسب کرد که در فصل دوم این پژوهش از این اطلاعات استفاده شده است.
سفرنامه شاردن
کتاب سفرنامه شاردن تالیف شاردن شرق شناس غربی است که گزارش سفر وی به ایران می باشد. این کتاب شامل سفرها و مشاهدات شاردن و در بر دارنده اطلاعات و نکاتی درباره ایران زمان صفوی می باشد. در این کتاب علاوه بر اوضاع اجتماعی ایران و آداب و رسوم ایرانیان می توان اطلاعات قابل توجهی درباره امور مالی ایران کسب کرد. با مطالعه این کتاب می توان به انواع مالیات در دوره صفوی، نحوه وصول مالیات و به طور کلی نظام مالیاتی صفویان پی برد. همچنین وی بر آوردی را از میزان در آمدهای مالیاتی صفویان به دست می دهد.
سفرنامه اولئاریوس
از دیگر سفرنامه های دوره صفوی میتوان به سفرنامه اولئاریوس اشاره نمود. اولئاریوس که همراه هیئت آلمانی در سال۱۰۵۵ ه.ق (۱۶۳۵ م)به ایران سفر نمود، مشاهدات خود را در باره ایران عصر صفوی در زمان شاه صفی به رشته تحریر در آورده و منبعی جامع برای بررسی اوضاع اجتماعی ایران محسوب میشود. از آنجایی که اولئاریوس در بطن حوادث ایران آن روزگار بوده است، بدیهی است وی مشاهدات خود را به رشته تحریر در آورده و از آنجایی که وابسته به حکومت نبوده است، میتوان گفت تا حدودی واقعیات را به رشته تحریر در آورده است زیرا زمانی که یک نویسنده وابسته به حکومت باشد نمی تواند تمام مشاهدات خود را به رشته تحریر در آورد. همچنین این سفرنامه علاوه بر شرح مبسوطی که راجع به اوضاع اجتماعی ایران دارد، اطلاعاتی را درباره انواع مالیات در دوره صفویه و نحوه وصول مالیات در این دوره به دست میدهد، همچنین اطلاعات معدودی در باره میزان در آمدهای مالیاتی ارائه میدهد که در طول پژوهش استفاده مفیدی از این اطلاعات شده است.

فصل اول

مبانی و مفاهیم

یکی از با اهمیت ترین راه های تأمین هزینه های دولت جمع آوری و وصول انواع مالیاتها است. صاحبنظران اقتصاد و توسعه معتقدند درآمدهای مالیاتی در راستای تامین هزینه های دولت، شرایط نا مطلوب اقتصادی آن جامعه را بهبود می بخشد. سهم در آمدهای مالیاتی دولتها از تولید ناخالص داخلی اقتصاد کشورها معمولا قابل توجه است.(رنگریز، ۱۳۷۷: ۸۹(

۱- تعریف مالیات

مالیات در لغت به معنی باج و خراج می باشد.(دهخدا،۱۳۷۷: ۱۳/۲۰۰۰۱(
مالیات یعنی قسمتی از در آمد یا دارایی افراد که به منظور پرداخت مخارج عمومی و اجرای سیاست های مالی در راستای حفظ منافع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قوانین و به وسیله اهرم های اداری و اجرایی دولت وصول می شود. عده ای از صاحب نظران، مالیات را مبلغی می دانند که دولت از اشخاص، شرکت ها و موسسات بر طبق قانون برای تقویت عمومی حکومت و تأمین مخارج عامه می گیرد. (فرهنگ، ۱۳۵۴: ۱۲۶۴(
بنابراین در موضوع مالیات دو منظور زیر از اهمیت بسیاری برخوردار میباشد:
الف) بازده مالیات: منظور همان مبلغ کلی مالیات است که در نتیجه وضع آن، مالیات عاید خزانه دولت می گردد.
ب) عدالت مالیاتی: منظور اینست که مالیات مزبور چه فداکاری برای افراد ایجاد می کند و آیا به طور یکسان و یک اندازه به افراد تحمیل می شود یا اینکه بر عکس، به افراد یا طبقاتی بیشتر تحمیل می گردد. (تاجداری، ۱۳۸۰: ۴۲۸ )می­توان گفت عدالت مالیاتی یک مفهوم ارزشی می­باشد و بر اساس قضاوتها و معیارهای مختلف ارزشی به صورتهای متفاوت تعبیر و تفسیر می­گردد و نتیجه تفکر و منشأ رضایت اجتماعی می­باشد.(رنگریز،۱۳۷۷ :۸۷(

۲- تعریف مالیات بندی

سیاست قرار دادن مالیات بر درآمد و دارایی مردم برای تامین مخارج عمومی دولت را مالیات بندی گویند. (دهخدا،۱۳۷۷: ۱۳/۲۰۰۰۱(

۳- عوامل تشخیص مالیات

به طور کلی عوامل تشخیص مالیات عبارتند از :
الف) مأخذ و مبنای مالیات: مأخذ و مبنای مالیات عین شیء یا موضوعی است که مالیات طبق شرایطی خاص به آن تعلق می گیرد، همچنین مأخذ مالیات یک واحد ارزش یا امتیاز یا مالی که مالیات بر آن بسته و عایدی مالیاتی از روی آن محاسبه می گردد، تعریف می شود .
ب) نرخ مالیات : نرخ مالیات درصدی از مأخذ و مبنای مالیات است که در اصل مبنای محاسبات مالیات مورد نظر قرار می­گیرد .
ج) مبلغ مالیات : مبلغی است که بر مأخذ مختلف مالیات تعلق می­گیرد و از مودیان مالیاتی وصول می­گردد، به عبارت دیگر مبلغ مالیات حاصل ضرب نرخ مالیات در مأخذ مالیات می باشد. (رنگریز، ۱۳۷۷ :۹۲(

۴- اهداف مالیات

مهمترین اهداف مالیات عبارتند از:
۴-۱- مالیات برای پرداخت مخارج عمومی است. مخارج عموی شامل کلیه مخارج دولت در خصوص فعالیت هایی است که بر اساس قانون در سطوح مختلف بر عهده دولت گذاشته شده است. هدف اصلی مخارج عمومی، رسیدن به اصل حد مزاج یا اصل حداکثر رفاه کل جامعه است که به عنوان اصل هادی سیاستگزاری دولت و ساخت دهنده مالیه عمومی به شمار می آید.
۴-۲- مالیات برای اجرای سیاستگزاری مالی است. اجرای سیاستگزاری مالی دارای سه دسته اثر مهم بوده که عبارتند از: آثار اقتصادی، آثار اجتماعی و آثار سیاسی .
آثار اقتصادی اجرای سیاستگزاری مالی در چهارچوب محدودیت مصرف یک کالای به خصوص، حمایت از یک منطقه به خصوص و حمایت از صنایع داخلی مطرح است. آثار اجتماعی اجرای سیاستگزاری مالی رسیدن به اهداف اجتماعی پیش بینی شده در قانون اساسی هر کشور منعکس در برنامه های میان مدت و بلند مدت توسعه اقتصادی و اجتماعی آن است. آثار سیاسی اجرای سیاستگزاری مالی رسیدن به اهداف سیاسی پیش بینی شده در قانون اساسی هر کشور است.(همان:۹۱(

۵-اصول یک نظام مالیاتی مطلوب

آدام اسمیت اقتصاددان معروف مکتب کلاسیک چهار اصل عمده را به عنوان اصول یک نظام مالیاتی مطلوب بیان کرده است که عبارتند از :

۵-۱- اصل عدالت و برابری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:53:00 ب.ظ ]




در گروه نخست، برخی از فقها اظهار می دارند که اگر مجنی علیه پیش از اجرای قصاص عضو جانی، عضو مقطوع خود را پیوند زند، این مسأله هیچگونه خللی به اعتبار و بقای حکم کیفر قصاص وارد نمی آورد، زیرا قصاص کیفری است که متعلق حق الناس مجنی علیه است و هم دارای ذات حق الهی است و به صرف ارتکاب عملیات مجرمانه، ثبوت آن تحقق می باید. بنابراین، چون ثبوت کیفر قصاص هیچ مناسبتی با آثار و تبعات جراحت و قطع عضو وارده بر مجنی علیه ندارد، لذا چه مجنی علیه عضو خود را پیوند بزند و چه هیچ اقدامی نکند، در هر حال بقای کیفر قصاص بواسطه حکم و موجب اولیه آن استصحاب خواهد گشت یعنی کماکان باقی و معتبر است. ایشان برای توجیه دیدگاه خود به این مسأله نیز اشاره می کنند که جانی بواسطه ارتکاب جرم علیه تمامیت جسمانی مجنی علیه، نیت سوء خود را آشکارا نمایان می سازد و جرم هم در لحظه ای که این نیت با اقدامات عملی تلاقی می یابد محقق می شود، لذا در وضع حاضر مقتضی موجود و مانع مفقود است. بنابراین، در بقای کیفر قصاص نبایستی تردید کرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دلیل دیگر ایشان این است که شارع اسلام در تقنین کیفر قصاص هم به اثر بازدارندگی آن توجه داشته و هم حدود تصرف و مداخله مجنی علیه را در آن روشن نموده است. بدین صورت که اختیار اجرای آن تحت اراده مجنی علیه و صاحب حق قرار گرفته که می تواند تقاضای اجرای آنرا بنماید یا بکلی از آن منصرف شود. بنابراین، در لسان شارع اسلام هیچگونه قیدی برای تحقق و قابلیت اجرایی یافتن کیفر قصاص مناط اعتبار واقع نشده است و اطلاق آن گویاست که شارع نیز به محض وقوع عملیات مجرمانه، جانی را مستحق قصاص می داند. لذا مسأله پیوند عضو مجنی علیه از این منظر هیچ جایگاهی در کانون افکار شارع اسلام ندارد.[۹۲]
اما در نقطه مقابل، برخی دیگر از صاحبنظران و فقهای اسلامی عقیده دارند که به محض وقوع جرم علیه تمامیت جسمانی افراد و مقطوع العضو کردن ایشان، جانی استحقاق کیفر قصاص حاصل می کند و لذا مجنی علیه بی انکه نیازمند استیذان از کسی باشد، حق پیوند آن عضو مقطوع خود را دارد.اما پیوند عضو وی، حقوقی را هم برای جانی ایجاد می کند. به این صورت که اگر مجنی علیه عضو مقطوع خود را پیوند بزند، جانی نیز از این حق برخوردار خواهد بود که پس از اجرای کیفر قصاص عضو مقطوع خود را پیوند بزند و یا حتی می تواند متقاضی جدا کردن آن عضو پیوندی از بدن مجنی علیه گردد، زیرا اقتضای شرط مماثله و همانندی در اجرای کیفر قصاص عضو یا جرح است.[۹۳]
نکته ای که لازم است بدان توجه داشت این است که در موضوع حاضر، وضعیت پیوند عضو مجنی علیه پس از اجرای قصاص هم تا حدودی مورد مناقشه و اختلاف نظر واقع شده است که در این زمینه هم همانند حالت پیشین می توان از دو قول یا دو دیدگاه در بین فقهای اسلامی سراغ گرفت.
بنابراین هم اکنون بایستی اثار پیوند عضو مجنی علیه را در دو سطح مجزا مورد بررسی قرار داد: یکی اثر پیوند عضو مجنی علیه پس از اجرای قصاص علیه جانی و دیگری، آثار پیوند عضو مجنی علیه پیش از اجرای قصاص علیه جانی. هم اکنون در دو قسمت مجزا و با مرور نظریات فقها به بررسی این مسائل می پردازیم.
الف) آثار پیوند عضو مجنی علیه پیش از اجرای قصاص
در این زمینه اقوال مختلفی در بین فقها قابل مشاهده است. برخی عقیده دارند که انجام عمل پیوند عضو از سوی مجنی علیه پیش از انکه مجازات قصاص بر علیه جانی اجرا شده باشد، هیچگونه تأثیری بر ثبوت و اجرای کیفر قصاص ندارد. شیخ طوسی در کتاب « النهایه » می فرمایند؛ « هر کس که قربانی جنایتی شده و گوش خود را به سبب ان جنایت از دست بدهد ( مقطوع شود )، حق خواهد داشت با درمان آنرا به حالت سابقه برگرداند و جانی را نیز می تواند قصاص نماید ».
امام خمینی ( ره ) در تحریر الوسیله می فرمایند؛ « اگر گوش کسی قطع شود و وی انرا پیوند بزند، ظاهر عدم سقوط حق قصاص است ». [۹۴]
در کتاب « مبسوط » نیز امده است: « هرگاه گوش کسی را بریده و جدا کنند، سپس مجنی علیه فوراً گوش بریده خود راپیوند زده و به حال اول برگرداند، با این حال باید جانی قصاص شود، زیرا او به سبب جدا کردن گوش، محکوم به قصاص شده بود و جدا شدن نیز تحقق یافت … ».[۹۵]
در کتاب « جواهر الفقه » نیز امده است: « هرگاه مردی گوش مرد دیگری را قطع کند و مجنی علیه فوراً گوش خودد را پیوند بزند وگوش نیز به جای خود پیوند بخورد، کماکان مجنی علیه از حق قصاص جانی برخوردار است، زیرا با جدا شدن گوش، قصاص واجب می شود و جدا شدن گوش تحقق یافته بود و پیوند ان تأثیری در اسقاط حق قصاص ندارد، زیرا این کار چسباندن تکه ای مردار به بدن است و برطرف کردن ان از بدن واجب است … ». [۹۶]
بنابراین، در قول نخست، فقها را عقیده بر ان است که به محض ارتکاب عملیات مجرمانه، اجرای کیفر قصاص علیه جانی وجوب می یابد و هیچ مسأله ای ازجمله پیوند عضو مجنی علیه در وجوب ان خللی وارد نمی آورد. اما در نقطه مقابل برخی از فقها نظری کاملاً مخالف اتخاذ نموده اند. ایشان معتقدند که پیوند عضو مجنی علیه پیش از اجرای کیفر قصاص، حتی می تواند عامل سقوط کیفر قصاص شده و انرا غیر قابل اجرا سازد. در این راستا در کتاب « مقنعه » آمده است:
« چنانچه شخصی گوش شخص دیگر را قطع کند، حاکم می بایست مهلت دهد تا شخص مجروح خود را معالجه کند و بهبود یابد. اگر با معالجه خوب شد، جانی را قصاص نکند ولی او را به پرداخت ارش محکوم کند ».[۹۷]
فقهای قائل به این نظر، بای وضعیت پیوند عضو مجنی علیه قائل به تفصیل می باشند. به این صورت که انرا در دو سطح ملاحظه می کنند، اگر پیوند منجر به سلامت یا بهبودی نسبی او شد، که دیگر قصاص عضو جانی ساقط خواهد شد، اما اگر پیوند عضو موفقیت امیز نبود، کیفر قصاص بر علیه جانی اجرا خواهد شد. ایشان مساتند حرف خود را اقتضای عدالت و انصاف و تحقق شرط مماثله می دانند و مدعی اند وقتی که مجنی علیه پیش از قصاص جانی به سبب پیوند زدن عضو مقطوع خود بهبودی حاصل کند، چنانچه کیفر قصاص اجرا شود، در نتیجه ان هیچ وقت نمی توان شرط برابری و تساوی را جستجو نمود.
« ابن جنید » هم مدعی است، اگر مردی گوش مرد دیگری را قطع کرد، اگر مجنی علیه قبل از قصاص، گوش خود را پیوند بزند، حق ندارد تقاضای قصاص بنماید.[۹۸]
به هر حال، هر کدام از نظریات مذکور بر مبنای دلایل و زاویه دید خاصی ابراز داشته شده اند. در این بین آنچه که مسلم است، به نظر می رسد که نظر گروه اول تا حد خاصی قابل دفاع است.، آنهم در این بعد که مدعی اند به محض وقوع عملیات مجرمانه کیفر قصاص وجوب می یابد و حتی اگر مجنی علیه عضو مقطوع خود را پیوند زند و بهبودی کامل هم حاصل کند، کماکان سبب اجرای کیفر قصاص برقرار است و لذا به هیچ عنوان نمی توان پیوند عضو را عامل سقوط دانست. لذا مستندات و توجیهات فقهای گروه دوم که مدعی اند پیوند موفقیت آفرین عضو قطع شده مجنی علیه پیش از اجرای کیفر قصاص عامل سقوط آن است، چندان وجیه جلوه نمی کند. دلایل رد این ادعا عبارتند از:
۱- قصاص فقط متعلق حق بزه دیده نیست، لذا به صرف تحصیل بهبودی برای وی به سبب انجام عمل پیوند، نمی توان از سقوط ان حرف زد. این کیفر بعد حق الهی هم دارد که هرگز قابل اغماض نیست.
۲- اتفاقاً اقتضای شرط مماثله و برابری این است که کیفر قصاص حتی علی رغم انجام عمل پیوند عضو موفق مجنی علیه اجرا شود. جانی وقتی عضوی از بزه دیده را قطع می کند، هیچ چیزی جز جدا کردن و قطع کردن عضو مشابه وی نمی تواند بین جنایت ارتکابی او و رنج و تعب نامشروع تحمیل شده بر مجنی علیه مماثله و برابری برقرار سازد. لذا بنظر می رسد که مستندات قول دوم چندان وجیه جلوه نمی کند و سزاوار تر است.
ب) آثار پیوند عضو مجنی علیه پس از اجرای قصاص
علاوه بر مقوله پیشین یعنی پیوند عضو مجنی علیه پس از اجرای کیفر قصاص، وضعیت حقوقی فرایند پیوند عضو مجنی علیه پیش از اجرای قصاص نیز یکی از موضوعات اختلافی و چالش برانگیز در فقه اسلامی است. از این لحاظ نیز می توان فقها را در دو دسته غالب ارزیابی نمود: برخی معتقدند که پیوند عضو پس از اجرای قصاص تبعات حقوقی متعددی دارد که روشن ترین آنها حقوقی است که برای جانی بروز می کند. در دسته دیگر، برخی از فقها قائل به حق خاصی برای جانی پس از اجرای قصاص علیه وی و انجام عمل پیوند از سوی مجنی علیه نمی باشند. لذا ذیلاً این دو قول را مرور و تجزیه و تحلیل می کنیم.
۱- قول و ادله موافقان:
برخی از فقها عقیده دارند که اگر کیفر قصاص عضو بر علیه جانی اجرا شود، انگاه مجنی علیه مبادرت به پیوند عضو خود نماید، جانی حق می بیابد که تقاضای قطع مجدد عضو وی را مطرح نماید. وی همچنین از این حق برخوردار است که همانند مجنی علیه مبادرت به پیوند عضو مقطوع خود نماید که در اثر اجرای کیفر قصاص قطع و جداشده است.
در کتاب « مبسوط » آمده است؛ « هرگاه گوش کسی را بریده و جدا کنند، سپس مجنی علیه فوراً گوش بریده شده خود را پیوند زند و به حال اول برگرداند، با این حال جانی باید قصاص شود، اما اگر جانی بگوید: گوش او را جدا کنید، سپس مرا قصاص کنید، برخی گفته اند، باید جدا شود، زیرا او تکه ای مردار را به بدن خود پیوند زده است و جدا کردن ان به عهده حاکم است ».[۹۹]
همچنین در کتاب « مقنعه » آمده است: « چناچه شخصی گوش دیگری را قطع نماید و آنگاه مجنی علیه متعاقب اجرای کیفر قصاص بر علیه جانی، گوش خود را پیوند زند، جانی این حق را دارد که دوباره آنرا قطع کند و این حکم، اختصاص به گوش ندارد و همه اعضا را در بر می گیرد ».
در « کافی ابو الصلاح حلبی » هم امده است: « در مورد هیچ زخم یا قطع عضو یا شکستگی یا دررفتگی تا یأس از بهبود آن حاصل نشود، نمی توان حکم به قصاص کرد، بنابراین، اگر در مورد جراحتی حکم به قصاص شود و لی مجروح و جانی هر دو خوب شوند یا هر دو خوب نشوند، هیچکدام حقی بر دیگری ندارد. اما اگر یکی از آن دو خوب شود و زخمش التیام پیدا کند، قصاص در مورد دیگری تکرار می شود. این در فرضی است که قصاص به اذن شخص اول انجام گرفته باشد ولی اگر قصاص به اذن او انجام نگرفته باشد، شخص قصاص شده باید به کسی که قصاص به اذن او انجام گرفته رجوع کند نه مجنی علیه ».[۱۰۰]
به هر حال، فقهای قائل به این مسأله که پیوند عضو مجنی علیه پس از اجرای کیفر قصاص بر علیه جانی، موجد حق و حقوقی برای جانی است، برای استدلال خود مستنداتی دارند که مهمترین آنها این است که دلیل وجوب یافتن قصاص عضو جانی، مقطوع العضو شدن مجنی علیه است. حال وقتی مجنی علیه با پیوند زدن عضو مقطوعش التیام می یابد، عملاً سبب کیفر جانی منتفی جلوه می کند و حتی بی اعتبار می شود و لذا حق اوست که به این مسأله اعتراض کند متقاضی مقطوع العضو شدن مجدد مجنی علیه گردد. بی شک اقتضای شرط بنیادین مماثله و برابری هم این است که به این حقو جانی توجه شود.
۲- قول و ادله مخالفان:
برخی از فقها عقیده دارند که متعاقب اجرای کیفر قصاص، چنانچه مجنی علیه مبادرت به پیوند عضو خود نماید، جانی هیچ حقی برای اعتراض ندارد و نمی تواند خواهان مقطوع العضو شدن مجدد وی گردد. به هر حال برخی از فقها عقیده دارند که جانی بواسطه اقدام خود، مجنی علیه و حاکم را بر بخشی از تمامیت جسمانی خود مسلط می سازد و لذا اگر ایشان مبادرت به قصاص عضوی از اعضای او نمودند، او را هیچ حقی متصور نیست.
در « ارشا الاذهان » آمده است: « چنانچه فردی مبادرت به قطع عضو فردی دیگر کند، مجنی علیه هم حق قصاص دارد و هم حق دارد که عضو مقطوع خود را پیوند زند، بی انکه در این راستا بتوان حقی برای جانی قائل شدف زیرا بواسطه ارتکاب جنایت بر علیه فردی محقون الدم، او حق قصاص می یابد. وجوب یافتن این حق قصاص از واجبات است و لذا با نظر و تنفیذ شارع استقرار می یابد. بنابراین، اجرای آن هیچ حقی برای جانی ایجاد نمی کند ».[۱۰۱]
به هر حال، مخالفان مدعی اند که جانی خود با ارتکاب جنایت عملاً به خود ظلم کرده و حاکم و مجنی علیه را بر خود مسلط ساخته است. لذا اجرای قصاص و استیفای حق مجنی علیه هرگز ضمانی ایجاد نخواهد کرد. بنابراین، حق مسلم مجنی علیه است که عضو خود را پیوند بزند، بی آنکه حقی بتوان برای جانی متصور شد. علاوه بر توجیه فوق، دلیل استنادی دیگر آنها، اطلاق و عموم ادله ناظر به رعایت شرط مماثله و صیانت از تمامیت جسمانی در معرض تعرض مجنی علیه است که از سوی جانی به ناحق آماج حمله و تجاوز واقع شده است.
ارزیابی و اظهار نظر نهایی
در جمع بندی مباحث این دو بخش، می توان عنوان کرد که قول و ادله موافقان تکوین حقی برای جانی پس از قصاص و بعد از پیوند عضو مقطوع مجنی علیه، چندان قابل دفاع جلوه نمی کند و همانطور که برخی از فقهای معاصر چون حضرت امام خمینی (ره) ابراز داشته اند، حتی می تواند به رواداشتن ظلمی دیگر بر علیه مجنی علیه بیگناه منتهی گردد. بنابراین، بنظر می رسد که جانی حقی برای اعتراض نسبت به عضو پیوند داده شده مجنی علیه پس از اجرای قصاص علیه خودش بدست نمی آورد.
بند دوم) آثار و احکام پیوند عضو مجنی علیه در قانون مجازات اسلامی
همانطور که در مباحث قبلی گفتیم، اقوال فقها راجع به قلمرو حقوق مجنی علیه برای پیوند عضو مقطوعش و نیز آثار این پیوند عضو یکسان نیست. برخی اساساً برای وی حقی مطلق برای پیوند قائل اند که در هیچ زمانی برای جانی موجد حقی نمی باشد و برخی دیگر هم برای جانی متعاقب اجرای کیفر قصاص و انجام عمل پیوند مجنی علیه، حقوقی قائل اند. اما تفصیل پیش گفته که ماحصل تبیین دقیق مسأله در لسان فقهی بود، به این وضوح و صراحت متأسفانه در قانون مجازات اسلامی، پوشش نیافته و عملاً مقنن بحث های بسیاری راجع به عمل پیوند عضو مجنی علیه و آثار آن و همینطور انجام این فرایند در حق جانی – که موضوع بحث اتی است – مسکوت گذاشته است و به اختلاف نظر بین حقوقدانان معاصر شدیداً دامن زده است.
مشخصاً در قانون مجازات اسلامی سابق ماده ای که به بحث پیوند عضو متناظر با کیفر قصاص اشاره دارد، ماده ۲۸۷ می باشد. در این ماده امده است:
« هرگاه شخصی مقداری از گوش کسی را قطع کند و مجنی علیه قسمت جدا شده را به گوش خود پیوند دهد، قصاص ساقط نمی شود و اگر جانی بعد از آنکه مقداری از گوش او به عنوان قصاص بریده شد، آن قسمت جدا شده را به گوش خود پیوند دهد، هیچ کس نمی تواند انرا دوباره برای حفظ اثر قصاص قطع کند ».
قسمت اول ماده مذکور هم اکنون موضوع بحث ماست که ناظر به پیوند زدن عضو مقطوع از سوی مجنی علیه می باشد. همانطور که صراحت صدر ماده نشان می دهد توجه مقنن در این حوزه فقط معطوف به پیوند زدن عضو مجنی علیه پیش از اجرای کیفر قصاص می باشد که طی ان مقنن از آن دسته اقوال فقها استقبال کرده است که مدعی اند، پیوند عضو پیش از اجرای قصاص هیچ اثری بر اجرای این کیفر ندارد و لذا مجنی علیه کماکان از حق مطالبه اجرای قصاص برخوردار است. این مسأله به وضوح از منطوق عبارت « … قصاص ساقط نمی شود … » مستفاد می گردد. با این وجود، عملکرد مقنن در این ماده از جهات متعددی ناقص، ابهام زا و محل ایراد است. می توان اهم این ایرادات را به شرح ذیل برشمرد:
۱- نامعلوم بودن فلسفه تمرکز مقنن بر قصاص و پیوند گوش بر وجه حصر:
در این ماده مقنن به تبعیت از برخی منابع فقهی همانند تحریر الوسیله فقط به مسأله پیوند گوش اشاره کرده است، بی آنکه هیچ حکمی در مورد سایر اعضای بدن که ممکن است موضوع جنایت واقع شوند، ارائه نداده است. این مسأله آنجا بیشتر نمایان به نظر می رسد که در بسیاری از متون فقهی موجود در گستره نظام اسلامی، صریحاً به این مسأله اشاره نکرده است که عضو گوش فاقد هرگونه خصوصیت خاصی می باشد و لذا در قطع عضو سایر اعضای بدن نیز همین حکم جاری است. به طور مثال در کتاب « مقنعه » امده است:
« … حکم پیوند عضو برای مجنی علیه پس از اجرای قصاص علیه جانی، فقط اختصاص به گوش ندارد و همه اعضا دیگر را نیز در بر می گیرد … ». اما این در حالی است که مقنن هیچگونه التفاتی به این مسائل نشان نداده است و یکسره با اقتباس ناقص خود از منابع فقهی، فقط متعرض مسأله پیوند عضو گوش مقطوع شده است.
۲- توجه منحصر مقنن به پیوند عضو مجنی علیه پیش از اجرای قصاص علیه جانی:
ایراد دیگری که بر جهت گیری سیاست جنایی مقنن در ماده مذکور وارد است، این است که معلوم نیست چرا فقط به مسأله پیوند قبل از اجرای قصاص بر علیه جانی اشاره کرده است. در واقع مقنن با اشاره ای نارسا به حق مجنی علیه برای پیوند، هیچگونه بحثی را راجع به احکام و مسائل پیوند عضو مجنی علیه پس از اجرای قصاص علیه جانی مطرح نمی نماید و در اینجا نیز سکوت اختیار کرده می کند. مضافاً اینکه در این مرحله هم مقنن به هیچ عنوان متعرض حق یا حقوق احتمالی جانی که شاهد عمل پیوند عضو محنی علیه می باشد، نکرده است. این در حالی است که همانطور که قبلاً گفتیم بسیاری از فقها عقیده دارند با انجام عمل پیوند عضو پس از اجرای مجازات قصاص علیه جانی، وی حقوقی بدست می آورد که اولی ترین آنها همان حق پیوند است. برخی دیگر نیز از فقها در مورد پیوند عضو مجنی علیه قبل از اجرای قصاص علیه جانی، معتقدند که در این حالت قصاص سقوط کرده و تبدیل به دیه می گردد. به هر حال، دامنه حقوق احتمالی جانی در این وضعیت یک مسأله اختلافی در گستره فقه اسلامی است که به سبب سکوت مقنن و اجمال بیان وی، استناد و رجوع بدانها در این سطح بی شک بر مشکلات و ابهامات فرارو دو چندان خواهد افزود. البته بنظر می رسد که بتوان به قرینه قسمت ذیل ماده ۲۸۷ در این باره ادعا نمود که حداقل حقی که جانی در این زمان حاصل می کند، این است که او هم از حق پیوند عضو برخوردار می گردد و لذا نه مجنی علیه و نه حتی هیچ کس دیگری این حق و اختیار را نخواهد داشت که مجدداً او را مقطوع العضو نماید.
۳-نامعلوم بودن حق مجنی علیه برای پیوند عضو پس از اجرای قصاص علیه جانی:
ایراد دیگری که مضاف به ایراد قبلی بر بیان و نوع جهت گیری مقنن وارد بود، این است که به این مسأله اشاره ای نکرده است که آیا مجنی علیه پس از اجرای قصاص نیز حق دارد عضو خود را پیوند بزند یا خیر؟ این در حالی است که در منابع فقهی موجود راجع به این مسأله هم اقوال فقها معارض و مختلف است. چرا که برخی قائل به برقراری چنین حقی برای مجنی علیه می باشند و برخی دیگر نیز این حق را برای جانی می پذیرند که اگر قصاص علیه وی جاری شد و انگاه مجنی علیه عضو خود را پیوند زد، او نیز حق دارد دوباره مجنی علیه را مقطوع العضو کند تا بدین وسله مبانی تامی شرط مماثله مجدداً برقرار گردد.
به هر حال، همانطور که در ماده بالا مشاهده شد، واقعاً عملکرد مقنن در ماده ۲۸۷ به شدت ناقص و قابل ایراد بود. اما بنظر می رسید برای تبیین وضعیت حقوقی فرایند پیوند عضو مجنی علیه براساس قواعد فقهی و اصول استنباط و تفسیر می توانستیم نکات ذیل را راجع به ماده ۲۸۷ و بحث پیوند عضو مجنی علیه بپذیریم:
اول) راجع به تمرکز مقنن بر گوش از بین اعضای مختلف بدن می توان اظهار داشت که این عملکرد از وجه حصر برخوردار نیست و حکمی که در مورد پیوند گوش بیان شده است با توجه به وحدت ملاک و تنقیح مناط راجع به سایر اعضای بدن همانند دست، پا و … هم جاری می باشد. در واقع از این منظر می گوییم که مقنن صرفاً از باب تمثیل متعرض مسأله پیوند عضو گوش شده است، بی آنکه متمایل به این باشد که سایر اعضا اعتبار یا ارزش حمایتی همسنگ گوش ندارند. به عبارت دیگر، مقنن فقط حکم پیوند عضو گوش را گفته است و حقیقتاً چون « اثبات شیء نفی ماعدا نمی کند » هرگز نمی توان ادعا نمود که مقنن پیوند عضو سایر اعضا را قبول نداشته است. لذا سکوت مقنن در این بعد چنین تفسیر می شود که از باب وحدت ملاک و تشابه ذاتی بین اعضای بدن، بایستی یکسانی انها را در مسأله پیوند عضو پیش فرض مقنن اسلامی تلقی نمود و لذا در هر مورد بایستی حکم مندرج در صدر ماده مذکور را به وضعیت پیوند عضو متناظر با سایر اعضا مقطوع نیز تعمیم و سرایت داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:53:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم