کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



جدول ۴-۶: میانگین خوشخوراکی تیمارهای مختلف چغندرعلوفهای و سیلاژ آن (درصد)

تیمار

۱

۲

۳

۴

۵

۶

SEM

P-value

۰۰/۹۹a

۰۶/۹۳f

۴۰/۹۷b

۱۳/۹۶c

e13/94

۱۳/۹۳d

۱۰۹/۰

۰۰۰۱/۰

*- SEM: خطای استاندارد میانگین، E. تیمار۱: ریشه چغندر علوفه ای، تیمار۲:برگ وطوقه چغندر علوفه ای،۳: بوته کامل چغندر علوفه ای، تیمار۴: سیلاژ ریشه چغندر علوفه ای همراه کاه، تیمار۵: سیلاژ برگ وطوقه چغندر علوفه ای، تیمار۶: سیلاژ بوته کامل چغندر علوفه ای همراه کاه.

۴-۶- نتیجه گیری و بحث کلی
با توجه به نتایج حاصل از آنالیز ترکیبات شیمیایی، قسمت برگ چغندرعلوفهای دارای ارزش پروتئینی و ماده آلی بیشتری بود و سایر موارد تجزیه (ME، ASH،EE ، NDF و ADF) در ریشه نسبت به برگ بیشترین بود. بین ترکیبات شیمیایی بوته کامل تناسب بهتری برقرار بود.سیلاژ قسمتهای مختلف چغندرعلوفهای همراه با کاه گندم باعث بهبود ارزش غذایی آن گردید.فقط میزان پروتئین تیمار برگ بعد از سیلو نمودن کاهش نا محسوسی داشت. بیشترین حجم گاز تولیدی در بین تیمارها مربوط به ریشه و کمترین مربوط به برگ آن بود که میتواند مربوط به کربوهیدراتهای موجود در قسمت ریشه باشد.سیلو نمودن چغندرعلوفهای همراه کاه گندم باعث کاهش حجم گاز تولیدی شد. همچنین، بیشترین بخش نامحلول اما قابل تخمیر (b) ، نرخ ثابت تولید گاز © ، گوارشپذیری ماده آلی (OMD) ، گوارشپذیری ماده آلی قابل هضم در ماده خشک (DOMD) و انرژی قابل متابولیسم (ME) مربوط به قسمت ریشهای چغندرعلوفهای بود که میتواند مربوط به ترکیبات کربوهیدراتی ریشه چغندرعلوفهای باشد. سیلو نمودن همراه با کاه گندم باعث کاهش تمام موارد فوق گردید، که میتواند مربوط به قابلیت هضم پایین کاه گندم باشد. در مجموع مقایسات میانگینهای تیمارهای مختلف، ریشه چغندرعلوفهای دارای درصد تجزیه پذیری بیشتری در ۹۶ ساعت نسبت به سایر تیمارها بود، که میتواند مربوط به نشاسته و کربو هیدرات های موجود در ریشه باشد و کمترین تجزیهپذیری مربوط به برگ چغندرعلوفهای بود. سیلاژ بوته کامل چغندرعلوفهای دارای بیشترین تجزیهپذیری در بین سایر سیلازها داشت. که نشان میدهد بهترین حالت سیلاژ چغندرعلوفهای بهصورت بوته کامل است. بیشترین توان تجزیهپذیری بالقوه، بیشترین بخش سریع تجزیه (a) مربوط به ریشه چغندرعلوفهای و کمترین آنها مربوط به برگ چغندرعلوفهای بود. سیلو نمودن برگ چغندرعلوفهای باعث افزایش قسمت (a) و کاهش قسمت (b) گردید. بین میانگین قسمت کندتجزیه(b) بوته کامل چغندرعلوفهای و سیلاژ آن همراه کاه گندم ، اختلاف معنیداری وجود نداشت(۰۵/۰>P). که نشان دهنده بهبود تجزیه پذیری کاه افزوده شده گردید. نتایج آزمون خوشخوراکی حاکی از آن بود که ریشه چغندرعلوفهای نسبت به برگ آن دارای خوشخوراکی بیشتری بود، که با قابلیت هضم و تجزیهپذیری بالای آن رابطه مستقیم دارد. خوشخوراکی کمتر برگ نسبت به ریشه شاید بدلیل مواد ضدمغذی موجود در آن باشد. از نتایج آزمایشات فوق میتوان چنین برداشت نمود که بهترین عملکرد از نظر ارزشغذایی زمانی حاصل خواهد شد که بوته کامل چغندرعلوفهای مورد استفاده قرار گیرد.سیلاژ بوتهکامل چغندرعلوفهای بدلیل خوشخوراکی و ارزش غذایی مناسب ، بهترین حالت در بین تیمارهای سیلو شده بود.
۴-۷-پیشنهادات
بررسی اثرات ترکیبات ضدمغذی موجود در برگ چغندرعلوفهای.
جایگزینی بخشی از جیره غذایی دام با چغندرعلوفهای و سیلاژ آن و آزمایشات برروی دام.
مقایسه بین گیاهان غدهای مانند شلغم، چغندرعلوفهای در تغذیه دام.
منابع و
مآخذ
بشارتی، م.، تقی زاده، ا.، جانمحمدی، ح. و مقدم، غ. ۱۳۸۷٫ تعیین تجزیه پذیری محصولات فرعی انگور با بهره گرفتن از روش تولید گاز و کیسه های نایلونی. مجله دانش کشاورزی، ۱۸(۳): ۱۸۵-۱۷۳٫
جامعی، پ. ۱۳۷۲٫ تغذیه تجربی دام وطیور، انتشارات دانشگاه تهران. صفحات ۵۴-۶۵٫
دانش مسگران، م. طهماسبی، ع. وکیلی، س. ۱۳۸۷٫ هضم و سوخت- ساز در نشخوار کنندگان، مشهد، دانشگاه فردوسی.
دیانتی تیلکی، ق. ع.، و میرجلیلی، ع. ١٣٨۶. بررسی و مقایسه خوش‌خوراکی پنج گونه گیاهان مرتعی برای انواع دام‌ها در منطقه یزد. مجله پژوهش و سازندگی. ۲۰(۷۶) : ۶۹-۷۳٫

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

رئیسیان زاده، م. ۱۳۷۹٫ بررسی خصوصیات شیمیایی سیلاژ برگ و طوقه چغندرقند و ارزش غذایی آن در گوسفند. پایان نامه کارشناسی ارشد علوم دامی. دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز.
زادهوش، ع. و فرداد، ح. ۱۳۸۰٫ بررسی آبیاری با پساب فاضلاب بر عملکرد کمی و کیفی گندم. مجله علوم کشاورزی ایران، ۲۳(۳): ۳۴٫
زارع پور، غ. ۱۳۷۷٫ اصول تهیه سیلوی علوفه. مجله دامدار. ۹۴: ۱۴٫
سمیعی زفرقندی، م.، قورچی، ت. و آهنی آذری، م . ۱۳۸۹٫ تعیین اثرات فرآوری شیمیایی دو رقم جو بر ناپدید شدن شکمبه ای ماده خشک، نشاسته و بخشهای کربوهیدرات سیستم کربوهیدرات و پروتئین خالص کرنل (CNCPS). مجله علوم دامی ایران، دوره ۴۱(۱): ۲۱-۳۲٫
سیادت، ع. ۱۳۸۱٫ سیلو کردن گیاهان علوفه ای. انتشارات دانشگاه شهید چمران. ص ۱۲۳٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:35:00 ب.ظ ]




ب- مدل تحولگرا
رهبری تحولگرا که به وسیله جیمز مک گرگار برنز(۱۹۷۸) و باس (۱۹۸۵) ایجاد شد یک مفهوم بسیار مشهور در سالهای اخیر شده است. رهبر تحولگرا بیشتر بر اهداف سازمانی تمرکزمیکند. رهبری تحولی هنگامی اتفاق میافتد که رهبران علایق خود را نسبت به کارکنانشان افزایش میدهند و آگاهی و پذیرش اهداف ایجاد میکنند و مأموریت گروه را تعیین میکنند و هنگامی که آنهاکارکنان خود را تشویق میکنند که علاوه بر منافع خود منافع سازمان را هم در نظر بگیرند. رهبرتحولی فرایند ایجاد تعهد نسبت به اهداف سازمانی و سپس اختیار دادن به پیروان برای دستیابی به آن اهداف است. نتیجه حداقل از نظر تئوریک افزایش عملکرد پیروان است. این گونه رهبران ارزشهای شخصی پیروان را تغییر میدهند، برای این که از اهداف سازمان به وسیله ایجاد جوی از اعتماد حمایت کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

رهبران تحولگرا دارای ویژگیهایی می باشند که تعدادی از این ویژگیها بیان میگردد:
بصیرت، کاریزما، سمبل گرایی، تفویض اختیار به دیگران، تحریک معنوی، صداقت از آنجائی که رهبران تحولگرا به روابط بین شخصی بها میدهند و کمتر وظیفه گرا هستند، حفظ چنین ارتباطی نیاز به مهارتهای فردی دارد. شواهد تجربی نشان میدهند که رهبری تحولگرا ارتباط مؤثری با نتایج مطلوب دارد.
۲-۵-۴-۲) تئوری جانشین های رهبری
این نظریه لزوم رهبری را در برخی شرایط مورد تردید قرار داده است. این نظریه ادعا دارد که پاره ای شرایط میتوانند به عنوان جانشین برای رهبری محسوب گردند. فی المثل بی تفاوتی نسبت به سازمان یا وجود گروه های منسجم کاری از زمره عواملی است که بر اساس این تئوری میتواند لزوم رهبری را از میان بردارد. این عوامل در سه گروه کلی : خصوصیات پیروان، خصوصیات وظیفه و شغل، وخصوصیات سازمان است. در این تئوری به عوامل خنثی کننده رهبری نیز اشاره شده است. برای مثال رهبر منزوی از پیروان، عدم انعطاف پذیری سازمان، یا قدرت محدود برای رهبر از جمله عواملی هستند که خنثی کننده رهبری وظیفه گرا و حمایتی به شمار میآیند.
۲-۵-۴-۳) تئوری اسنادی
نظریه اسناد به تازگی در مطالعات رهبری مورد استفاده قرار گرفته است. طبق نظریه اسناد، ما رفتارهای دیگران را مشاهده کرده و علل آن رفتارها را اسناد میکنیم. بنابراین اگر رهبری عملکرد ضعیف کارکنان خود را به نداشتن توانائی یا به نداشتن کوشش اسناد کند، ممکن است واکنش اوسرزنش، آموزش یا اخراج کارکنان باشد. از طرف دیگراگررهبر رفتار کارکنان را به عوامل خارجی مانند سختی وظیفه، طراحی بد شغل و یا حجم زیاد کار اسناد کند، ممکن است به جای اینکه نسبت به کارکنان واکنش نشان دهد، به بر طرف کردن این مسائل بپردازد. یکی از نکات جالب موجود در مقوله رهبری وتئوری اسنادی این پنداشت است که معمولاً رهبران در تصمیمات خود قاطع هستند و دچار تزلزل نمیشوند.
۲-۵-۴-۳-۱) رهبران الهام بخش
رهبران الهام بخش میتوانند در سایه پاره ای از اقدامهای ویژه خود، نیروی حرکت چشمگیری درسازمان و کارکنان به وجود آورند. رهبران الهام بخش کسانی هستند که میتوانند احساسات افراد رادر جهت بالاترین بازده و بهره وری جلب کنند. این مدیران به سازمان نیرو می دهند، با دیگران یکدلی نشان میدهند، به سخنانشان گوش میسپارند و اعتماد به خود و دیگران را در راه رسیدن به پیروزی ابراز می دارند. رهبران الهام بخش فرصت هائی را می آفرینند تا در آنها از دگرگونی و حرکت به سوی آینده بهتر گفتگو کنند.
رهبران الهام بخش ذهنیت بسیار ریسک پذیری دارند و در نگرش خود ثابت قدم هستند. تغییرات را می پذیرند و به پیشرفت و رشد علاقه مند هستند. هدف آنها ایجاد تفکر مشترک درون سازمان ازطریق ارتباطات مؤثر با بصیرت مشترک است رهبران الهام بخش جستجو برای موفقیت را با برنامه استراتژیک خود ترکیب می کنند، برای این که به تأثیر بلند مدت برسند و آن را استمرار بخشند.
تحقیقات نشان داده است که رهبری الهام بخش به طور مثبتی بر حاشیه سود خالص، ارزش سهام وادراک پیروان از اثربخشی رهبری اثر میگذارد.
لوی( ۱۹۹۶ ) و دامدام ( ۲۰۰۲) نتیجه می گیرند که رهبری الهام بخش با رضایت شغلی پیروان وادراکات از اثر بخشی رهبری مرتبط است. ارزیابی اثربخشی رهبری الهام بخش به وسیله سنجش تغییرات سازمانی که به وسیله چنین رهبرانی تسهیل می شوند، افزایش می یابد. تحقیقات نشان می دهند که مهارتهای ارتباطی عاطفی رهبر ممکن است به تغییرات سازمانی موفق، کمک کنند.
۲-۵-۴-۴) تئوری رهبری کاریزماتیک
رهبران کاریزماتیک دنیا را پر جنب و جوش با یک مجموعه از عواطف و نگرشها می بینند و احساس همدلی نسبت به افراد دارند و غالباً یک رویکرد مشاوره ای را اتخاذ میکنند. آنها تمایل به الهام کردن، ایجاد انگیزه و مشورت کردن دارند و محیطی را ایجاد میکنند که افراد از روی تمایل و نه اجبار کار می کنند. رهبران کاریزماتیک یک نگرش از همکاری مبتنی بر اعتماد، همبستگی و انسجام اتخاذ می کنند. ایجاد تصویر مطلوب از رهبران برای اشخاص دیگر در درون و بیرون سازمان یک هدف سازمانی مهم است.
گاردنر و آولیو(۱۹۹۸) ادعا کرده اند که رهبری کاریزماتیک به طور مؤثری با نتایج سازمان مرتبط است. بسیاری از رهبران تمایل دارند که کاریزماتیک باشند، زیرا رهبران کاریزماتیک به عنوان افراد مؤثر، با نفوذ و قدرتمند ارزیابی می شوند. ارتباط بین رهبر و پیروان ماهیتاً تعاملی است. هرچند رهبرکاریزما بر پیروان قدرت دارد ولی پیروان هم بر رهبر قدرت دارند.
۲-۵-۴-۴-۱) رهبران اختیار دهنده
این رهبران یک نگرش واقع گرایانه به وسیله مشخص کردن ضربالاجل ها (موعد مقرر) و اهداف انتخاب میکنندو بر کشف استعداد های هر عضو تیم تمرکز میکنند، به کارکنانشان اختیار تصمیم گیری میدهند. رهبران اختیاردهنده جهان را به طور طبیعی رقابتی و مبهم میبینند و تنها راه بقا را کشف استعدادهای خود برای حل کردن چالشهای روزانه میدانند. آنها اعتقاد راسخی به توانائیهای هر فرد دارند و منابع مورد نیاز را برای کارکنان فراهم می کنند.
۲-۵-۴-۴-۲) رهبران خدمتگزار (خادم)
نگران انتظارات مربوط به دپارتمان خود هستند و تلاش میکنند که همه انتظارات را برآورده کنند. آنها قادر به ایجاد روابط معنادار و ارتباطات مفید با کارکنان هستند. خودخواهی و خودپرستی در مدیریت آنها وجود ندارد. و تمایل دارند که علاوه بر جنبه ظاهری به جنبه های دیگر یک شغل هم توجه کنند.
رهبران خدمتگزار یک نگرش نمادین را انتخاب می کنند که یک موقعیت برنده – برنده برای همه گروه های ذینفع دل مشغولی اصلی آنهاست. آنها بسیار یاری بخش و کمک کار هستند. مفهوم رهبری خدمتگزار در سال ۱۹۷۷ توسط رابرت گرین لیف ایجاد شد. تمرکز رهبر خدمتگزار بر دیگران است نه بر خود. نفع شخصی نباید برای رهبر خدمتگزار ایجاد انگیزه کند. هدف اصلی وی باید خدمت کردن و بر آورده کردن نیازهای دیگران باشد.
بخش دوم : تعهد سازمانی
تعهد سازمانی از موضوعات مهم مدیریت ،بویژه رفتار سازمانی است که توجه زیادی به آن معطوف شده است.نه تنها مطالعاتی که مستقیما در ارتباط با ایجاد تعهد و نتایج آن می باشند،بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است ،بلکه در اغلب مطالعاتی که تاکید اصلی آنها بر تعهد نبوده ،تعهد را نیز به عنوان یک متغیر مدنظر قرار داده است. با توجه زیادی که به تعهد شده ،این موضوع هم از جنبه تئوری و هم از جنبه عملی توسعه یافته است. یکی از ابعادی که تعهد در آن گسترش یافته ،مفهوم تعهد می باشد. بطور روزافزون معلوم گردیده که تعهد یک مفهوم پیچیده و چندبعدی می باشد. سالیان زیادی در تئوریها و تحقیقات، تعهد را به شیوه های متفاوتی تعریف کرده اند،در نتیجه ترکیب نتایج تحقیقات انجام شده مشکل بوده است. در این زمان مطرح می شود که تعهد می تواند انواع متفاوتی داشته باشد و بنابراین ضروری است که در تحقیقات بطور واضح تبیین شود که کدامین نوع از انواع تعهد مدنظر می باشد و شاخصهای آن نیز مشخص گردد. از طرف دیگر تعهد در قلمرو وسیعی مورد مطالعه قرار گرفته است،تعدادی از نخستین مطالعات و تعدادی از مطالعات مهم رفتار سازمانی،تعهد کارکنان به کارفرما را (که عموما به تعهد سازمانی اشاره دارد ) بررسی کرده اند.تحقیقاتی هم بررسی کننده تعهد به اتحادیه، تعهد به حرفه،تعهد به مسیر شغلی و…افزایش یافته است (آلن و می یر ، ۱۹۹۳ ،۱۷۰-۱۵۲)[۱۷].
۲-۶) تعاریف تعهد سازمانی:
آیا شما تاکنون بعضی از افراد را شناخته یا دیده اید که کارشان را دوست دارند ولی از سازمانی که در آن کار می کنند متنفر هستند یا برعکس ؟ چنانچه شما با افرادی از هر دو نوع مواجه شده باشید ،مسلما از این حقیقت آگاه خواهید شد که احساس مثبت و منفی درباره شغل تنها قسمتی ازکل دیدگاه شاغل نسبت به کارش می باشد ،علاوه بر آن ،یک شخص احساس مثبت یا منفی نسبت به کل سازمان نیز خواهد داشت. چنین نگرشی معمولا تعهد سازمانی نامیده می شود و انعکاس دهنده این مطلب است که تا چه میزانی یک فرد با سازمانش شناخته می شود و به آن تعلق دارد (بارون و گرینبرگ،۱۹۹۰ ص ،۱۷۰_۱۵۲) [۱۸].
تعهد سازمانی یک نگرش است. یک حالت روانی است که نشان دهنده نوعی تمایل ،نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان می باشد. تمایل یعنی علاقه و خواست قلبی برای ادامه خدمت در سازمان،نیاز یعنی فرد به خاطر سرمایه گذاریهایی که در سازمان کرده ناچار به ادامه خدمت در آن است و الزام عبارت از دین،مسئولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن می بیند(آلن و میر،۱۹۹۰،ص ۱۸_۱).
از دیدگاه دیگر،تعهد سازمانی نوعی احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان است (کروپانزانو و همکاران،۱۹۹۷،ص۱۶۷). [۱۹]
بنابراین تعهد سازمانی یک نگرش درباره وفاداری کارکنان به سازمان است،و یک فرایند مستمری است که از طریق آن اعضای سازمان علاقه خود را به سازمان و موفقیت و کارایی پیوسته آن نشان می دهند (مجیدی،۱۳۷۶،ص۳۲)
تعهد سازمانی به عنوان وابستگی عاطفی و روانی به سازمان در نظر گرفته می‌شود که بر اساس آن فردی که شدیدا متعهد است، هویت خود را با سازمان معین می کند ، در سازمان مشارکت می‌کند و در آن درگیر می شود و از عضویت در سازمان لذت می برد(استیرز،مودی و پورتر،۱۹۸۲،ص۲)[۲۰]
بوکانان( ۱۹۷۴)، تعهد را چنین تعریف می کند:«تعهد نوعی وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزشها و اهداف یک سازمان است. وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزشها و اهداف سازمان ، به خاطر خود سازمان جدای از ارزشهای ابزاری آن.
پورتر و همکاران (۱۹۷۸) تعهدسازمانی را به‌عنوان «درجه نسبی تعیین هویت فرد با سازمان و مشارکت و درگیری او در سازمان تعریف کرده اند» . در این تعریف، تعهد سازمانی سه عامل را شامل می شود (آلن و میر،۱۹۹۰ ،ص۱۸-۱)
۱٫اعتقادبه اهداف و ارزشهای سازمان

    1. تمایل به تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان

۳٫آرزو وخواست قوی وعمیق برای ادامه عضویت با سازمان
۲-۷) ضرورت توجه به تعهد سازمانی
دلایل زیادی وجود دارد از اینکه چرا یک سازمان بایستی سطح تعهدسازمانی اعضایش را افزایش دهد (استیرز و پورتر، ۱۹۹۲، ص ۲۹۰)[۲۱]. به طورکلی تعهد سازمانی با وابستگی و رضایت شغلی تفاوت دارد. برای مثال، پرستاران ممکن است کاری را که انجام می دهند دوست داشته باشند، ولی از بیمارستانی که در آن کار می کنند، ناراضی باشند که در آن صورت آنها شغلهای مشابه ای را در محیطهای مشابه دیگر جستجو خواهندکرد. یا بالعکس پیشخدمتهای رستورانها ممکن است، احساس مثبتی از محیط کار خود داشته باشند، اما از انتظار کشیدن در سر میزها یا به طورکلی همان شغلشان متنفر باشند (گرینبرگ و بارون، ۲۰۰۰، ص ۱۸۲). ثانیاً تحقیقات نشان داده است که تعهدسازمانی با پیامدهایی ازقبیل رضایت شغلی (باتمن و استراسر، ۱۹۸)[۲۲]، حضور (ماتیو و زاجیک ۱۹۹۰)[۲۳]، رفتار سازمانی فرا اجتماعی (اریلی و چتمن ۱۹۸۶)[۲۴] و عملکرد شغلی (می یر، آلن و اسمیت ۱۹۹۳) رابطه مثبت و با تمایل به ترک شغل (مودی، پورتر و استیرز ۱۹۸۲) رابطه منفی دارد (شیان چنج و همکاران، ۲۰۰۳، ص ۳۱۳).[۲۵]
۲-۸) دید گاههایی درمورد کانونهای تعهد سازمانی
۲-۸-۱) دیدگاه ریچرز[۲۶]:
ریچرز یکی از اولین محققان درباره کانون تعهد، اعتقاد دارد که مفاهیم عمومی تعهد سازمانی ممکن است زمانی بهتر درک شوند که آنها را مجموعه ای از تعهـــدات درنظر گرفت. به اعتقاد او کارکنان می توانند تعهدات مختلفی را به اهداف و ارزشهای گروه های گوناگون در درون سازمان تجربه کنند. بنابراین، در درون سازمان تنها درک تعهد سازمانی مهم نیست، بلکه توجه به کانونهای تعهد نیز الزامی است. ریچرزکانونهای تعهد کارکنان را شامل تعهد به مدیریت عالی، سرپرستان، گروه کار، همکاران و مشتریان سازمان دانسته و معتقد است که کارکنان می توانند به این کانونها، باتوجه به درجه انطباق اهداف و ارزشهایشان با آنها طور متفاوتی متعهد شوند (شیان چنج و همکاران، ۲۰۰۳، ص ۳۱۳).
۲-۸-۲) دیدگاه بکر و بیلینگس[۲۷]:
برای طبقه بندی کانونهای تعهد، بکر و بیلینگس بین کسانی که متعهد به سطوح پایین سازمان همچون گروه کاری و سرپرست مستقیم هستند و کسانی که عمدتاً متعهد به سطوح بالای سازمان مثل مدیریت ارشد و سازمان در کل بودند، تمایز قائل شدند. با ترکیب هر کدام از این سطوح بالا و پایین، آنها چهار دیدگاه متمایز را مطرح کردند، که در شکل شماره یک نشان داده شده اند. ابتدا افرادی که تعهد کمی هم به گروه های کاری و سرپرستان و هم به مدیریت ارشد و سازمان دارند که به آنها عنوان بی تعهد دادند. برعکس افرادی که به هر دو کانون تعهد بالایی را نشان دادند،‌ متعهد نامیده شدند. در بین این دو گروه افرادی هستند که به سرپرست و گروه کاریشان کاملاً متعهد اما به مدیریت عالی و سازمان متعهد نیستند که به عنوان افراد متعهد جزیی (محلی) درنظر گرفته می شوند، و کسانی که به مدیریت ارشد و سازمان کاملاً متعهد ولی به سرپرست و گروه کاریشان متعهد نیستند که به آنها افراد متعهد کلی (جهانی) می گویند.
بکر و بیلینگس در مطالعه یک سازمان عرضه کننده لوازم نظامی بزرگ، دریافتند که نگرشهای کارکنان، مرتبط با رفتارهایشان بود. برای مثال افراد بی تعهد (برپایه پاسخهایشان به سوالهای مختلف) علاقه بیشتری به ترک شغل و علاقه کمتری برای کمک به دیگران داشتند. درعوض، افرادی که در طبقه متعهد قرار گرفتند، این چنین نبودند. آنهایی که به طورکلی (جهانی) و به طور جزیی (محلی) متعهد بودند، بین این دو گروه نهایی قرارگرفتند. درنتیجه اگرچه این روش تمایز بین کانونهای مختلف تعهد هنوز جدید است، ولی جای امیدواری است که بتوان از آن به عنوان ابزاری برای درک کلید ابعاد تعهد سازمانی استفاده کرد (گرینبرگ و بارون، ۱۹۹۷، ص ۱۹۱ – ۱۹۰).
نمودار ۲-۱ طبقه بندی کانونهای تعهد

منبع :گرینبرگ وبارون ،۱۹۹۷ ،ص ۱۹۱-۱۹۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]




۵- احراز مسئوولیت کیفری مستلزم بررسی عمیق شخصیت بزهکار است و عدالت جزایی ایجاب می‌کند که خصوصیات فردی و جنبه‌های خاص روانی مجرم در ارزیابی رفتار مجرمانه او برای تعیین نوع و میزان مجازات به دقت مورد توجه قرار گیرد تا اصل شخصی بودن مسئوولیت کیفری کاملا رعایت شود. در حالی که در مورد مسئوولیت مدنی، مبنای تقصیر قابلیت انتساب عمل به واردکننده زیان نیست ، بلکه از نظر رعایت مصالح اجتماعی کافی است که موضوع را با رفتار یک انسان متعارف مورد مقایسه قرار داد ؛

۶- مراحل کشف، تعقیب و تحقیق در مسائل کیفری، قبلا به وسیله ضابطان دادگستری و مقام‌های دادسرا پیگیری و با صدور کیفرخواست توسط دادستان، در دادگاه‌های کیفری عمومی اقامه می‌شود، اما رسیدگی به مسائل مدنی ابتدائا در دادگاه حقوقی عمومی مطرح می‌شود و نهادی به نام دادسرا در مسئوولیت مدنی دخیل نیست .[۱۰]
۲-۲-۲-۱- از قانون مجازات عمومی ۱۳۰۴ تا قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰
قانونگذار باب اول را به کلیات اختصاص داده و طی ۱۰ فصل، قواعد عمومی جزایی را در قالب ۵۹ ماده قانونی بیان داشته است. عوامل رافع مسئوولیت شامل صغر، جنون و اجبار علل موجهه جرم مشتمل بر دفاع مشروع و امر آمر قانونی، ضمن مواد ۳۴ تا ۴۲ و تحت عنوان فصل هشتم– در شرایط و موانع مجازات مورد توجه قانون گذار قرار گرفته است.
با مروری گذرا بر این مواد قانونی به روشنی بر می آید که ذکر واژه “شرایط” در عنوان فصل وجهی ندارد، زیرا قانون گذار به احصای عوامل و عللی پرداخته که به نحوی “مانع” از تحمیل مجازات بر مرتکب عمل مجرمانه می شود؛ النهایه برخی از آنها (دفاع مشروع وامرآنها قانونی) موضوعی وعینی و پاره ای دیگر (جنون واجبار) شخصی و ذهنی است اما اثری از”شرایط” تحمل مجازات دیده نمی شود.
از آنجا که دانستیم مسئوولیت در مفهوم واقعی مستقیما بر مجازات تکیه می کند و لذا تحمیل مجازات بر مرتکب جرم یا التزام مجرم به تحمل مجازات محتوای این مفهوم از مسئوولیت را تشکیل می دهد، می توان اظهار داشت که قانونگذار در این فصل ، به عواملی پرداخته که به نحوی “مسئوولیت واقعی” مجرم را زایل می سازد و قهرا مانع از تحمیل مجازات بر مرتکب عمل مجرمانه می شود. بنابراین عنوان موانع مجازات بیان دیگری است از عوامل رافع مسئوولیت جزایی.[۱۱]
با این حال، نظر به اینکه قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ متخذ و مقتبس از قانون جزای ۱۹۱۲ فرانسه بوده است و در این قانون علل زایل کننده مسئوولیت جزایی به دو دسته تقسیم شده بود؛ یکی علل موضوعی رافع مسئوولیت که گاه از آن به علل موجهه جرم تعبیر می شود و دیگر علل شخصی رافع مسئوولیت ، به ظن قوی مقصود قانونگذار از عبارت “موانع مجازات” اشاره به هر دو نوع علل شخصی و موضوعی رافع مسئوولیت بوده است. پس واژه مانع به عنوان ترجمه انتخاب شده که در متون جزایی به عوامل نفی یا عوامل رافع از آن یاد می شود. غرض این نیست که نباید پنداشت قانونگذار مانع و موانع را در مفهومی که نزد ما شهرت دارد و در کنار واژه های چون “شرط” و “مقتضی” بکار می رود، استعمال کرده است.
از این توضیحات بر می آید که منظور قانونگذار از موانع مجازات ، علل رافع مسئوولیت جزایی است ؛ یعنی عوامل و عللی که مانع از اجبار فاعل به تحمل مجازات می شوند. پس مقنن ۱۳۰۴ هر چند واژه مسئوولیت جزایی را در عنوان فصل هشتم بکار نبرده است ، اما از استفاده و کاربرد واژه مجازات بر می آید که در صدد احصاء عواملی بوده که مسئوولیت واقعی را زایل می سازد.
واژه “مسئوولیت کیفری” در قانون اقدامات تأمینی مصوب ۱۳۳۹ به مفهوم مجرد و انتزاعی خود ؛ یعنی اهلیت تحمل کیفر بکار رفته است. برای مثال در بخشی از ماده ۱ قانون مذبور می خوانیم: “… مجرمین خطرناک کسانی هستند که سوابق و خصوصیات روحی و اخلاقی آنان و کیفیت ارتکاب جرم ارتکابی ، آنان را در مکان ارتکاب جرم در آینده قرار دهد، اعم از اینکه قانونا مسئوول باشند یا غیر مسئوول…” در صدر عبارت ، واژه مجرمین گویای این است که موضوع بحث ماده کسانی اند که به ارتکاب جرم مبادرت کرده اند، در عین حال ماده قانونی تأکید می کند که چنین اشخاصی ممکن است ، به سبب بر خورداری از بلوغ و عقل ، مسئوول یعنی واجد اهلیت تحمل کیفر باشند و یا به عکس به علت محرومیت از بلوغ یا عقل غیر مسئوول یعنی فاقد این نوع اهلیت محسوب شوند.
نیز طبق ماده ۲ همین قانون ، از جمله موسسات تامینی که دولت مکلف به تشکیل آن شده، تیمارستان مجرومین غیر مسئوول است. در این عبارت، منظور قانونگذار مجرمین فاقد عقل یا دچار اختلال مشاعر است ، زیرا بند۱ ماده ۳ همین قانون از جمله اقدامات تامینی سالب آزادی را نگهداری مجرمین مجنون و مختل المشاعر در تیمارستان مجرمین معرفی می کند. پس منظور قانونگذار از مجرمین غیرمسئوول آن دسته از مرتکبان جرم هستند که به علت جنون یا اختلال مشاعر، فاقد اهلیت تحمل کیفراند و در نتیجه در برابر جرمی که انجام داده اند، نمی توان آنها را مجازات کرد.[۱۲]
روشن تر از دو مورد یاد شده، صدر تبصره ماده ۴ قانون یاد شده است که مقرر می دارد : درباره عدم مسئوولیت مجرمین و این که آیا مطلقا یا به طور نسبی فاقد قوه تمییز می باشند، دادگاه نظر پزشک متخصص امراض روحی را جلب می نماید و در هرحال تصمیم نهایی با دادگاه است. زیرا چنانکه اجمالا اشاره شد و به تفصیل خواهد آمد ، شرط اساسی مسئوولیت کیفری در مفهوم واقعی و عینی ، صدور و ارتکاب جرم است ، و حال که مقنن در عبارت یاد شده از مرتکبین جرم و مجرمینی یاد می کند که در عین حال برای آنها عدم مسئوولیت قائل است ، لاجرم مقصودی جز مسئوولیت کیفری در مفهوم انتزاعی خود ندارد .
یعنی، منظور کسانی اند که بر غم ارتکاب جرم فاقد اهلیت تحمل کیفر هستند . بعلاوه ، ماده قانونی، ملاک عدم مسئوولیت آنان را فقدان مطلق یا نسبی قوه تمییز می داند ، و مسلم است که رکن و جوهر اهلیت تحمل کیفر ، تمییز و ادراک متهم یا مجرم است ، پس عدم مسئوولیت شخص فاقد ادراک و تمییز ، همانا فقدان اهلیت تحمل کیفر از ناحیه او خواهد بود.
قانونگذار ۱۳۵۲ در قانون مجازات عمومی اصلاحی علاوه بر تغییرات و اصلاحات قابل توجه در مواد فصل هشتم باب اول از قانون ۱۳۰۴ و افزایش تعداد این مواد از ۱۰ ماده به ۱۲ ماده ، عنوان فصل را نیز تغییر داد و عبارت حدود مسئوولیت جزایی را جایگزین عبارت شرایط و موانع مجازات ساخت. افزودن ضرورت، مستی، تأدیب اطفال، عملیات جراحی و حوادث ناشی از عملیات ورزشی به جمع سایر عوامل رافع مسئولیت جزایی از جمله تغییرات مهم دیگر در قانون مجازات عمومی ۱۳۰۴ محسوب می شد.
مقنن، این بار، به صراحت از عبارت مسئولیت جزایی استفاده کرده و از کلیه عوامل شخصی و موضوعی رافع مسئوولیت جزایی که در خلال مواد ۳۳ تا ۴۳ این قانون آمده، با عنوان حدود مسئوولیت جزایی تعبیر نمود.
نخستین قانون پس از انقلاب اسلامی که به کلیات و قواعد عمومی جزایی پرداخت، قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱ بود. در فصل هشتم این قانون زیر عنوان “حدود مسئولیت جزایی” و ضمن مواد ۲۶ تا ۳۴ مقنن به ذکر علل شخصی و موضوعی رافع مسئولیت جزایی مبادرت کرد. به دنبال این قانون، قانون مجازات اسلامی در سال ۱۳۷۰ به تصویب رسید. باب چهارم از کتاب اول (کلیات) عینا با عنوان “حدود مسئولیت جزایی” مشتمل بر ذکر علل رفع مسئولیت جزایی (از ماده ۴۹ لغایت ماده ۶۲) و با اندکی اصلاحات، تکرار مطالب فصل هشتم از قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱ و قانون مجازات عمومی اصلاحی ۱۳۵۲ به شمار می رود. [۱۳]
به نظر می رسد واژه “مسئولیت کیفری” در مواد ۴۹ و ۵۱ ق.م. اسلامی ۱۳۷۰ که تکرار مضمون مواد ۲۶ و ۲۷ ق. راجع به مجازات اسلامی ۱۳۶۱ به شمار می رود، همه به معنای اهلیت تحمل کیفر به کار رفته که ما از آن به مفهوم انتزاعی مسئولیت کیفری تعبیر می کنیم.
ماده ۴۹ ق.م. اسلامی مقرر می دارد: “اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری هستند” و در ماده ۵۱ این قانون می خوانیم: “جنون در حال ارتکاب جرم به هر درجه باشد رافع مسئولیت کیفری است” و در تبصره ۲ همین ماده است که: “در جنون ادواری شرط رفع مسئولیت کیفری جنون در حین ارتکاب جرم است”.
اشاره کردیم که مسئوولیت در مفهوم بالقوه و انتزاعی ناظر به وضعیت و حالت ملازم با شخص است تمییز و اختیار، اوصاف ملازمی است که می تواند در شمار عناصر تشکیل دهنده این مفهوم از مسئولیت قرار گرفته و او را واجد اهلیت و قابلیت تحمل مجازات سازد و لذا در غیاب هر یک از این اوصاف نمی توان از قابلیت فاعل و اهلیت او در تحمل مجازات سخن به میان آورد.
مقنن با توجه به نقص یا اختلالی که در قدرت درک و تمییز اطفال یا مجانین می بیند، اعلام می کند که اطفال مبری از مسئوولیت کیفری، یعنی، یعنی فاقد اهلیت تحمل کیفر جرم ارتکابی اند و نیز مقرر می دارد که جنون رافع مسئولیت کیفری، یعنی زائل کننده اهلیت تحمل مجازات از فاعل جرم است.
می دانیم که هر یک از عوامل شخصی رافع مسئولیت ، چون اکراه ، ضرورت و مستی و نیز عوامل موضوعی رافع مسوولیّت یا علل موجهه جرم مانند دفاع مشروع، امر آمر قانونی و تادیب اطفال به نحوی دامنه مسئوولیت جزائی را محدود و متهم را از زیر بار مجازات و مسوولیّت جزایی خارج می سازد. بنابراین ، واژه “حدود” که به نحوی بر “محدود” یا “منع” کردن دلالت دارد، یادآور همان مفهومی است که در عبارت “موانع مجازات” مندرج در قانون ۱۳۰۴، از واژه “موانع” مستفاد می شد، یعنی ترجمه گونه ای از عبارت “Causes de non” ، عبارتی که مولفان جزایی آن را به “علل رفع یا نفی” ترجمه و بازگردان نموده اند. پس عبارت “حدود مسئولیت جزایی”، مفهومی بیش از موانع مجازات در خود ندارد؛ بلکه این دو عبارت متفاوت از معنایی واحد خبر می دهند که در متون جزایی با عبارت عوامل (شخصی و موضوعی) رافع مسئولیت جزایی متداول و مشهور است.
این توضیحات آشکارا می رساند که در عنوان فصل هشتم قانون مجازات عمومی اصلاحی ۱۳۵۲، مسئولیت جزایی در مفهوم بالفعل و واقعی به کار رفته است؛ زیرا هر یک از علل مندرج در ذیل فصل هشتم به نحوی از اجبار متهم به تحمل مجازات جلوگیری می کند. برای مثال زمانی که اثبات شود متهم در حال دفاع مشروع یا جنون به ارتکاب قتل مبادرت کرده ، در وضعیت نخست به خاطر زوال وصف مجرمانه از عمل و در حالت دوم به خاطر وضعیت خاص شخصی، در ازای “ارتکاب قتل” “مجبور” به تحمل مجازات اعدام نخواهد بود و این یعنی که متهم فاقد مسئولیت کیفری (به مفهوم واقعی و بالفعل) در برابر عمل ارتکابی است.
۲-۲-۲-۲- لایحه ی قانون مجازات اسلامی
قانون مجازات اسلامی قانونگذار در مبحث سوم مربوط به جهل و اشتباه به ذکر ماده ۱۴۳ پرداخته است که مفصلا در باب آن سخن خواهیم گفت .
۱- در ماده ۱۴۸قانون جدید واژه‌ی مبهم هردرجه‌ای از جنون، تعریف شده‌ و جنون ‌به‌ عنوان‌ عامل ‌رافع مسئوولیت کیفری ، صرفا ‌همان بیماری‌های روانی حاد (روان پریشی) است که در آن فرد قوه‌ی اراده و قوه‌ی تمیز خود را از دست می‌دهد و خود فرد نمی‌فهمد که بیمار است.
۲- در تبصره ۲ ماده‌ی ۵۱ قانون سابق مقرر شده است که در جنون ادواری شرط رافع بودن جنون از مسئوولیت کیفری، بروز جنون در حین ارتکاب جرم می‌باشد و علاوه براین در این قانون هیچ گونه اقدام تأمینی برای مجنون در نظر گرفته نشده بود، در حالی که طبق ماده‌ی ۱۴۸ قانون جدید شرط رافع بودن جنون از مسئوولیت کیفری بروز جنون در حین ارتکاب جرم می‌باشد و علاوه بر آن اگر چه بروز جنون در حین ارتکاب جرم رافع مسئوولیت کیفری می‌باشد.
طبق ماده ۱۴۹ در صورتی که افرادی که در حین ارتکاب جرم مجنون شده‌اند و همچنین افرادی که بعداز ارتکاب جرائم تعزیری مجنون شده‌اند باعث اختلال در نظم عمومی بشوند، دادستان وظیفه دارد تا در قالب اقدام تأمینی آنان را در مراکزی مناسب نگهداری کند.
۳- طبق تبصره یک ماده ۱۴۹ قانون جدید بروز جنون بعد از حدوث جرائم ‌موجب‌ حد، قصاص، دیات‌ و حتی‌ تعزیرات‌ رافع‌ مسئوولیت ‌کیفری نیست، بلکه در جرائمی‌که‌ مجازات آنها جنبه‌ی‌ حق‌الهی دارد تا زمان افاقه تعقیب ‌و محاکمه‌ای‌ در کار نیست، اما این موضوع درجرائمی‌که مجازات آنها جنبه‌ی‌ حق‌الناسی‌ دارد این ‌چنین ‌نیست ‌و بلافاصله ‌باید رسیدگی شوند.
۴- ایراد وارده بر قانون جدید این است که به‌ حالت بینابین جنون (روان نژندی و اختلال شخصیت ) هیچ اشاره‌ای نشده و همچنین برای این‌گونه مجانین تخفیف در مجازات یا همان مسئوولیت نقصان یافته در نظرگرفته نشده است.
۵- در قانون جدید هم مانند قانون سابق سن مسئولیت کیفری همان سن بلوغ شرعی و عبادی است.
۶- در انتهای ماده ۴۹ قانون سابق بیان شده که تربیت اطفال بزهکار، برعهده ی خانواده و یا برعهده‌ی کانون‌های اصلاح و تربیت است امّا به نوع تشخیص این مرجع تربیتی اشاره‌ای نشده در حالی که طبق ماده ۱۴۷ قانون جدید تربیت افراد بالای هفت سال برعهده ی کانون اصلاح و تربیت است، و از آن استنباط می‌شود که تربیت اطفال مجرم زیر هفت سال با خانواده‌ می باشد .
۷- در قانون سابق بیان شده است که اطفال مسؤول نیستند امّا در تبصره ی ۲ ماده ۴۹ همان قانون موضوع تنبیه بدنی مطرح شده و این در واقع نامفهوم است که طفل اگر مسؤول نیست پس چگونه می توان او را تنبیه بدنی کرد، امّا در قانون جدید چنین ابهامی برطرف شده و حتی ماده‌ی ۱۴۵ این قانون به عنصر قانونی عدم مسئوولیت کیفری اطفال مستقیماً‌ اشاره کرده است.
۸- در قانون سابق با وجود پذیرش اجبار و اکراه در حدود و عدم پذیرش آن در قصاص، ماده‌ای در رابطه‌ی با اجبار و اکراه در مورد جرائم موجب حدو قصاص در کلیات ذکر نشده بود و صرفا ‌ماده ۵۴ مربوط به جرائم تعزیری بود در حالی که در ماده ۱۵۰ قانون جدید که در بخش کلیات می‌باشد به اجبار و اکراه در جرائم تعزیری و مجازات آن اشاره‌ شده و علاوه بر این به طور کلی بیان گشته تا برای حکم اجبار و اکراه در جرائم موجب حدو قصاص به ترتیب به کتب ۲ و ۳ قانون مراجعه شود.
۹- در متن ماده ۵۴ قانون سابق این اشکال وجود دارد که اگر اکراه کننده در جرائم تعزیری باید به مجزات فاعل جرم برسد پس چرا در ادامه ماده مراحل مجازات و تأدیب آورده شده و این مشکل در ماده ۱۵۰ قانون جدید برطرف شده است.
۱۰- با وجود این که جهل به حکم در حدود پذیرفته شده است ظاهرا باید درتعزیرات ‌نیز پذیرفته‌شود، ‌در قانون جدید جهل‌ به ‌حکم‌ بطور کلی پذیرفته نشده است و همچنین در مورد پذیرش جهل به موضوع به عنوان عامل رافع مسئوولیت کیفری که در قانون گذشته در کلیات بیان نشده بود در قانون جدید نیز ماده‌ ای آن را بیان نکرده است، البته تنها مزیّت در این موضوع (جهل و اشتباه) آوردن عدم پذیرش جهل حکمی به عنوان عامل رافع مسئوولیت در قالب یک ماده در کلیات قانون جدید می‌باشد.
۱۱- علی‌رغم سکوت قانون سابق در کلیات در باره‌ی خواب و بی‌هوشی و اشاره‌ی به آن در باب قصاص نفس و دیات، در قانون جدید در کلیات ماده‌ای برای حالت خواب و بی‌هوشی بیان شده است. فایده‌ مثبت دیگری هم که در قانون جدید وجود دارد این است که قانون ‌گذار در کنار خواب از بیهوشی نیز یاد کرده و در جایی که بیان می‌کند با علم به ارتکاب جرم در حالت بیهوشی خود را بیهوش کند، مشخص می‌شود که قانون گذار حالت خواب مصنوعی و هیبنوتیزم را هم مدنظر داشته است.
۱۲- فایده‌ی قانون جدید در این است که در کنار شرب خمر،‌به سایر مواد مستی آور نیز اشاره شده است.
۱۳- در هر دو قانون بیان شده که مستی با علم به تحقق جرم در حالت مستی رافع مسئوولیت نیست امّا از مفهوم مخالف ماده‌ی ۵۳ قانون سابق استنباط می‌شود که در صورت نبود علم به تحقق جرم در حالت مستی، مستی رافع مسئوولیت کیفری است اما در قانون جدید به وضوح اشاره شده که حتما فرد باید مسلوب الاراده باشد، چراکه گاهی‌ اوقات افراد مست هستند امّا میزان مستی آن‌قدر نیست که مسلوب الاراده شده باشند، در واقع افراد علاوه بر نداشتن علم و قصد به تحقق جرم در حالت مستی حتما باید مسلوب الاراده نیز باشند تا مستی آنها رافع مسئوولیت کیفری آنها باشد.
۲-۳- ارکان مسئوولیت کیفری
واقعیت این است که اگر درصدد تبیین ارکان سازنده ی مسئوولیت کیفری در مفهوم واقعی و بالفعل آن باشیم ، کلیه عواملی را که به نحوی در پیدایش آن دخالت دارند، باید احصا کرده، یکایک مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. از این منظر، هیچ عاملی ارزش حقوقی برتر از سایر عوامل ندارد . بنابراین، تحقق جرم و اسناد مادی به همان اندازه در پیدایش مسئوولیت تأثیر و اهمیت دارند که اسناد معنوی و اهلیت جزایی و تقصیر یا رکن روانی.
به این ترتیب، مسئوولیت کیفری در معنای یاد شده که جز پاسخگویی در برابر جرم و الزام به تحمل تبعات جزایی ناشی از آن نیست “اثر” و “حاصل اجتماع” کلیه نهادهای مزبور بشمار می رود؛ و در نتیجه می توان یکایک این نهادها را در زمره ی یکی از “شرایط” تحقیق این اثر برشمرد. برابری حقوقی این شرایط با یکدیگر ایجاب می کند که در غیاب هر یک از آنها، امکان الزام متهم به تحمل مجازات قانونی منتفی باشد.[۱۴]
پس اینک که در صدد تحلیل و بررسی “ارکان” مسئوولیت کیفری هستیم و دانستیم که مسئوولیت کیفری در معنای واقعی و بالفعل خود یک “اثر بسیط” ناشی از اجتماع نهادهای گوناگون جزایی است، و لاجرم جایی برای گفتگو از “ارکان” آن باقی نمی گذارد، ناگزیر باید توجه خود را به “مسئوولیت کیفری در معنای انتزاعی و بالقوه” معطوف کرده و به مطاله ی ارکان این نوع مسئوولیت بپردازیم.
مسئوولیت یاد شده، بیان دیگری است از اهمیت جزایی از آنسو، چون اهلیت جزایی یک نهاد حقوقی مرکب است و طبق نظریه رایج حداقل از دو رکن ادراک و اختیار تشکیل می شود، بنابراین، سخن از ارکان مسئوولیت کیفری تنها در پرتو مفهوم انتزاعی و بالقوه از مسئوولیت امکان پذیر می نماید.
برای اینکه بتوان برای اشخاص مسئوولیت کیفری تصور نمود در مرحله نخست باید جرمی با تمام عناصر خود واقع گردد و آنگاه بحث در این مورد، صورت می گیرد که آیا جرم ارتکاب یافته قابل انتساب به مرتکب می باشد یا خیر؟
که در صورت انتساب گام بعد تعیین میزان مسئوولیت کیفری و تعیین مجازات خواهد بود لکن در مرحله انتساب جرم به مرتکب، موضوعاتی که مورد بررسی قرار می گیرد، انتساب از حیث مادی و انتساب از حیث معنوی است که برای بنیان مسئوولیت کیفری هر دو بعد آن مورد نیاز می باشد که به منظور تفهیم بحث به شرح این دو مقوله پرداخته می شود.
الف- انتساب مادی
منظور از انتساب مادی آن است که بتوان مرتکب جرم را به نحوی از انحاء به عنوان مباشر یا شریک یا معاون در تحقق جرم و نتیجه آن دخالت داد و مورد تعقیب قرار داد.
ب- انتساب معنوی
انتساب مادی جرم به مرتکب،برای تحقق مسئوولیت کیفری کفایت نمی کند ونیازمند انتساب معنوی جرم به مرتکب می باشد بدین معنا که مرتکب باید در گام نخست اراده و اختیار در انجام عمل مجرمانه داشته و تحقق نتیجه جرم را قصد کرده باشد و درگام بعد اهلیت که شامل تمییز و اختیار می باشد، نیز در مرتکب جرم وجود داشته باشد. اراده، توانایی شخص در انجام یا عدم انجام امر معین و مشخص می باشد و اشخاص اختیار دارند که در انجام امور آزادانه عمل نموده و عواملی چون اجبار و اکراه، اراده و اختیار را از آنان سلب نکرده باشد.
۲-۳-۱- ادراک
ادراک در حقوق جزا به معنای قدرت و توانایی بر درک و تمییز ماهیت افعال و آثار و تبعات اخلاقی یا اجتماعی که بر آنها بار می شود، بکار رفته است این توانایی، مستقیما به وضعیت ذهنی و عقلی شخص بر می گردد، فارغ از اینکه به یک رفتار مجرمانه مبادرت کرده باشد و یا حتی صرف نظر از اینکه رابطه ذهنی و روانی سرزنش باری میان او و رفتار مجرمانه برقرار گردد. چنانکه بدیهی می نماید، منبع این ادراک و تشخیص نیرو یا قوه ای است به نام عقل که دست آفرینش در وجود هر انسانی به ودیعت نهاده است. آدمی به مدد عقل است که می تواند مورد خطاب و امر و نهی قرار گیرد و در پرتو همین نیروست که در برابر نقض تکالیف به موجودی مؤاخذ و قابل عتاب و عقاب تبدیل می شود. اما این منبع فهم و ادراک در هر شخص از یک سو با خصیصه ی رشد و تکامل تدریجی همراه است و از سوی دیگر همواره با خطر آسیب و اختلال در فعالیت های عادی خود روبروست. عقل، همچون قوای جسمانی، به تدریج و آرام آرام در بستر تکامل رو به رشد و کمال می رود؛ به همین جهت، وضعیت حقوقی انسان هم به تناسب مراحل گوناگون این رشد و تکامل متفاوت و گوناگون می شود.[۱۵]
از سوی دیگر، بنا بر خصیصه ی آسیب پذیری که دست به گریبان عقل است گاه بیماری های روانی و گاه امراض عصبی، فعالیت طبیعی قوه ی ادراک و تشخیص انسان را به نابسامانی و اختلال می کشاند و در نتیجه شخص از درک و فهم روابط میان اشیاء و حسن و قبح امور، به طور کامل یا نسبی، باز می ماند. این عوارض هم به نوبه خود در وضعیت حقوقی شخص تأثیر گذاشته، او را کلا یا جزءا از قابلیت خطاب یا عقاب ساقط می کند.
رشد جزایی[۱۶] به خصیصه ی تکامل پذیری عقل مربوط می شود. این واژه در حقوق جزا به مقطعی از فرایند تکامل جسمی و عقلی انسان اطلاق می شود که از آن مقطع به بعد شخص در برابر جرایم ارتکابی دارای مسئوولیت جزایی و برخوردار از اهلیت جزایی می گردد؛ اما چون سرعت رشد و نضج قوای جسمی و عقلی در افراد مختلف یکسان نیست، قانونگذار برای اجرای یکسان و هماهنگ مقررات جزایی، ناگزیر به استفاده از ملاکی است که از یکسو سهل الوصول و برای همگان قابل فهم بوده و ازسوی دیگر، بیشترین مطابقت را با درجه ی لازم از رشد ادراکی و جسمی داشته باشد. این ملاک و عامل، چیزی جز سن نیست. از اینرو نظام های مختلف حقوقی”سن” خاصی را با عنوان سن رشد یا سن قانونی و یا سن کبر[۱۷] پیش بینی کرده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]




  • فرآیندهای کلیدی را مشخص کنید.
  • کنترل آماری فرآیندها را اجرا کنید.
  • فعالیت های ارتقاء فرآیندها را در سازمان یکپارچه کنید.
  • ارتقاء کیفیت را در سازمان بسنجید (شوقی و همکاران، ۷۵:۱۳۸۸).

۲-۶ اهمیت و مزایای مدیریت کیفیت جامع
با ورود به هزاره سوم و با قدم نهادن به عصر تکنولوژی و با بهره گرفتن از مفاهیم آن، سازمان ها گام در عرصه رقابتی گذاشتند، امروزه پاسخ به نیازهای مشتریان که اصلی ترین سرمایه های یک سازمان به حساب می‎آیند به عنوان یک چالش اصلی برای سازمان های قرن ۲۱ مطرح است. همچنین یک دغدغه فکری مدیران، پیدا کردن راه حلی به منظور کیفیت و در نتیجه جلب بیش از پیش رضایت مشتریان است. در طی سالیان اخیر تعداد زیادی از سازمان ها مزیت رقابتی را از طریق کیفیت و بهبود رضایتمندی مشتریان دنبال می‎کنند و کیفیت را به عنوان یک عامل مهم و حیاتی برای پیشرفت و تکامل سازمان ها دانسته اند. به همین دلایل فلسفه مدیریت کیفیت جامع با هدف تاکید بر ارتقای کیفیت و به عنوان نوش دارویی برای همه ناخوشی‎های کیفیتی به یکی از مهم ترین و جامع ترین نگرش ها و تحول ها در مدیریت قرن حاضر تبدیل شده است (موارا و نیابوگا، ۲۰۰۷). و با حمایت و تعهد مدیریت ارشد یک فرهنگ جدید کاری را در سازمان به وجود می آورد و به صورت یک ضرورت و نیاز مورد توجه شرکت های دولتی و خصوصی قرار گرفته است (رمزگویان و سادات منتظری، ۴:۱۳۹۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

امروزه در میان شیوه های مختلف مدیریت، مدیریت کیفیت جامع شیوه ای است که توانسته است در میدان عمل به نتایج و دستاوردهای قابل توجهی نائل گردد. مزیت عمده آن، این است که علاوه بر تاکید بر بعد کیفی تولیدات و خدمات، رضایت مشتریان و مراجعه کنندگان و بهبود مستمر، بر بعد انسانی، هم به عنوان تصمیم گیرنده و هم به عنوان استفاده کننده تاکید فراوان دارد. لذا این الگو، خود در حل مسائل پیچیده سازمان های اجتماعی در دوران پر تلاطم امروزی نقش مهمی را ایفا می نماید. این نظام با مفهومی به نام کایزن مترادف است که با تاکید بر بعد استمرار بهبود کیفیت، مدیریت مشارکتی، کیفی بودن خدمات و کالاها و دستاوردها با حرکتی اصیل و جهانی، رضایت مشتریان یا مراجعه کننده را که همان دریافت‌کنندگان کالاها و خدمات می باشد، به دنبال خواهد داشت (احمدی۲۶:۱۳۸۶). مدیریت کیفیت جامع یکی از مشهورترین و پردوام ترین مفاهیم و فلسفه های توسعه یافته و مدرن مدیریت در پایان قرن گذشته بوده که اثرات شگرف و عمیقی در تاریخ کسب و کارهای جدید داشته است. مروری بر مطالعات مختلف پیرامون اجرای مدیریت کیفیت فراگیر در سازمان ها نشان می دهد که اغلب سازمان هایی که اصول TQM را در فعالیت های خود به کار برده اند از مزایای اجرای آن در زمینه های مختلف بهره مند شده اند (سمیعی و همکاران، ۸۶:۱۳۸۹).
۲-۷ فرضیه ها و اصول مدل کیفیت جامع
۲-۷-۱ فرایند ها و سیستم ها منشأ بیشتر مشکلات مربوط به کیفیت می باشد
سازمانها شامل سیستمها و کارکنان می باشند. عملکرد کارکنان تحت تأ ثیر تعامل همه اجزا و عناصر سیستمها است. مواد، تجهیزات، نیروی انسانی، سیاستها، روش های کاری و بالاتر از همه فرهنگ سازمانی که تبلور ارزشها است، بر نحوه ارائه خدمت تأثیر می‌گذارد. برآوردی محتاطانه ۹۰ درصد مشکلات را ناشی از سیستمها و ۱۰ درصد را مربوط به کارکنان می دانند (دمینگ ۹۶ درصد مشکلات را مربوط به سیستمها و فقط ۴ درصد آنها را ناشی از کارکنان می دانست). کسب دیدگاه سیستمیک به ما کمک می‌کند تا بتوانیم مشکلات مربوط به سیستم را از مشکلات مربوط به کارکنان جدا سازیم.
۲-۷-۲ اگر عملکرد فرایندها و سیستم ها درست باشد، محصول یا خدمت بدون نقض خواهد بود
ارتقای واقعی عملکرد یک سازمان با درک کامل عملکرد فرایندها و سیستم و اصلاح دائمی آنها، بر مبنای اطلاعات تولید شده توسط خود فرایندها و سیستمها امکان پذیر است. ممکن است سوال شود که صلاحیتهای حرفه ای کارکنان چه نقشی در ارتقای کیفیت دارد. بدیهی است که صلاحیتهای حرفه ای کارکنان حائز اهمیت است ولی ارزیابی عملکرد آنان باید جزئی از عملکرد فرایندها و سیستم ها باشد تا تأثیر مثبت داشته باشد، زیرا بدون توجه به کارآیی فرایندها و سیستمها، نمی‌توان عملکرد کارکنان را ارزیابی کرد. ریشه مشکلات در سیستم‌ها است. اگر سیستمها درست عمل کنند عملکرد کارکنان بهبود خواهد یافت.
۲-۷-۳ ارتقای کیفیت فرایندی است که پایان ندارد
ارتقای کیفیت جریانی است که آغاز دارد ولی پایان ندارد. از یک طرف سازمانها باید به نیازها و انتظارات در حال تغییر مشتریها پاسخ بگویند و از طرف دیگر اجرای فرایندها و سیستم ها در تعامل دائمی و پویا هستند، بنابر این همواره می‌توان فرصتهایی را برای ارتقای فرایندها و سیستمها پیدا کرد.
۲-۷-۴ مشتری تعیین کننده نهایی کیفیت است
باید محور همه تلاشها و اقدامات یک سازمان پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتریهای داخلی و خارجی باشد. در اینصورت مشتریهای داخلی (کارکنان و مدیران) علایق و خلاقیتها و استعدادهای خود را در مسیر ارتقای عملکرد فرایندها و سیستمها و یافتن راه های بهتر و موثرتر به کار می‌گیرند. از طرف دیگر گشوده شدن باب گفتگو با مشتریهای خارجی به ارتقای مستمر کیفیت خدمات منجر می‌شود. هر کاری بدون در نظر گرفتن نیازها و انتظارات مشتریها حتی اگر از نظر مدیران کاری مفید و بدون نقض باشد، در واقع فاقد ارزش می باشد.
۲-۷-۵ اجرای مدیریت جامع کیفیت به تعهد کامل سازمانی نیاز دارد
بدون تعهد مدیران ارشد و همه مدیران اجرایی، اتفاقی نخواهد افتاد یا اگر اتفاق افتاد، دوام پیدا نخواهد کرد. باید مدیران شخصاً مسئولیت مدیریت جامع کیفیت را به عهده بگیرند. اولین چیزی که باید اتفاق بیفتد این است که رهبران فکری سازمان از مدیریت جامع کیفیت درک درست و یکسانی پیدا کنند، سپس باید محیطی به وجود آورند که تغییر و ارتقا در آن ممکن باشد بدین معنی که هر کس هر روز در اندیشه ارتقا باشد. ارتقای فرایندها و سیستمها با کار روزانه کارکنان ادغام شود، یعنی ارتقا تبدیل به یک ارزش شود و جز عادتها قرار گیرد فقط در چنین شرایطی است که کارکنان به کمال توانایی خود دست می یابند و سازمان چنان توانایی و ظرفیتی پیدا می کند که جلوتر از نیازها و انتظارات مشتریهای خود حرکت کند.
۲-۷-۶ کارکنان کلید موفقیت اجرای مدیریت جامع کیفیت می باشند
اگرچه کارکنان سهم بسیار اندکی در مشکلات مربوط به کیفیت دارند، ولی نقش بسزایی در ارتقای کیفیت به عهده دارند. کارکنان سرمایه اصلی سازمان می‌باشند آنان کارها را انجام می‌دهند بنابراین مشارکت آنان در تحقق مدیریت کیفیت امری حیاتی است. اگر نزدیکترین افراد به فرایندها در تحلیل عملکرد و تصمیم‌گیریهای مربوط به ارتقای آنها دخالت داشته باشند، ارتقای مستمر کیفیت عملی خواهد شد. مشارکت کارکنان حاکی از وجود یک جو مناسب فرهنگی می‌باشد که می‌تواند همه کارکنان را در راستای پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتریها بسیج نمایند.
۲-۷-۷ اجرای موفق مدیریت جامع کیفیت محتاج کار تیمی و همکاری است
کار تیمی یکی از مشخصات کلیدی مشارکت است و بدون آن کسب تعهد و جلب مشارکت افراد مشکل خواهد بود. کار تیمی علاوه بر ترغیب مشارکت افراد، هماهنگی و همکاری واحدهای سازمانی را نیز ممکن می‌سازد. با استقرار تیمهای بهبود فرایندها، سد بین واحدهای تولید یا ارائه خدمت از بین می‌رود، ارتباط بین آنها تسهیل می‌شود وکارها سریعتر انجام می‌گیرند. بتدریج از ارتفاع هرم سلسله مراتبی سازمان کاسته می‎شود و قدرت تصمیم گیری و اقدام از رأس هرم به قاعده آن منتقل می‌شود (مهرپویا، ۱۳۹۰).
۲-۷-۸ مدیریت جامع کیفیت متکی بر سنجش عملکرد می باشد.
سنجش و ارتقای کیفیت به هم گره خورده‌اند و هر کدام، یک روی سکه می باشند. بنابراین ارتقای کیفیت بدون سنجش معنی ندارد. باید عملکرد فرایندها بطور مستمر و بر اساس نشانگرهای کلیدی سنجش و ارتقا داده شوند. هر سنجش باید در راستای ارتقای عملکرد و پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتریهای داخلی و خارجی باشد. اگرچه سنجشهای درونی و بیرونی مکمل هم می باشند، سنجشهای بیرونی به دلیل انتقال برداشتها و دیدگاه های مشتریها به درون سازمان حائز اهمیت بیشتری است.
۲-۷-۹ پیشگیری از بروز نقض کلید دستیابی به کیفیت است
در سازمانهای سنتی بیشترین وقت مدیران و کارکنان صرف حل مشکلاتی می شود که هر روز اینجا و آنجا به وجود می‌آید و کمترین توجهی به ریشه مشکلات نمی شود. عبارت«مشکلات تمام شدنی نیستند» یک عبارت رایج در میان مدیران سنتی است. در سازمانی که در آن مدیریت جامع کیفیت پیاده شده است حل ریشه‌ای مشکلات و پیشگیری از آنها در وظایف روزانه کارکنان ادغام می شود. کارکنان با اصلاح و ارتقای فرایندها سرچشمه مشکلات را می خشکانند. ساده کردن روش های انجام کار استاندارد کردن آنها و کوتاه کردن فرایندها به پیشگیری از بروز مشکلات کمک می‌کند.
۲-۷-۱۰ اجرای مدیریت جامع کیفیت محتاج برنامه‌ریزی است
برنامه‌ریزی استراتژیک بر مبنای کیفیت از ضروریات انکار ناپذیر برای پیاده کردن مدیریت جامع کیفیت در سازمانها می باشد. برنامه‌ریزی بلند مدت حاکی از آن است که مدیریت برای استفاده از منابع کامل مدیریت جامع کیفیت ثبات قدم و عزم راسخ دارد.
اولین قدم برای برنامه‌ریزی تعیین فلسفه وجودی سازمان (برای چه هستیم؟)، دور نما (کجا می خواهیم برسیم؟) و رسالت سازمان (چه می کنیم؟) می‌باشد. وظیفه مهم برنامه‌ریزی استراتژیک به عهده مدیران ارشد سازمان می‌باشد (مهرپویا، ۱۳۹۰).
۲-۸ ابعاد مدیریت کیفیت جامع
نویسندگان و صاحبنظران مختلف، بر مبنای باورها و تجربیات شخصی، تعاریف متعددی از مفهوم مدیریت کیفیت جامع ارائه داده اند. گوناگونی و کثرت این تعاریف منفرد، بر مشکلات درک و فهم و تجزیه و تحلیل مفهوم مدیریت کیفیت جامع و اجر ای آن توسط سازمان ها و شرکت ها می افزاید. اما به رغم پراکندگی دیدگاه ها در مورد مفهوم و مؤلفه های مدیریت کیفیت می توان عناصر مشترکی نظیر حمایت مدیریت ارشد، ارتباط با مشتری، رابطه با تأمین کنندگان، مدیریت نیروی کار، نگرش و رفتار کارکنان، فرایند طراحی محصول، مدیریت جریان فر آیند، داده های کیفی و گزارش دهی[۲۴]، نقش واحد کیفیت[۲۵] و الگوبرداری[۲۶] را از این تعاریف استخراج کرد (خنیفر و حیدرنیا، ۹۸:۱۳۸۵).
جدول ۲-۴ دیدگاه صاحبنظران در مورد دیدگاه TQM

اهایر و همکاران(۱۹۹۶)
فلین و همکاران(۱۹۹۴)
ساراف و همکاران(۱۹۸۹)
دیل و همکاران(۱۹۹۴)
صاحب نظران

تعهد مدیریت ارشد
حمایت مدیریت ارشد
نقش مدیریت ارشد بخش ها و تعیین خط مشی کیفی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]




در فصل بعد ، اطلاعات و داده های لازم ، از مجاری تعیین شده ، جمع آوری می گردد و به روش‌های مشخص شده در این فصل ، مورد تجزیه تحلیل قرار می گیرد و فرضیات ، تایید یا رد می‌گردند. همچنین ، ویژگی های منابع اطلاعات مورد ارزیابی می‌گیرد. به عبارت دیگر ، در فصل آتی، آنچه در این فصل به عنوان مسیر تحقیق پیش بینی شده بود ، محقق می گردد.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
۴-۱ مقدمه
تجزیه و تحلیل داده ها، برای بررسی صحت و سقم فرضیات برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است. در تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمعآوری شده از موضوع مورد تحقیق میباشد؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلیترین و مهمترین بخشهای تحقیق محسوب میشوند. داده های خام با بهره گرفتن از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفادهکنندگان قرار میگیرند. در این فصل، با بهره گرفتن از روش های آماری سعی شده، داده های تحقیق، به منظور نیل به اهداف و آزمون فرضیات تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. لذا، در ابتدا تحلیل توصیفی داده ها، سپس تحلیل استنباطی و آزمون فرضیه های تحقیق بیان میشوند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۲ ویژگی های جمعیت شناختی
تجزیه تحلیل توصیفی داده ها ، به بررسی و تشریح ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دهندگان می پردازد. به عبارت دیگر ، در تجزیه و تحلیل توصیفی به این موضوع پرداخته می شود که داده های جمع آوری شده از چه منبعی و توسط چه کسانی تکمیل شده اند. این کار با این فرض انجام می گیرد که ویژگی های کسانی که داده های تحقیق را تامین می سازند در نتیجه گیری تحقیق موثر است.
این بخش به بیان اطلاعات مربوط به پاسخدهندگان میپردازد. در جدول(۴-۱)، درآمد ، سن و تحصیلات پاسخ دهندگان پرسشنامه این تحقیق به تفکیک فراوانی و درصد مشخص شده است. این جدول نشان می دهد که نمونه انتخاب شده از لحاظ پراکندگی در وضعیت مناسبی قرار دارد و از طیف‌ها و ویژگی های مختلف جمعیت شناختی انتخاب شده است . بنابراین نتایج استنباطی که در ادامه ارائه خواهد شد ، از نمونه آماری مناسبی بوده است و می توان آن را به کل جامعه تعمیم داد .
جدول(۴-۱):فراوانی های تجربی ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دهندگان فراوانیهدهندگان(N=101)

گزینه
فراوانی
درصد فراوانی
تحصیلات

کاردانی

۳۲

۲/۳۲

کارشناسی

۴۶

۴۵

کارشناسی ارشد

۱۳

۸/۱۲

دکترا و بالاتر

۲

۲

بدون پاسخ

۸

۸

مجموع

۱۰۱

۱۰۰%

سن

کمتر از ۳۰ سال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم