کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



            1. روان­شناسی مثبت­گرا چیست؟

جنبش روانشناسی مثبت­گرا، اساساً تحت رهبری روان­شناس مشهور مارتین سلیگمن، در واکنش به اشتغال تقریباً انحصاری که روان­شناسی به جنبه­ های آسیب­شناسانه و منفی رفتار و عملکرد انسان داشت، پدیدار گشت. سلیگمن و عده­ای از روان­شناسان، سال­ها قبل، نگرانِ عدم توجه کافی به نقاط قوت و دیگر ویژگی­های مثبت مردم بودند که زندگانی را ارزشمند می­سازد. آن‌ها به‌هیچ‌عنوان ادعای کشف نمودن ارزش مثبت­گرایی- که پیشینه­ای غنی و دیرینه دارد- را ندارند، آن‌ها درواقع خواستار تغییر رویکرد روان­شناسی، حداقل در برخی از تأکیداتش بر بدترین چیزها در زندگی به سمت رویکردی متوازن­تر در مطالعه و درک بعضی از بهترین چیزها در زندگی بودند.
سلیگمن و سيکزنت میهالی[23] در معرفی حوزه روان­شناسی مثبت­گرا، سطوح سه­گانه­ای به شرح زیر را بیان نمودند:

      1. تجارب ذهنی ارزشمند. بهزیستی، قناعت و رضایت (در گذشته)؛ امیدواری و خوش­بینی (برای آینده)؛ و سلاست[24] و شادمانی (در حال حاضر).
      2. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. صفات مثبت فردی. ظرفیت عشق ورزیدن و حرفه­گرایی، شجاعت، مهارت بین­فردی، حساسیت زیبایی­شناسی، پشتکار، گذشت، اصالت، تفکر آینده­نگر، معنویت، استعداد و بینش.
    1. فضایل مدنی و نهادهایی که افراد را به سمتی سوق می­ دهند که شهروندی بهتر شوند. مسئولیت، محبت، نوع­دوستی، نزاکت، اعتدال، مدارا و اخلاق کاری.

این اهداف بسیار “مثبت” نه­تنها برای درمان، بهزیستی، آموزش­وپرورش، زندگی خانوادگی، روابط اجتماعی، و جامعه پیامدهایی آشکار دارد، بلکه، مهم­تر این­که برای زندگی سازمانی و رفتار سازمانی نیز پیامدهایی آشکار دارد. درواقع، شواهد پژوهشی فراوانی وجود دارد که بر وجود رابطه­ای معنادار بین سلامت[25] (جسمانی و روانی)، روابط[26] (صمیمی و اجتماعی) و کار[27] (عملکرد و رضایت) یا آنچه به­ طور اختصار می­توان آن را بهزیستی اچ-آر-دبلیو[28] نام نهاد، اذعان دارد؛ به‌عبارت‌دیگر، همانند مدل سه­گوشه­ای شناختی اجتماعی بندورا[29]، مدل اچ-آر-دبلیو که در شکل 2-1 نشان داده شده است، یک رابطه­ متقابل و تعاملی بین سلامت، روابط و کار را نشان می­دهد (به‌عنوان‌مثال، سلامت افراد بر روابط آن­ها تأثیر می­ گذارد و روابط آن­ها بر سلامتشان تأثیرگذار است، سلامت آن­ها بر کارشان تأثیر می­ گذارد و کار افراد بر سلامتشان تأثیرگذار است و غیره).
مهم­تر این­که اکنون شواهدی در تأیید موارد پیش­گفته اذعان دارند، به­ طوری­که تحقیق روان­شناسان مثبت­گرا از قبیل سونجا لیوبمرسکای[30] با اطمینان نتیجه ­گیری می­ کند که خوشبختی (سطح مثبت­گرایی یا بهزیستی اچ_آر_دبلیو) فرد به‌وسیله موارد زیر تعیین می‌شود:

    1. حدود نیمی را می­توان به ژنتیک، مَزاج “اتصالات سخت[31]” نسبت داد. (اما نه
      تغییرناپذیر). به نظر می‌رسد این درصد زیادی باشد، اما لیوبمرسکای اشاره می‌کند، “50 درصد مقداری زیاد از 100 درصد است، اما درک این واقعیت که آن روی سکه جای کافی برای بهبود موجود است، حائز اهمیت می­باشد”.
    1. باکمال تعجب، به نظر می­رسد تنها در حدود 10 درصد درنتیجه­ی شرایط زندگی است. همان­گونه که لیوبمرسکای اشاره می­نماید، “اگرچه ممکن است شما به­سختی این را باور کنید که چه این­که شما با یک اتومبیل هیبرید لکسوس یا یک کامیون کهنه به محل کارتان بروید، چه این­که شما جوان یا پیر هستید، یا جراحی پلاستیک چروک پوست انجام داده باشید، خواه شما در غرب میانه­ی بسیار سرد و یا در سواحل خُنَک غرب زندگی می­کنید، شانس شما برای شاد بودن و شادتر شدن تقریباً یکسان است”.
    1. مهم‌تر از همه این­که 40 درصد باقی‌مانده‌ی شادی، مثبت­گرایی، یا بهزیستی اچ-آر-دبلیو به‌وسیله فعالیت­های ارادی تعیین می­ شود. آگاهی از این‌که بخشی بزرگ از خوشبختی فرد تحت کنترل خود او است، نویدبخش تأثیرگذاری شگرفی است که شما می­توانید در زندگی خود از طریق به‌کارگیری استراتژی­ های ارادی برای بازسازی خود به­عنوان یک فرد شادتر، دارا باشید.

با توجه به مباحث پیش­گفته، تقریباً بیش از 40 درصد از خوشبختی فرد مربوط به اجزای ارادی است که رفتار سازمانی مثبت­گرا به‌طورکلی و سرمایه روان­شناختی به‌طور خاص می ­تواند ورودی آن را تأمین کند و بر آن تأثیر بگذارد. لازم به ذکر است که مؤلفه­ های رفتار سازمانی مثبت­گرا و منابع روان­شناختی مثبت از قبیل خودکارآمدی، امیدواری، خوش­بینی و تاب­آوری (و هنگامی­که این سازه­ها باهم ترکیب شوند، سازه مرکزی سرمایه روان­شناختی را تشکیل می­ دهند) حالت­گونه و باز برای توسعه­اند، ازاین­رو می‌توانند به‌طور ارادی توسط خود فرد یا به‌وسیله هدایت منابع انسانی مستقیماً بر عملکرد کاری، و به‌نوبه خود بر روابط و سلامت افراد تأثیر بگذارند (Luthans, 2011).
عملکرد کاری درنتیجه­ی سرمایه روان­شناختی
روابط

    • شبکه‌های اجتماعی
    • دوستان / شریک زندگی

سلامت

    • جسمانی
    • روانی

نیت­های مؤثر مثبت
باز برای توسعه و کنترل
شکل 2-1. مدل اچ-آر-دبلیو (اثر تعاملی سلامت، روابط و کار)
روان­شناسی مثبت به جنبه­ های مثبت انسان یعنی به نیمه­ی پر لیوان اهمیت می­دهد. کارل راجرز و آبراهام مازلو معتقد بودند که روان­شناسی علاوه بر بهبود افراد مریض باید به ساخت و ایجاد انسان سالم و خودشکوفا نیز توجه کند. موضوع روان­شناسی نباید صرفاً مطالعه بیماران روانی باشد و انسان سالم هم باید موضوع تحقیقات قرار گیرد و جوامع به سمت ساخت جامعه روانی سالم[32] حرکت کنند. روان­شناسی مثبت صرفاً به سطح فردی تأکید ندارد، بلکه در سطح سازمانی و اجتماعی نیز سرمایه ­گذاری روی فضیلت مدنی، تقوا، مسئولیت، رفتار شهروندی، نوع­دوستی و اخلاق مورد تأکید است. روان­شناسی مثبت به ویژگی­های زیر در گذر زمان می­نگرد (قلی­پور، 1392، ص 48):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:20:00 ب.ظ ]




فصل سوم ۸۱
روش تحقیق ۸۱
۳-۱مقدمه : ۸۲
۳-۲. روش تحقیق ۸۲
۳-۳. جامعه و نمونه تحقیق ۸۳
۳-۴ متغیرها ۸۴
۳-۵ ابزارهای پژوهش ۸۵
۳-۶ روایی و پایایی ۸۷
۳-۷ شیوه تجزیه و تحلیل داده ها ۹۱
۳-۸ مدل عمومی تحقیق ۹۲
فصل چهارم ۹۳
تجزیه و تحلیل ۹۳
مقدمه ۹۴
۴-۱ آمار توصیفی ۹۵
۴-۱-۱: توزیع فراوانی ودرصد شرکت کنندگان به نسبت سن در جدول ۴-۱ نشان داده شده است ۹۵
۴-۱-۲: توزیع فراوانی ودرصد شرکت کنندگان به نسبت جنسیت در جدول ۴-۲ نشان داده شده است ۹۶
۴-۱-۳:توزیع فراوانی ودرصد شرکت کنندگان به نسبت دفعات خرید در جدول ۴-۳ نشان داده شده است ۹۷
۴-۲ آمار استنباطی ۹۹
۴-۲-۱ فرضیه اول تحقیق: ((بین متغیرهای فردی مشتریان و اعتماد مشتری درتجارت الکترونیک، رابطه مثبت وجود دارد.)) ۹۹
۴-۲-۲ فرضیه دوم تحقیق : ((بین متغیرهای مربوط به شرکت و اعتماد مشتری در تجارت الکترونیک، رابطه مثبت وجود دارد.)) ۱۰۱
۴-۲-۳ فرضیه سوم تحقیق: ((بین متغیرهای زیرساختی و اعتماد مشتری در تجارت الکترونیک، رابطه مثبت وجود دارد.)) ۱۰۲
۴-۲- ۴ فرضیه چهارم تحقیق: ((مشتریانی که به صورت الکترونیک خرید می کنند به فروشگاهی الکترونیک اعتماد دارند)) ۱۰۴
۴-۲-۵ بررسی فرضیه پنجم تحقیق ۱۰۴
فصل پنجم ۱۰۸
نتیجه گیری وپیشنهادها ۱۰۸
مقدمه ۱۰۹
۵-۱ نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق ۱۰۹
۵-۲ بحث و نتیجه گیری ۱۱۴
۵-۳ پیشنهاد های کاربردی ۱۲۰
۵-۴ پیشنهاد های برای تحقیقات آتی ۱۲۰

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۵ محدودیت ها و مشکلات تحقیق ۱۲۱
منابع فارسی ۱۲۳
References 127
پیوست ها ۱۳۲
Abstract 134
فهرست جداول و نمودارها
جدول ۲-۱ سه نسل تکامل تجارت الکترونیک از دیدگاه پالک ۱۸
جدول ۳-۱ معیارهای مطرح شده در پرسشنامه ۹۰
جدول ۴-۱ توزیع فراوانی و درصد شرکت کنندگان به نسبت سن ۹۵
نمودار ۴-۱ درصد افراد شرکت کننده در پژوهش بر اساس سن ۹۶
جدول ۴-۲ توزیع فراوانی و درصد شرکت کنندگان به نسبت جنسیت ۹۶
نمودار ۴-۲ درصد افراد شرکت کننده در پژوهش بر اساس جنسیت ۹۷
جدول ۴-۳ توزیع فراوانی و درصد شرکت کنندگان به نسبت دفعات خرید ۹۷
نمودار ۴-۳ درصد افراد شرکت کننده در پژوهش بر اساس جنسیت ۹۹
جدول ۴-۴ نتایج آزمون معناداری β در رگرسیون خطی ۱۰۰
جدول ۴-۵ نتایج آزمون معناداری β در رگرسیون خطی ۱۰۱
جدول ۴-۶ نتایج آزمون معناداری β در رگرسیون خطی ۱۰۲
جدول ۴-۷ نتایج آزمون t استیودنت ۱۰۴
جدول ۴-۸ نتایج آزمون تحلیل واریانس فریدمن) عوامل اصلی) ۱۰۵
جدول ۴-۹اولویت میزان اهمیت هر یک از معیار های اصلی برای مشتریان ۱۰۵
جدول ۴-۱۰ نتایج آزمون تحلیل واریانس فریدمن (عوامل فرعی) ۱۰۶
جدول ۴-۱۱اولویت میزان اهمیت هر یک از معیار های فرعی برای مشتریان ۱۰۷
فهرست شکل ها
شکل ۱-۱: مدل مفهومی تحقیق ۱۴
شکل۲-۱ : فرایند تجارت الکترونیک ۲۱
شکل ۲-۲ : تاثیر فناوری اطلاعات بر ابعاد مختلف زندگی ۲۲
شکل ۲-۳ : استراتژی تجارت الکترونیک ۴۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ب.ظ ]




فصل اول
کلیـــات پژوهـــش
۱-۱ مقدمه
۲
فصل اول: کلیات پژوهش
امروزه اختلالات خوردن [۱](ED) یکی از مورد توجهترین اختلالات روانی/ روانتنی [۲] به شمار میرود. این دسته از اختلالات باعث ایجاد اشکال در سلامت جسمی و عملکرد روانی میشوند و کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل میکنند و همچنین ممکن است سبب افزایش مرگ و میر شوند ( دالی، جنکینس[۳]، ۲۰۱۱ ). این اختلالات به سه شکل بیاشتهایی عصبی[۴] پرخوری عصبی[۵] و شکل بینابینی به نام Bing-eating وجود دارد. گرچه در حال حاضر دانش ما در خصوص پاتولوژی این اختلالات محدود است ولی زمینه های ژنتیکی، ویژگیهای فردی، عوامل اجتماعی-فرهنگی، تبلیغات و رسانه ها، دوستان و خانواده از عوامل مهم بروز آنها یاد شده است ( گلدن[۶]، ۲۰۰۳).
باور عمومی بر این است که اختلالات خوردن مربوط به جوامع غربی است که تاکید فراوانی به تناسب اندام میشود ولی گذر اپیدمیولوژیک و ترویج فرهنگ غرب سبب شده است که بتدریج شاهد افزایش این اختلالات در کشورهای شرقی مثل ژاپن، پاکستان و ایران باشیم (گلدن ۲۰۰۳ ، سوماتسو[۷]، ۱۹۸۵، مومفورد[۸]، ۱۹۹۲).
اخیرا مطالعاتی در ایران در خصوص اختلالات خوردن صورت گرفته است. نوبخت و همکاران (۲۰۰۰ ) شیوع اختلالات خوردن به شکل بیاشتهایی عصبی و پرخوری در دختران ۱۵-۱۸ ساله تهران را به ترتیب ۹/۰ و ۲/۳ درصد گزارش نمودند. مطالعه دیگر، شیوع این دو را در دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی به ترتیب ۸/۱ و ۸/۷ درصد و به طور کلی ۵/۲۱ درصد از دانشجویان را در معرض خطر اختلالات خوردن گزارش نمود ( صفوی، محمود، روشندل، ۲۰۰۹).
۱-۲ بیان مسأله
۳
فصل اول: کلیات پژوهش
اختلالات خوردن از اختلالات سخت و ناتوانکننده روانپزشکی هستند که به صورت اختلال در رفتارهای خوردن و تصویر بدنی تعریف میشود. بی اشتهایی عصبی[۹] و پراشتهایی عصبی[۱۰] دو شکل عمده از اختلالات خوردن هستند. هردو اختلال شامل دلواپسی افراطی از وزن، شکل و اندازه بدن و ادراک تحریف شده از بدن خود است (کلوپر[۱۱]، ۲۰۱۱ ).
در سبب شناسی این اختلالات عوامل ژنتیکی، زیستی، روانشـناختی و محیطی مطـرح شدهاند.
محیط نقش مهمی در پیدایش بعضی اختلالات خوردن دارد. به طور مثال نشان داده شده است که مادران کودکانی که بعدها مبتلا به اختلالات خوردن می شوند، طی بارداری در معرض استرس بیشتری بودهاند. اتفاقات حین زایمان (مثل هماتوم سفال) یا زایمان زودرس، شانس بروز اختلالات خوردن را افزایش می دهد. برخی دیگر از عوامل محیطی مرتبط با اختلالات خوردن داشتن تاریخچهای از آسیب دوران کودکی به ویژه سوءاستفاده جنسی، فیزیکی، هیجانی و بیتوجهی هستند. افرادی با مشخصه بیاشتهایی عصبی، پراشتهایی عصبی ویا اختلال خوردن نامشخص که گزارشاتی از آسیبهای مکرر دوران کودکی دارند، رفتارهای خودتخریبی را از خود نشان میدهند(کلوپر،۲۰۱۱).
هرچند پدیده کودک آزاری از اعصار دور در جوامع انسانی وجود داشته، لیکن در سالهای اخیر به صورت علمی مورد توجه قرار گرفته و مبارزه با آن به تدریج آغاز شده است.آزار کودکان در سطوح و به اشکال مختلفی از جمله آزارجسمی مانند کتک زدن یا انواع تنبیههای بدنی، آزار روانی و هیجانی مانند بیتوجهی، غفلت از برآوردن نیازهای اولیهی کودکان، وآزار جنسی در بیشتر جوامع امروزی وجود دارد(باکر[۱۲] ، ۱۹۹۰ ).
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت[۱۳] (۱۹۹۹)کودک آزاری جسمی عبارت است از هر تعاملی که به آسیب واقعی بالفعل یا بالقوه منجر گردد و تا حد معقولی در کنترل والد یا شخص سرپرست، قدرتمند و یا مورد اعتماد کودک باشد.
۴
فصل اول: کلیات پژوهش
از سویی مفهوم نقص در تنظیم هیجان به علت نقش احتمالی آن در ایجاد تفاوت در بروز نشانه ها، توجه فراوانی را به خود جلب کرده است (گراس و مونز، ۱۹۹۵)[۱۴]، که شامل آسیب شناسی خوردن نیز میشود (هدرتون[۱۵]، بومیستر[۱۶] ۱۹۹۱ ، سلوای[۱۷]، استرانگمن[۱۸] و هستون[۱۹]، ۲۰۰۵ ). اخیراً، گراتز و رومر[۲۰] (۲۰۰۴) در مفهوم سازیشان از تنظیم / نقص در تنظیم هیجان، شش عامل را به لحاظ نظری و با پشتوانه تجربی استخراج کردهاندکه روایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. این عوامل نه تنها تجربه هیجانی منفی را شامل میشوند، توانایی شخص برای برچسب گذاری صحیح هیجانی، تحمل فشار روانی و هدف گرا بودن و رفتار انطباقی در زمان تجربهی فشار روانی را نیز در بر میگیرند. بنابراین، ساختار تنظیم هیجان شامل توانایی انطباقی فرد در شناسایی و کنار آمدن با حالات هیجانی منفی است، نه فقط تجربه صرف خود حالت منفی.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فرضیه تنظیم هیجان در اختلال خوردن، نشانگانی مانند میخواری را تلاشی برای افتراق خود از عواطف منفی یا خودتسکینی، عنوان میکند ( هدرتون، بومیستر ۱۹۹۱، سلوای، استرانگمن و هستون ۲۰۰۵ ). رفتارهای مختل خوردن در این مدل به عنوان یک ابزار غیر انطباقی برای کنار آمدن با عاطفهی منفی مفهوم سازی شده است، و بنابراین دلالت بر مهارتهای تنظیم هیجانی ضعیف دارد. این مطالعات با تأکید بر این فرضیه، از ارزیابی سریع بوم شناختی (EMA)[21] استفاده میکنند و به این نتیجه رسیده اندکه افزایشی در عاطفه منفی پیش از بروز نشانه های روزانه اختلال خوردن وجود دارد ( انگلبرگ[۲۲]، استیگر[۲۳]،گوئین[۲۴] و وندرلیچ[۲۵] ۲۰۰۷، اسمیت[۲۶] و همکاران، ۲۰۰۷، استین[۲۷] و همکاران، ۲۰۰۷). برای مثال، رفتار می خواری بوسیلهی کاهش عواطف دردناک، حداقل در کوتاه مدت به عنوان یک تقویت کنندهی منفی برای کاهش یا بلوکه کردن هیجان منفی عمل میکند (ارنو[۲۸] ،کندی[۲۹] و اگراس[۳۰]، ۱۹۹۲ ؛هدرتون و بومیستر،۱۹۹۱ ؛پولیوی[۳۱] و هرمان[۳۲]، ۱۹۹۳؛ ویتساید[۳۳] و همکاران، ۲۰۰۷).
نتایج رشد کردن و بزرگ شدن در یک محیط سوء استفادهگر ارتباطات بالقوه متعددی با مدل تنظیم هیجان در ایجاد نشانگان اختلال خوردن دارد. انتقاد مراقب از ابراز عاطفه کودک، تنبیه ابراز هیجانی، یا کم اهمیت جلوه دادن عواطف (یعنی؛ ویژگی رفتارهایی محیطهای سوء استفادهگر از لحاظ هیجانی) با سرکوبی هیجانی، اجتناب، و شکست در رسیدن حمایت به کودکان، که تمام اینها احتمالاً میتوانند به عنوان استـراتژیهای تنظیم هیـجان عاطفی غیر انطـباقی مفـهوم سازی شوند ( برلین[۳۴] و کسیدی[۳۵]، ۲۰۰۳ ؛ شیپمن[۳۶]، ۲۰۰۷ ؛ اسپینراد[۳۷] ،استیفتر[۳۸] ، دونلان مککال[۳۹] و ترنر[۴۰] ، ۲۰۰۴ ). در بزرگسالان، سوءاستفاده هیجانی دوران کودکی[۴۱] ( CEA ) گزارش شده توسط فرد با بازداری هیجانی و سبک اجتنابی فرد، عدم پذیرش هیجانی، و اجتناب تجربی مرتبط است. به طور خلاصه، سوء استفادهی هیجانی با الگوهای غیرانطباقی تنظیم هیجان در هر دو دورهی کودکی و بزرگسالی ارتباط دارد. همانگونه که آسیب شناسی خوردن به عنوان نتیجه تلاشهای ناکارآمد تنظیم هیجان مفهوم سازی شده است، بنظر میرسد که CEA تأثیر غیر مستقیمی در آسیب شناسی خوردن بعدی از طریق رشد این مهارتهای تنظیم هیجان ناکارآمد، داشته باشد.
۵
فصل اول: کلیات پژوهش
مطالعات معدودی در زمینه اختلالات خوردن در ایران انجام شده است، نوبخت و دژکام (۲۰۰۰) در اولین مطالعه بررسی اپیدمیولوژیک این اختلالات در ایران شیوع بیاشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی را در ۳۱۰۰ دانشآموز دختر به ترتیب ۹/۰ و ۲/۳ درصد گزارش کردند.
۶
فصل اول: کلیات پژوهش
مطالعه دیگری در تبریز روی دانش آموزان دختر ، نشان داد که ۷/۱۶ درصد از افراد شرکت کننده در معرض خطر ابتلا به اختلالات خوردن بودند(پورقاسم گرگری، کوشاور، سیدسجادی، کرمی، شاهرخی، ۲۰۰۹).
در مطالعه ای در آمریکا که در آن رابطه سوءاستفادهی دوران کودکی با نقص در تنظیم هیجان و اختلالات خوردن متعاقب آن بررسی شد، نتایج معناداری بدست آمد( بورنز[۴۲]، فیشر[۴۳]، جکسون[۴۴]، هاردینگ[۴۵]، ۲۰۱۲ ). در بررسی های مشابهی ، نشان داده شد که سوءاستفادهی دوران کودکی، پیشآگهی برجستهای برای ابتلا به اختلالات خوردن بعدی است( سونسوک کونگ و کونسوک برنشتین، ۲۰۰۸ )[۴۶]. بنابراین با توجه به پیشینه تحقیق و اهمیت اختلالات خوردن این سوال پیش میآید که آیا نقص در تنظیم هیجانات قادر است روابط بین سوءاستفادهی دوران کودکی و نشانه های اختلالات خوردن را میانجیگری کند؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت پژوهش
۷
فصل اول: کلیات پژوهش
امروزه اختلالات خوردن یکی از مورد توجهترین اختلالات روانی/روانتنی[۴۷] به شمار میروند. این دسته از اختلالات باعث ایجاد اشکال در سلامت جسمی و عملکرد روانی میشوند و کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل میکنند و همچنین ممکن است سبب افزایش مرگ و میر شوند. علت اصلی این اختلالات هنوز به خوبی شناخته نشده است و درمان آنها مشکل است و بسیاری از بیماران تمایلی به استفاده از درمانهای کنونی ندارند.
اختلالات خوردن مجموعهای چند عاملی در هم آمیخته از متغیرهای زیستی، خانوادگی، روانی-اجتماعی و روانشناختی میباشند( کنت[۴۸] و والر[۴۹]، ۲۰۰۰ ). کارشناسان، تخمین میزنند که علاوه بر اختلالات خوردن، تقریباً ۲۵ میلیون نفر با یک اختلال پرخوری یا رفتار تغذیه ای خفیف، دست به گریبانند.
همهگیر بودن مشکل کودک آزاری و افزایش گزارشات مربوط به صدمات و آسیبهایی که متوجه کودکان است، دولتهای جهان را بر آن داشته است تا توجه جدیتری به حقوق کودکان داشته باشند. تصویب پیمان نامه جهانی حقوق کودک به عنوان یک توافق جهانی در سال ۱۹۸۹ میلادی شاهدی برای این تلاشها در جهت تضمین بقا و رشد، تحصیل و سلامتی و همچنین حمایت از کودکان در برابر انواع سوءرفتارهای جسمی، جنسی یا بهره کشی از آنها در کار و جنگها است (رحیمی و قاسم زاده، ۱۳۷۷ ). در معرض سوءاستفاده و بی توجهی قرار گرفتن کودکان میتواند به رنج وسیعی از پیامدهای مخرب، که یک عمر تباهی به بار آورد، منجر شود (الیستر لامنت ۲۰۱۰ )[۵۰]. متخصصان بالینی و محققان مطرح کردهاندکه آسیب وسوءاستفادهی دوران کودکی به ویژه سوءاستفادهی جنسی می توانند به صورت نیرومندی اختلالات خوردن بعدی را تبیین نمایند (رورتی و یاگر،۱۹۹۶)[۵۱].
رشد کردن و بزرگ شدن در یک محیط سوء استفادهگر میتواند ارتباطات بالقوه متعددی با مدل تنظیم هیجان در ایجاد نشانگان اختلال خوردن داشته باشد( برلین و کسیدی، ۲۰۰۳ ؛ شیپمن، ۲۰۰۷ ؛ اسپینراد ، استیفتر ، دونلان مککال و ترنر، ۲۰۰۴ ). در بزرگسالان، سوءاستفادهی هیجانی دوران کودکی ( CEA ) گزارش شده توسط فرد با بازداری هیجانی و سبک اجتنابی فرد و عدم پذیرش هیجانی مرتبط است. به طور خلاصه، سوء استفاده هیجانی با الگوهای غیرانطباقی تنظیم هیجان در هر دو دورهی کودکی و بزرگسالی ارتباط دارد. همانگونه که آسیب شناسی خوردن به عنوان نتیجه تلاشهای ناکارآمد تنظیم هیجان مفهوم سازی شده است، بنظر میرسد که CEA تأثیر غیر مستقیمی در آسیب شناسی خوردن بعدی از طریق رشد این مهارتهای تنظیم هیجان ناکارآمد، داشته باشد. گیلبا- اسکچمن[۵۲] و همکاران (۲۰۰۶) دریافتند افراد کم اشتها در قیاس با افراد پراشتها از آگاهی هیجانی کمتری برخوردارند در مقابل افراد پراشتها نسبت به کم اشتها در تنظیم هیجانات خود مشکلات بیشتری نشان دادهاند.
۸
فصل اول: کلیات پژوهش
مبتنی بر آنچه عنوان شد، چنین استنباط میشود که روابط بین سوءاستفاده دوران کودکی و اختلالات خوردن بواسطه نقص در تنظیم هیجان، وساطت میشود. لکن تصریح این روابط به انجام پژوهش جدید نیازمند است. از این رو، پژوهش حاضر بخشی از این دغدغه را پوشش میدهد.
۹
فصل اول: کلیات پژوهش
۱-۴ اهداف پژوهش
۱-۴-۱ هدف کلی
تعیین نقش سوءاستفادهی دوران کودکی در نشانه های اختلالات خوردن با میانجیگری نقص در تنظیم هیجان.

اهداف اختصاصی
۱-۴-۲-۱ تعیین نقش سوءاستفادهی دوران کودکی در نشانه های خوردن
۱-۴-۲-۲ تعیین نقش نقص در تنظیم هیجان در نشانه های اختلال خوردن
۱-۴-۲-۳ تعیین نقش سوءاستفادهی دوران کودکی در نقص در تنظیم هیجان
۱-۴-۲-۴ تعیین برازش مسیرعلی اندازه گیری شده با مدل نظری
۱-۵ فرضیه های پژوهش
۱-۵-۱ سوءاستفادهی دوران کودکی در مؤلفه های شناختی- عاطفی اختلال خوردن نقش مستقیم دارند.
۱-۵-۲ نقص در تنظیم هیجان نقش مستقیم در مؤلفه های شناختی- عاطفی اختلال خوردن دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ب.ظ ]




شکل ۴-۷: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان نشت­یونی یاخته­های برگ در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۳-۲۰- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آن­ها برمیزان نشت یونی
میزان نشت یونی غشاء یاخته­های برگ، در سطوح متفاوت شوری، در رقم تامپسون سیدلس کم‌تر از رقم قره­شانی بود. کاربرد ۵/۱ میلی‌مولار سدیم نیتروپروسید، در هر دو رقم (به استثناء شوری ۱۰۰ میلی­مولار در رقم قره­شانی)، بهترین غلظت، برای کاهش درصد نشت یونی غشاء یاخته­های برگ بود، اما با افزایش میزان شوری (به ویژه در ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار)، از تأثیر این ترکیب، بر نشت یونی غشاء یاخته­های برگ، به میزان زیادی کاسته شد (شکل ۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در سطح شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، در هر دو رقم کابرد این ترکیب تأثیر معنی‌داری از نظر آماری، بر کاهش نشت یونی غشاء برگ نداشت. میزان نشت یونی غشاء یاخته­های برگ، در تیمار شوری ۷۵ میلی‌مولار (بدون کاربرد سدیم نیتروپروسید) در قره­شانی و تامپسون­سیدلس (در مقایسه با شاهد)، به ترتیب ۴۷/۸۰ و ۱۴/۹۶ درصد بود، اما با کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت ۵/۱ میلی‌مولار در تیمار شوری مشابه، میزان این شاخص در رقم قره‌‌شانی، به ۵۲/۵۴ درصد و در رقم تامپسون­سیدلس، به ۶/۷۱ درصد کاهش یافت.
شکل ۴-۸: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیترو­پروسید بر میزان نشت یونی در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۳-۲۱- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آن­ها بر محتوای نسبی آب برگ
در این پژوهش، محتوای نسبی آب برگ، تحت تأثیر شوری، کاهش معنی‌داری داشت. در تامپسون­سیدلس، محتوای نسبی آب برگ، در تیمار شوری ۷۵ میلی‌مولار، ۱۲/۲۶ و در تیمار شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، ۰۲/۳۲ درصد، کاهش در مقایسه با شاهد داشت، اما در قره‌شانی، میزان این شاخص، در تیمارهای شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار، به­ترتیب ۵۶/۱۹ و ۷/۳۳ درصد کاهش نشان داد (شکل۴-۹).
استفاده از اسید سالیسیلیک، تا حدودی توانست از اثر منفی شوری، بر میزان محتوای نسبی آب برگ کم نماید. در قره‌شانی کاربرد اسید سالیسیلیک، با غلظت ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر باعث شد که در تیمار شوری ۷۵ میلی‌مولار ، ۱۵/۸ درصد و در تیمار شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، ۸۵/۱۶ درصد کاهش در محتوای نسبی آب برگ مشاهده گردد. همچنین در رقم تامپسون سیدلس، با غلظت مشابه اسید سالیسیلیک، در شوری ۷۵ میلی‌مولار، ۵۵/۹ و در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، ۴۲/۱۷ درصد، کاهش در محتوای نسبی آب برگ مشاهده شود. غلظت های ۲۰۰ و ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر اسید سالیسیلیک بهترین تأثیر را بر محتوای نسبی آب برگ گذاشتند.
شکل ۴-۹: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر محتوای نسبی آب برگ در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی­مولار: b5.
۴-۳-۲۲- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آن­ها بر محتوای نسبی آب برگ
نتایج مقایسه میانگین­ها نشان داد که سدیم نیتروپروسید، در همه غلظت‌های به­کار رفته، در کاهش تأثیر منفی شوری، بر محتوای نسبی آب برگ موثر بود. این ترکیب، درغلظت ۵/۱ میلی‌مولار، بهترین تأثیر را بر بهبود محتوای نسبی آب برگ داشت. در قره‌شانی، درسطوح شوری‌ ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار، کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت ۵/۱ میلی‌مولار، باعث شد که به­ترتیب ۱۷ و ۴/۱۹ درصد­، کاهش در مقایسه با شاهد، در محتوای نسبی آب برگ صورت گیرد. کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت مشابه در تامپسون­سیدلس باعث شد که کاهش در محتوای نسبی آب برگ، در شوری ۷۵ میلی‌مولار، به ۳۳/۱۸ درصد و در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، به ۶۱/۲۳ درصد در مقایسه با شاهد برسد (شکل ۴-۱۰).
شکل۴-۱۰: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیترو­پروسید بر محتوای نسبی آب برگ در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۴- ویژگی‌های بیوشیمیایی
۴-۴-۱- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آن­ها بر میزان مالون­دی آلدئید
نتایج این پژوهش، نشان داد که در هر دو رقم، شوری به­ طور معنی‌داری از لحاظ آماری، باعث افزایش میزان مالون­دی­آلدئید گردید. بیشترین میزان این شاخص، مربوط به تیمار شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، بدون کاربرد اسید سالیسیلیک بود. کاربرد اسید سالیسیلیک، به­ ویژه در سطوح شوری کم (۲۵ و ۵۰ میلی‌مولار)، به میزان زیادی توانست از اثرات منفی شوری کاسته و میزان مالون­دی­آلدئید را کم نماید. در قره‌شانی، میزان مالون­دی­آلدئید در برگ در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار (در مقایسه با شاهد)، به ترتیب ۹/۴ و ۹۴/۵ برابر و در تامپسون سیدلس، در شوری ۷۵ میلی‌مولار ۳۳/۴ برابر و در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار ۱۴/۵ برابر شد (شکل۴-۱۱).
کاربرد اسید سالیسیلیک، تأثیر خوبی بر کاهش میزان مالون­دی­آلدئید در هر دو رقم داشت، به­ طوری که با کاربرد اسید سالیسیلیک، با غلظت ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر، میزان این شاخص، در قره‌شانی در مقایسه با شاهد در شوری ۷۵ میلی‌مولار، ۱۹/۲ برابر و در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، ۲۸/۳ برابر شد و همچنین در تامپسون­سیدلس، میزان این شاخص، در تیمار مشابه اسید سالیسیلیک در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار به ترتیب ۷۵/۲ و ۲۷/۲ برابر در مقایسه با شاهد شد. میزان کاهش مالون­دی­آلدئید در سطوح بالای شوری (۷۵ و ۱۰۰ میلی مولار) با کاربرد اسید سالیسیلیک، در قره‌شانی بیش­تر از تامپسون­سیدلس بود. در قره­شانی و تامپسون­سیدلس درشوری ۱۰۰ میلی­­مولار، تفاوتی بین تیمارهای ۲۰۰ و ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر اسید سالیسیلیک وجود نداشت.
شکل۴-۱۱: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان مالون­دی­آلدئید در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۴-۲- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آن­ها بر میزان مالون­دی آلدئید
کاربرد سدیم نیتروپروسید تأثیر خوبی بر کاهش میزان مالون­دی‌­آلدئید داشت. در هر دو رقم، بین غلظت‌های ۱ و ۵/۱ میلی‌مولار سدیم نیتروپروسید، از لحاظ تأثیر بر میزان مالون دی­آلدئید، اختلاف معنی‌داری از نظر آماری مشاهده نشد. در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار (بدون کاربرد سدیم نیتروپروسید)، میزان مالون­دی­آلدئید برگ، در مقایسه با شاهد، در قره‌شانی و تامپسون سیدلس به ترتیب ۴۶/۵ و ۷۹/۵ برابر بود، اما با کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت ۵/۱ میلی‌مولار، میزان مالون­دی­آلدئید برگ در تامپسون­سیدلس، ۹/۲ برابر و در قره‌شانی، ۷۷/۳ برابر در مقایسه با شاهد شد (شکل۴-۱۲).
شکل۴-۱۲: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیترو­پروسید بر میزان مالون­دی آلدئید در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی­مولار: b5.
۴-۴-۳- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آن­ها بر میزان پروتئین کل
در هر دو رقم، میزان پروتئین کل، در سطوح شوری مختلف، از روند ثابتی برخوردار نبود. در قره‌شانی، میزان پروتئین کل، تا سطح شوری ۵۰ میلی‌مولار، یک روند افزایشی داشت، اما از سطح شوری ۵۰ تا ۱۰۰ میلی‌مولار، شروع به کاهش نمود. در تامپسون­سیدلس، میزان این شاخص، تا شوری ۲۵ میلی‌مولار، یک روند افزایشی و از ۲۵ تا ۱۰۰ میلی‌مولار، یک روند کاهشی را دنبال نمود (شکل۴-۱۳).
در قره‌شانی، میزان پروتئین کل در سطح شوری ۵۰ میلی‌مولار (در مقایسه با شاهد)، ۶۲/۵۴ درصد افزایش و میزان این شاخص در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار به ترتیب ۴۴/۳۳ و ۱۶/۵۶ درصد کاهش در مقایسه با شاهد داشت، اما میزان آن در تامپسون­سیدلس، در شوری ۲۵ میلی‌مولار، ۷۳/۷۲ درصد افزایش و در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار به ترتیب ۰۸/۳۲ و ۱۸/۳۵ کاهش، در مقایسه با شاهد داشت. در هر دو رقم، در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار، کاربرد غلظت‌های مختلف اسید سالیسیلیک، تأثیر معنی‌داری از لحاظ آماری بر افزایش میزان پروتئین کل نداشت.
شکل۴-۱۳: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان پروتئین کل در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۴-۴- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آن­ها بر میزان پروتئین کل
کاربرد سدیم نیتروپروسید، تأثیر متفاوتی بر میزان پروتئین کل در این دو رقم داشت. در تامپسون­سیدلس، کاربرد سدیم نیتروپروسید، با غلظت ۵/۱ میلی‌مولار، در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار، به­ترتیب ۷/۵ و ۵۴/۴ درصد، افزایش در میزان پروتئین کل، در مقایسه با شاهد شد، اما در قره‌شانی کاربرد این ترکیب، با غلظتی مشابه باعث شد که میزان پروتئین کل، در مقایسه با شاهد، در سطح شوری ۷۵ میلی‌مولار، ۲۸/۳۷ درصد و در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار ۵۱/۴۵ درصد کاهش یابد (شکل۴-۱۴).
شکل ۴-۱۴: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیترو­پروسید بر میزان پروتئین کل در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی مولار: b5.
۴-۴-۵- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آن­ها بر میزان قندهای محلول
میزان قندهای محلول، با افزایش شوری، در هر دو رقم، افزایش یافت، به­ طوری که بیشترین میزان، مربوط به سطح شوری ۱۰۰ میلی‌مولار و کمترین میزان، مربوط به شاهد بود. میزان افزایش قندهای محلول، در تیمار شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، در قره‌شانی و تامپسون سیدلس، به­ترتیب ۳/۷ و ۷۶/۷ برابر شاهد بود. کاربرد اسید سالیسیلیک، با غلظت ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر، توانست میزان افزایش این شاخص را در قره‌شانی، به ۷۲/۴ و در تامپسون سیدلس، به ۲۴/۶ برابر شاهد کاهش دهد (شکل۴-۱۵).
شکل۴-۱۵: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان قند­های محلول در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی­مولار: b5.
۴-۴-۶- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آن­ها بر میزان قندهای محلول
کاربرد سدیم نیتروپروسید، تأثیر مثبتی بر کاهش میزان قندهای محلول داشت، اما این تأثیر، در سطوح بالای شوری ضعیف‌تر بود، به­ طوری که، در هر دو رقم، در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، تفاوت معنی‌داری از لحاظ آماری، بر کاهش قندهای محلول، مشاهده نشد. میزان افزایش قندهای محلول، در قره‌شانی در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار به ترتیب، ۵۳/۶ و ۷۴/۹ برابر در مقایسه با شاهد بود، اما با کاربرد بالاترین غلظت سدیم نیتروپروسید (۵/۱ میلی‌مولار)، میزان افزایش این شاخص در مقایسه با شاهد در شوری ۷۵ میلی‌مولار، ۸۵/۲ برابر و در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، ۱۷/۷ برابر شد (شکل۴-۱۶).
شکل۴-۱۶: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیترو­پروسید بر میزان قند­های محلول در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی­مولار: b5.
۴-۴-۷- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آن­ها بر میزان گلیسین بتائین
یافته‌های این پژوهش، نشان داد که میزان گلیسین بتائین برگ، با افزایش شوری، یک روند افزایشی را دنبال نمود. در هر دو رقم، بیشترین میزان گلیسین بتائین، در بالاترین سطح شوری مشاهده گردید. در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، در تامپسون­سیدلس و قره‌شانی، میزان گلیسین بتائین به­ترتیب، ۵/۳ و ۹/۲ برابر در مقایسه با شاهد افزایش یافت (شکل۴-۱۷).
کاربرد اسید سالیسیلیک، تأثیر مثبتی بر افزایش میزان گلیسین بتائین داشت. در تیمارهای ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار شوری، کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظت ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر در قره‌شانی باعث افزایش به­ترتیب ۳۳/۴ و ۷۸/۴ برابری در میزان گلیسین بتائین شد، همچنین در تامپسون­سیدلس با کاربرد اسید سالیسیلیک با غلظتی مشابه باعث شد که در شوری ۷۵ میلی‌مولار، ۹/۳ برابر و در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، ۱۸/۴ برابر افزایش، در میزان این شاخص در مقایسه با شاهد، مشاهده گردد. در هر دو رقم در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، تفاوتی بین غلظت­های ۲۰۰ و ۳۰۰ میلی­گرم در لیتر اسید سالیسیلیک دیده نشد.
شکل۴-۱۷: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان گلیسین بتائین در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی­مولار: b5.
۴-۴-۸- تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آن­ها بر میزان گلیسین بتائین
کاربرد سدیم نیتروپروسید، در شوری‌های متفاوت، تأثیر معنی‌داری بر افزایش میزان گلیسین بتائین داشت. در قره‌شانی، غلظت ۵/۱ میلی‌مولار این ترکیب، در افزایش میزان گلیسین بتائین، بهتر عمل نمود. در تامپسون­سیدلس و قره‌شانی، در تیمار شوری ۱۰۰ میلی‌مولار (بدون کاربرد سدیم نیتروپروسید)، میزان گلیسین بتائین به ترتیب ۱۷/۳ و ۸۴/۲ برابر، در مقایسه با شاهد، افزایش داشت. با کاربرد سدیم نیتروپروسید (با غلظت ۵/۱ میلی‌مولار)، میزان گلیسین بتائین در تامپسون­سیدلس در تیمار شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، ۰۵/۴ برابر و در قره‌شانی ۱۱/۴ برابر افزایش، در مقایسه با شاهد داشت. تأثیر سدیم نیتروپروسید در افزایش میزان گلیسین بتائین، در سطوح شوری متفاوت در قره‌شانی، بهتر از تامپسون سیدلس بود (شکل۴-۱۸).
شکل۴-۱۸: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با سدیم نیترو­پروسید بر میزان گلیسین بتائین در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی­مولار: b5.
۴-۴-۹- تاثیر شوری و اسید سالیسیلیک و برهمکنش آن­ها بر میزان پرولین
میزان پرولین برگ، با افزایش غلظت نمک، در محلول غذایی، به میزان زیادی، افزایش یافت. در قره‌شانی، میزان پرولین در سطح شوری ۷۵ میلی‌مولار، ۴/۳ برابر و در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، ۴۳/۷ برابر در مقایسه با شاهد بود، اما میزان آن در تامپسون­سیدلس، در سطوح شوری ۷۵ و ۱۰۰ میلی‌مولار، به­ترتیب ۱۷/۶ و ۴/۱۲ برابر شاهد بود (شکل۴-۱۹).
کاربرد اسید سالیسیلیک در بالاترین غلظت خود (۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر)، توانست به طور معنی‌داری، میزان پرولین را افزایش دهد. این ترکیب، درغلظت­های ۲۰۰ و ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر ، بیشترین تأثیر را در افزایش پرولین برگ در هر دو رقم داشت. کاربرد اسید سالیسیلیک، با غلظت ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر، در تیمار شوری ۱۰۰ میلی‌مولار، باعث شد که میزان پرولین، در تامپسون­سیدلس،۸۶/۱۲ برابر و در قره‌شانی، ۶۴/۷ برابر، در مقایسه با شاهد افزایش یابد. بنابراین تأثیر اسید سالیسیلیک در افزایش میزان پرولین در رقم تامپسون­سیدلس بیشتر از قره‌شانی بود. در شوری ۱۰۰ میلی­مولار، در هر دو رقم، تفاوت معنی­داری بین غلظت­های متفاوت اسید سالیسیلیک مشاهده نشد.
شکل۴-۱۹: مقایسه میانگین اثر متقابل شوری با اسید سالیسیلیک بر میزان پرولین در دو رقم انگور. رقم قره­شانی: a1، رقم تامپسون­سیدلس: a2، شاهد: b1، شوری ۲۵: b2، شوری ۵۰: b3، شوری ۷۵: b4 و شوری ۱۰۰ میلی­مولار: b5.
۴-۴-۱۰-تاثیر شوری و سدیم نیتروپروسید و برهمکنش آن­ها بر میزان پرولین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ب.ظ ]




برای این منظور در سال ۱۹۹۲ دبیرکل سازمان ملل متحد فرانسیس ام. دنگ را به‌عنوان نماینده‌اش راجع به افراد آواره داخلی منصوب کرد که از طریق حمایت و بازدیدهای میدانی (RSG) نماینده سازمان ملل متحد توجه جهان را روی کودکان آواره معطوف کرده است. وی در سال ۱۹۹۸ او یک تحقیق اصلی را به‌نام توده های مردم در جنگ بحران جهانی جابجایی داخلی را کامل کرد.۷۶ همچنین در سال ۱۹۹۸ او به هیئت حقوق بشر، اصول راهنمایی جابجایی داخلی را ارائه کرد. مناسب برای همه مراحل جابجایی، ۳۰ اصل مبنا را برای حمایت و کمک در طول جابجایی عرضه می‌کند و حمایت علیه جابجایی استبدادی را فراهم می کند و تعهد برای برگشت امن، اسکان و استقرار دوباره را اعلام می‌کند. این اصول به عنوان یک معیار دستوری برای راهنمایی دولت‌ها، مقامات و آژانس‌های توسعه‌یافته و بشردوست بین‌المللی در فراهم کردن کمک و حمایت به افراد آواره به کار می‌رود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳۰اصول اخلاقی، توجه خاصی را به نیازهای کودکان آواره داخلی معطوف می‌کند. آنها تأکید می‌کنند که کودکان خصوصاً اقلیت‌های تنها، به کمک و حمایت موردنیاز بر‌مبنای شرایط و نیازهای خاصشان محق می‌باشند. آنها همچنین فروش در ازدواج، سوء‌استفاده جنسی و کار اجباری کودکان و سربازگیری یا شرکت کودکان در عملیات‌ها را ممنوع می‌کنند. آنها پیوند دوباره خانواده‌ها، تحصیلات کودکان آواره و مشارکت مساوی دخترها در برنامه‌های آموزشی را در‌نظر می‌گیرند.
آنچه حقوق بشر استفاده از اصول اخلاقی راهنما را در مذاکره با دولت‌ها و آژانس‌های غیردولتی و بین‌دولتی را پذیرفته‌است، در زمانی کوتاه از هنگام تدوین آنها، اصول راهنما را به‌عنوان یک ابزار با‌ارزش برای مورد‌توجه قرار‌دادن نیازهای افراد آواره داخلی در‌نظر گرفته‌است. یک سیاست سودمند و ابزار‌علمی و نیز تأثیر کلی اصول بستگی به این خواهد‌داشت که چگونه این اصول به طور مؤثر اجرا شوند.
علی‌رغم پیشرفت‌های مهم واکنش بین‌المللی به افراد آواره داخلی، موقت و بی‌نتیجه باقی ماند. یک آژانس راهنما برای فراهم کردن کمک شناسایی می‌شود. برای مثال همان‌طور که UNHCR در کلمبیا و سریلانکا یا UNICEF در سودان‌جنوبی بوده اما در آنگولا بیش از یک‌میلیون بچه به واسطه‌ی یک جنگ قدیمی چهار‌دهه‌ای بین دولت و نیروهای شورشی آواره شده‌اند و هیچ آژانس راهنمایی برای حمایت از آنها در نظر گرفته نشده‌است. تعدادی از سازمان‌ها و آژانس‌ها تلاش می‌کنند تا کمک‌های فوری کوتاه‌مدت را فراهم کنند اما حمایت‌های بلندمدت وجود ندارد. واقعیت برای کودکان و زنان نابود‌کننده بوده است و بر بی‌توجهی نگران‌کننده افراد آواره داخلی طی دهه گذشته و ضعف رویکرد کنونی تأکید دارد.
در بعضی از نمونه‌ها، مثلاً در کلمبیا و چچنیا، از UNHCR درخواست شد به یک تعداد نسبتاً کوچکی از پناهندگان در داخل یک جامعه گسترده‌تری از IDPs (افراد آواره داخلی) خدمت کند. در کلمبیا بعد از اینکه روش هماهنگ بین آژانسی ناموفق اعلام شد از UNHCR درخواست شد تا نقش یک رئیس را ایفا کند. بعد از اینکه رویکرد هماهنگ بین آژانسی ناموفق ثابت شده در تاجیکستان، تنها در حدود ۶۰۰۰۰ نفر از مردم به افغانستان فرار کردند در حالی که ۶۰۰۰۰۰نفر از مردم آواره داخلی شدند. در جمهوری فدرال یوگسلاوی و تیمور، UNHCR نقش راهنما را در فراهم کردن امکانات برای پناهندگان و IDPs گرفت که توسط ICRC و سایر NGOs حمایت می‌شدند.
به‌منظور اطمینان دادن به اینکه کمک و حمایت اصلی برای کودکان فراهم می‌شود، یک آژانس راهنما باید شناسایی شود و با امکانات مالی کافی برای انجام نقش خود در هر موقعیتی که اشخاص آواره داخلی وجود دارد در اختیار قرار‌گیرد. آژانسی که بیشتر در کشور درگیر می‌باشد باید مشخص شود. در اکثر موردها، آن UNHCR خواهد بود. در مواردی که UNHCR به طور‌مستقیم درگیر نمی‌شود، آژانسی که بیشتر درگیر می‌باشد باید مشخص شود. آژانس راهنما باید به‌طور کامل با همه آژانس‌های درگیر مانند UNICEF و برنامه‌های جهانی غذا همکاری کند. در همه موارد، UNICEF با یک شریک اصلی در حمایت و مراقبت از کودکان آواره داخلی باشد.
در دسامبر ۱۹۹۹، آژانس‌های UN مجموعه‌ای از معیارها را برای افزایش حمایت از افراد آواره داخلی مشخص کردند و از آژانس‌های بشر‌دوست به‌منظور بهبود کنترل کودکان آواره و گزارش نقض حقوق بشر درخواست کمک شد.۷۷ به طور هم‌زمان انجمن پناهندگی نروژ یک پایگاه اطلاعاتی IDP جهانی روی اینترنت برای فراهم کردن اطلاعات در مورد جمعیت آواره داخلی در بیش از ۳۰ کشور به‌راه انداخت. NRC با UNICEF و انجمن اروپا فعالیت می‌کند تا نشانه‌های کودکان خاص را برای جمع‌ آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات برای پایگاه داده‌ها گسترش دهد.
۴٫۵٫۱٫پناهندگان
حتی بعد از اینکه خانواده‌های آواره از مرزهای ملی عبور می‌کنند، آنها مداوم در معرض خطر قرار‌‌‌‌‌ ‌می‌گیرند. دخترهای نوجوان و زنان که از خانواده‌هایشان جدا شده‌اند به‌طور خاص در معرض خطر سوء‌استفاده از طرف نگهبانان مرزی و کارکنان نظامی می‌باشند. با عبور کردن از مرزها، آنها هیچ ضمانت پناهندگی ندارند. در پی پایان گرفتن جنگ سرد، دولت‌ها برای دادن پناهندگی بی‌میل‌تر شده‌اند و بعضی از آنها درصدد برآمدند تا از رسیدن اشخاص خواهان پناهندگی به مرزهایشان جلوگیری کنند. افراد پناهندگی طلب در زندان یا سایر سازمان ها بازداشت می‌شوند. در همان زمان که دولت مسئله آنها را بررسی می‌کند، تلاش برای پناهندگی نمی‌تواند یک جرم یا یک جنایت در‌نظر گرفته شود با وجود این بسیاری از زنان و کودکان با مجرمان به علت انجام چنین کارهایی در زندان توقیف می‌شوند.
برای کودکان پناهنده تنها، به دست آوردن پناهندگی به‌طور‌خاص مشکل می‌باشد و اگر آنها نتوانند هویت‌شان، ملیت، مکان تولد و هویت والدین‌شان را ثابت کنند آواره می‌شوند. کشورهایی که وضع پناهنده را بر‌مبنای خاصی مشخص می‌کنند نباید از دسترسی کودکان تنها به تشریفات پناهندگی بدون توجه به سن آنها امتناع کنند. حداقل، دولت‌ها باید پناهندگی موقت به همه‌ی کسانی که از مخاصمات مسلحانه فرار می‌کنند ببخشند.
خواه، کودکان آواره به خانه برگردند یا جایی دیگر ساکن شوند، خواه به جامعه میزبان ملحق شوند تلاش‌هایی باید انجام شود تا خانواده‌ها با‌هم باشند. تشریفات باید تا حد‌امکان مؤثر و فوری باشد و باید بالاترین منافع کودکان در اولویت قرار گیرد. در کشورهای تجزیه شده به واسطه‌ی سال‌های طولانی درگیری، اغلب تنش‌هایی بین سربازهای از جنگ برگشته و ساکنان وجود دارد. سرپرست‌های زن خانواده‌ها احتمالاً متوجه می‌شوند که آنها هیچ حقی برای پس‌گرفتن دارایی‌شان ندارند و آنها سرپرستی کودکانشان را از دست می‌دهند. مشکلاتی مشابه این برای خانواده‌هایی با سرپرست بچه به وجود می‌آید که معمولاً توسط دخترهای نوجوان سرپرستی می‌شود و می‌تواند شامل خواهر و برادر، کودکان خانواده‌های پُر‌جمعیت یا حتی کودکان غریبه باشد. اغلب با نداشتن زمین، دارایی و حتی ارثیه، آنها در یک موقعیت بی‌ثبات هستند و نیازمند حمایت اجتماعی و قانونی می‌باشند. در روآندا NGOs با گروه‌های زنان همکاری کردند تا از قانون تصویب شده در نوامبر ۱۹۹۹ حمایت کنند. این قانون به دخترها و زنان دسترسی قطعی‌تری به زمین را می‌دهد. در گواتمالا، پیمان صلح ۱۹۹۶ دولت را مجبور به حذف هر تبعیض قانونی علیه زنانی کرد که سعی به دسترسی به زمین، خانه و یا آبرو داشتند.۷۸
وقتی جوامع برای مدت‌زمان طولانی آواره می‌شوند، موضوع معیشت باید مورد‌توجه قرار گیرد مخصوصاً برای خانم‌ها و نوجوانانی که اغلب بی‌مهارت هستند و نیز برای حمایت کردن از کودکان کوچک‌تر. برای بیشتر خانواده‌ها آنچه به‌عنوان جابجایی موقت شروع می‌شود، ‌به‌طور متوسط ۶ سال یا بیشتر و غالباً بیش از ۱۰ سال طول می‌کشد.۷۹ به‌طور کلی راه‌ حل ‌های کوتاه‌مدت برای افراد آواره بر نگرانی‌های طولانی‌مدت اولویت دارد. غذای ضروری، دارو و سایر معیارهای فوری حفظ زندگی می‌تواند تنها نیازهای طولانی‌مدت کودکان آواره به واسطه‌ی جنگ را مورد‌توجه قرار دهد.
راه‌ حل ‌های طولانی مدت می‌تواند شامل برنامه‌های برگشت داوطلبانه به زمین‌هایی که مالکیتشان سلب شده یا ایجاد خانه‌های جدید شود. بعد از اینکه جنگ هفت سال در لیبریا در سال ۱۹۹۷‌به پایان رسید یک انجمن ملی اسکان ایجاد شد تا به برگرداندن پناهندگان حمایت از UNHCR کمک کند. بیش از یک میلیون افراد آواره به خانه برگشتند از جمله تعداد زیادی از خانواده‌های با سرپرست بچه و دخترهای جوان. آنها اکثراً رها می‌شوند تا به‌تنهایی از خودشان مراقبت کنند، بسیاری دیگر با عواقب تجاوز جنسی و حاملگی ناخواسته درگیر می‌شوند. با حمایت اقتصادی کم، بسیاری از دخترها مجبور شدند برای زنده ماندن به فحشا روی آورند. در سال ۱۹۹۸ NGOs لیبریایی با فعالیت UNHCR و UNICEF ابتکار کودکان لیبریایی را به کار برد تا به سربازهای از جنگ برگشته و کودکان آواره داخلی و نوجوانان آموزش شغلی و تحصیلی و فعالیت‌های درآمدزا ارائه دهد.۸۰ در تاجیکستان، UNHCR به پناهندگان، مصالح پوشش بام، میخ و تخته گچی توزیع کرد تا به تعمیر خانه‌ها کمک کند. آنها همچنین مانتیورهای بین‌المللی را به داخل منطقه فرستادند تا سوء‌استفاده به حقوق بشر را ثبت کنند و تجاوز به مقامات محلی را گزارش دهند. این رویکرد دو قسمتی یعنی ترکیب کنترل حقوق انسانی و کمک بشردوستانه به ایجاد اعتماد در میان آژانس‌ها، مقامات محلی، و سربازهای از جنگ برگشته کمک کرد.۸۱ در نیکاراگوئه، UNHCR بند جنسیت را به پروژه استقرار دوباره گنجاند که تصریح می‌کرد زنان باید حقوق مساوی دریافت کنند و آنها شامل نصف کل افراد درگیر در برنامه ریزی و انجام کمک می‌شوند اما چنین برنامه‌هایی اندک شمار هستند.
در یک گزارشی مجلس سازمان ملل متحد در ماه‌می سال ۲۰۰۰، دبیرکل پیشنهاد کرد که باید برای خانواده‌ها کمک‌های طولانی‌مدت و امکانات مالی برای یک معیشت ادامه‌پذیر از جمله زمین و وسایل کشاورزی فراهم شود. این گزارش تأکید کرد که کودکان تحصیلات و آموزش شغلی دریافت کنند تا اطمینان داشته باشند که می‌توانند یک شغل یا معیشت ادامه‌پذیر در آینده را به‌دست آورند. ۸۲
فصل ۲
تلفات جنگ بر سلامت کودکان
و راه های مقابله با آن
۱٫۲٫بیماری‌های واگیر‌دار
هزاران کودک، هر‌ساله به‌عنوان نتیجه مستقیم جنگ از جراحت‌های چاقو، گلوله، بمب و مین می‌میرند. اما بسیاری از کودکان دیگر از بیماری و سوء‌تغذیه رنج برده و به‌واسطه درگیری می‌میرند. جنگ‌ها – بسیاری از آنها در فقیرترین مناطق جهان – ذخیره‌های غذایی را از بین می‌برند و محصولات و زیربنای کشاورزی را خراب می‌کنند. آنها سیستم‌های بهداشتی و آب همراه با خدمات بهداشتی را ویران می‌کنند و جنگ‌ها تمام افراد را آواره کرده و خانواده‌ها و جوامع را از هم جدا می‌کند.
همه این موارد خسارات جسمی و روحی بسیار زیادی روی کودکان دارد. مواجه‌شدن با سوء‌تغذیه، بیماری‌های رایج دوران کودکی و عفونت‌های سریع، هزاران بچه دچار حرکت نابود‌کننده ضعف سلامتی می‌شوند. تعدادی از بالاترین نرخ‌های مرگ در میان کودکانی اتفاق می‌افتد که از خانه‌هایشان آواره شده‌اند از جمله آنهایی که در اردوگاه‌ها برای پناهندگی به سختی زندگی می‌کنند و در داخل آواره شده‌اند خطرها بیش از این تشدید می‌شوند جایی که کمک‌های امدادی کافی نمی‌باشد، این کمک‌ها غیرعادلانه تقسیم می‌شود.
وقتی که جنگ‌ها شروع می‌شوند همه کودکان در معرض خطر هستند، اما به‌مراتب آسیب‌پذیرترین آنها کسانی هستند که زیر‌سن ۵‌سال هستند و قبلاً دچار سوء‌تغذیه شده‌اند. از ۱۰ کشور با بالاترین میزان مرگ‌و‌میر زیر ۵‌سال، ۷‌کشور در جریان خلاص‌شدن از مخاصمات مسلحانه می‌باشند: آنگولا، افغانستان، جمهوری دموکراتیک کنگو، لیبریا، موزامبیک، سیرالئون، سومالی.۸۳ در آنگولا و سیرالئون از هر سه بچه یک‌نفر قبل از رسیدن به سن ۵‌سالگی می‌میرد.
همه ۱۵‌کشوری که کودکان در آنها در‌معرض بزرگترین خطرها هستند برطبق یک برنامه گسترش‌یافته توسط UNICEF با جنگ از‌هم جدا می‌شوند. این برنامه عوامل اصلی بر حیات و پیشرفت کودکان تأثیر می‌گذارد را با‌هم ترکیب می‌کند و آنگولا را به‌عنوان خطرناک‌ترین مکان در جهان برای کودکان معرفی می‌کند. در جمهوری دموکراتیک کنگو، کمیته بین‌المللی نجات اعلام کرد که ۲۵‌میلیون غیرنظامی به‌علت جنگ در بخش‌شرقی بین ماه آگوست سال ۱۹۹۸ و آوریل سال ۲۰۰۱ مردند. یک‌سوم از آنها کودکان زیر ۵‌سال بودند.
به‌ازای هر بچه‌ای که توسط جنگ کشته می‌شود، سه‌بچه زخمی یا برای همیشه معلول می‌شوند. برطبق سازمان بهداشت جهانی (WHO)، جنگ و خشونت‌های سیاسی علت‌های اصلی جراحت، آسیب دیدگی و معلولیت جسمی می‌باشد. بسیاری از کسانی که در طول و بعد از درگیری‌ها توسط مین‌ها زخمی و کشته می‌شوند کودکان هستند. تنها ۵% از کودکان معلول در کشورهای در‌حال توسعه به خدمات اجتماعی از جمله توانبخشی از هر نوع دسترسی دارند در‌حالی‌که سایر حمایت‌ها فقط برای ۱۰ تا ۲۰ درصد کسانی که به آنها نیاز دارند در دسترس می‌باشد.۸۴ بر‌طبق سازمان فرهنگی، علمی و آموزشی سازمان ملل متحد کمتر از ۲ درصد کودکان معلول در مدارس حاضر می‌شوند.۸۵
در طول ۵‌سال گذشته، HIV/AIDS دورنمای جنگ برای کودکان را بیش از هر عالم دیگری تغییر داده است. شرایط آشفته و وحشیانه درگیری تمام عوامل تشدید‌کننده HIV/AIDS را بدتر می‌کند و بی‌ثباتی را تقویت کرده که باعث افزایش درگیری، گسترش مرگ‌و‌میر، رنج و آشوب اجتماعی می‌شود و نیز کودکان را از مهم‌ترین حقشان محروم می‌کند. در‌حقیقت، جدی‌ترین تهدید برای امنیت انسانی است که جهان تاکنون دیده است.
در ژانویه سال ۲۰۰۰ شورای امنیت UN، HIV/AIDS را به‌عنوان یک تهدید مهم برای صلح و امنیت شناسایی کرد. دبیر کل UN کوفی‌عنان اظهار داشت: «هم‌اکنون در جوامع بی‌ثبات، این مصیبت‌ها یک برنامه مطمئنی برای درگیری بیشتر می‌باشد و درگیری به نوبت زمینه مساعد را برای عفونت‌های بیشتر فراهم می‌کند».۸۶
مانند مخاصمات مسلحانه، HIV/AIDS خانواده‌ها و جوامع را درگیر و آشوب اجتماعی گسترده‌ای را ایجاد می‌کند. کودکان و زنان درگیر در آشوب جنگ، در معرض سوء‌استفاده های جنسی قرار می‌گیرند که احتمال عفونت‌های انتقالی را افزایش داده و گسترش HIV را آسان می‌کند. در سراسر‌جهان HIV/AIDS هم‌اکنون تقریباً ۴‌میلیون بچه را کشته‌است و ۱۳‌میلیون دیگر یتیم شدند.۸۷ به اندازه ۱۰ برابر افرادی که از ایدز می‌میرند در صحرای آفریقا در جنگ می‌میرند. ۸۸
با کشته شدن معلم‌ها، کارکنان‌بهداشت، مدیران‌دولتی، و سایر کارمندهای بخش‌دولتی، هم مخاصمات مسلحانه و هم HIV/AIDS بسیاری از سازمان‌ها را که می‌توانند به کاهش تأثیر بیماری همه‌جانبه کمک کنند، تضعیف می‌کند. ویرانی مدارس، مراکز‌بهداشت و سایر ساختمان‌های دولتی در دسترس جوانان و جوامع را به اطلاعاتی راجع به حفظ زندگی، بسیار سخت می‌کند و مراکز بهداشت اگر هنوز هم کار‌‌‌‌‌ می‌کنند آن‌قدر کار اضافی به دوش می‌کشند که امید کمی برای تشخیص HIV/AIDS و بیماری‌های مرتبط با آن وجود دارد، چه برسد به اینکه آنها را درمان کنند. خشونت‌های فیزیکی گسترده، احتمال اینکه کودکان در معرض خون‌آلوده به HIV قرار‌ خواهند‌گرفت را افزایش می‌دهد. حتی درمان زخم‌های مرتبط با جنگ می‌تواند خطر عفونت را از طریق تزریق خون تشدید کند.
بین ماه آگوست سال‌۱۹۹۸ و آوریل سال‌۲۰۰۱ مخاصمات مسلحانه در قسمت شرقی جمهوری دموکراتیک کنگو بر‌طبق یک تحقیق اخیر توسط کمیته بین‌المللی نجات باعث مرگ‌و‌میر حداقل ۲٫۵‌میلیون غیرنظامی شد. یک‌سوم از آنهایی که مردند کودکان کمتر از ۵‌سال بودند.
در حدود ۳۵۰۰۰۰ یعنی ۱۴% کل مرگ‌و‌میرها به‌طور مستقیم به علت خشونت بود، بقیه به علت بیماری و شرایط ‌خشن بود. علت اصلی مرگ در میان کودکان زیر ۵‌سال، مالاریا، بیماری اسهال، سوء تغذیه و عفونت‌های تنفسی بودند.
یکی از نگران‌کننده‌ترین یافته‌ها تأثیر بیش از‌حد روی کودکان کوچک می‌باشد. بر‌طبق یافته‌های لس‌لوبرتزیک متخصص بیماری‌های واگیردار در دانشگاه جانز‌هوپکینز که این تحقیق را هدایت می‌کرد در بعضی از مناطق به‌ندرت همه کودکان زیر ۲‌سال جان سالم به‌در بردند. روبرتز گفت: «در دو منطقه موبا و کالمی، بر طبق برآوردی ۷۵ کودکان متولد شده در طول این جنگ مرده‌اند یا قبل از زادروز دوم‌شان خواهند مرد.»۸۹ این تحقیق ثابت کرد که «به علت جنگ، منطقه یک منطقه مساعد بدون کنترل برای بیماری خواهد‌بود.»
روبرتز گفت: «مردان با تفنگ می‌آمدند و به‌طور منظم ویرانی به بار می‌آوردند. این مردان با مجبور کردن مردم به فرار از خانه‌هایشان باعث مرگ‌و‌میر بیشتری می‌شدند تا اینکه در‌واقع به آنها تیراندازی کنند و گلوی آنها را شکاف دهند. وقتی یک دهکده مورد‌حمله قرار می‌گیرد اغلب در شب، مردم به داخل جنگل فرار می‌کنند اگر آنها مریض شوند و چیزی نخورند، می‌میرند.»۹۰
از سال ۱۹۹۰ رایج‌ترین علت‌های گزارش شده مرگ‌و‌میر در میان کودکان آواره، بیماری‌های واگیردار مانند اسهال، عفونت‌های تنفسی شدید، سرخک، مالاریا، و سایر بیماری‌های مسری بوده است.۹۱ حتی در زمان جنگ اینها قاتل اصلی کودکان هستند. تأثیرات خطرناک آن در طول جنگ تا‌حدی به علت غلبه سوء‌تغذیه که کودکان را مستعد بیماری می‌کند، اهمیت داده می‌شود. در سراسر جهان بیش از ۱۰ میلیون بچه هر سال عمدتاً به دلایل قابل پیشگیری می‌میرند.
اسهال یکی از رایج‌ترین بیماری‌های واگیردار می‌باشد. گسترش و تأثیر آن با نبود بهداشت کافی و آب آشامیدنی تمیز تشدید می‌شود. این عوامل معمولاً کندتر از شیوع کشنده وبا هستند که به سراسر اردوگاه های آواره در کشورهایی مانند بنگلادش، جمهوری دموکراتیک کنگو، کنیا، مالاوی، نپال، سومالی هجوم آورده است. در قسمت‌هایی از سومالی در سال ۱۹۹۲ بیماری اسهال باعث مرگ‌و‌میر حداکثر نصف کودکان شد.۹۲
کودکان همچنین در معرض خطر ذات‌الریه و سایر عفونت‌های تنفسی شدید قرار دارند. در سال ۱۹۹۴ یک سوم از کودکانی که در شش مرکز پناهنده در گوما در زئیر سابق مردند، قربانیان عفونت‌های تنفسی بودند. سل، به‌عنوان یک تهدید علیه سلامتی در بسیاری از قسمت‌های جهان ظاهر شده‌است و توسط فرایند HIV/AIDS تشدید شده‌است.۹۳ TB (سل) به‌راحتی در شرایط پُر‌ازدحام بیشتر در اردوگاه‌های پناهندگی شیوع می‌یابد و WHO برآورد کرده‌است که نصف پناهنده‌های جهان ناقل TB می‌باشد.
مالزی، علت اصلی دیگر مرگ‌و‌میر در مناطق استوایی همراه یا بدون عامل پیچیده درگیری می‌باشد. تقریباً یک‌میلیون بچه که ۹۰% آنها در آفریقا می‌باشند هر ساله از بیماری مالاریا می‌میرند. مالاریا، قاتل اصلی در میان افراد آواره‌ای می‌باشد که به مناطقی با بیماری بومی مالاریا نقل مکان می‌کنند و مستقر می‌شوند و اغلب بدون پناهگاه در شب می‌خوابند. در سیرالئون بیشتر مردم در طول هشت سال گذشته از مالاریا مرده‌اند تا از جراحت‌های مرتبط با جنگ.۹۴
مخاصمات مسلحانه همچنین به‌طور ‌چشمگیری امکان بالقوه برای شیوع عفونت‌های مسری جنسی از جمله HIV/AIDS را افزایش می‌دهد. احتمال و تعداد فعالیت جنسی بدون کاندوم در طول جنگ افزایش می‌یابد. انتقال HIV/AIDS در جنگ می‌تواند همچنین توسط آسیب‌پذیری شدید زنان و دختران به خشونت جنسی و اجبار تسریع شود. این خطرات با قطع خدمات بهداشتی و نبود آزمایش خون در خدمات تزریق خون افزایش می‌یابد.
۱٫۱٫۲٫جنگ، فقر و ایدز
ارتباط بین جنگ و ایدز در هر‌دو جهت دنبال شده و به‌واسطه ی فقر و ابعاد جنسیت بیشتر می‌شود. هیچ مسئله‌ای وجود ندارد که فقر گسترش HIV/AIDS و تأثیر آنها را تسریع نکند به‌همین دلیل است که هر راه‌حل طولانی مدت در جنگ علیه ایدز باید شامل معیارهایی برای کم کردن فقر و در وهله‌ی اول اقداماتی برای تقویت کردن امکانات اجتماعی و تأسیسات نظامی باشد.
دکتر پیتر پیوت مدیرعامل برنامه‌های مشترک سازمان ملل متحد در مورد HIV/AIDS جامعه بین‌المللی را مجبور کرده است که این بیماری همه‌جاگیر را شناسایی کند. دولت آفریقا امروزه به‌طور متوسط دو برابر کمک‌های مالی را روی سرمایه‌گذاریشان در بخش خدمات اجتماعی اصلی صرف می‌کند. وقتی از ۱۷‌کشور، ۱۳‌تای آنها با بیش از ۱۰۰۰۰۰ بچه یتیم شده توسط ایدز کشورهای فقیر بدهکار باشند و وقتی ۱۳ کشور از همان ۱۷‌کشور یا در درگیری یا در آستانه درگیری هستند بنابراین هیچ شکی نیست که ارتباط عمیقی بین فقر، درگیری و HIV/AIDS وجود داشته‌باشد.۹۵
هزینه‌های نظامی ملی، امکانات مالی را که برای خدمات اجتماعی، تحصیلی، بهداشتی در جنگ علیه HIV/AIDS مورد استفاده قرار می‌گیرد را مصرف می‌کنند. برای مثال در سال ۱۹۹۸‌بوروندی ۵٫۸% از GDP را روی ارتش صرف کرد تقریباً ۱۰‌برابر ۰٫۶% برای بهداشت تخصیص داده شد. در اتیوپی مخارج نظامی ۳٫۸% GDP را به خود اختصاص داد و ۱٫۶% برای بهداشت در‌نظر گرفته‌شد.۹۶
درمان‌های دارویی که در کشورهای صنعتی مؤثر بوده‌است، در کشورهای در‌حال توسعه مخصوصاً کشورهای در‌حال جنگ به شدت پُر‌هزینه بوده است. این درمان‌ها شامل آنتی‌ویروس‌هایی (ARVs) می‌باشد که می‌تواند پیشرفت ایدز را کُند کند. علاوه بر‌این داروهای دیگری برای درمان بیماری‌های ویروسی مانند مننژیت‌کریپتو‌کوکوس و ذات‌الریه مورد‌استفاده قرار می‌گیرد.
شرکت‌های داروسازی برای مذاکره در مورد قیمت‌های مقرون به‌صرفه‌تر همراه با تمایلی برای حمایت از سهام بازارشان از طریق قرار‌دادن کشورها در تعهدات خرید طولانی‌مدت کُند عمل کردند. بعضی دولت‌ها و گروه‌های بشردوستانه پیشنهادهای زیر‌قیمت توسط تولیدکنندگان داروهای ایدز را پذیرفتند و فشار بر شرکت‌های چند‌ملیتی برای کاهش بیشتر قیمت‌ها را افزایش دادند.
با پذیرفتن اهانت‌های عمومی بین‌المللی در مورد قیمت‌های تورمی آنتی‌ویروس‌ها، تعدادی از شرکت‌های داروسازی چند‌ملیتی مایل بودند که قیمت داروهای آنتی‌ویروسی را پایین آورند. اما حتی آنها قیمت‌های بالاتر از استطاعت خدمات بهداشتی ملی را در کشورهای در حال توسعه خواه در جنگ و خواه در صلح کاهش دادند. از آوریل سال ۲۰۰۱ تنها اقلیت کمی از مردم در کشورهای در‌حال توسعه به چنین داروهایی دسترسی داشتند.
یک عامل به‌شدت مورد‌بحث قرار گرفته در مذاکرات جاری، قانون حق انحصاری بین‌المللی بوده است که می‌تواند تولید انواع داروهای ایدز مقرون به‌صرفه را محدود کند، در‌حالی که ‌دسترسی مقرون به‌صرفه همگانی به ARVs به خودی‌خود کافی نمی‌باشد. اگر جامعه بین‌المللی منتظر حق انحصاری داروهای HIV/AIDS باشد، میلیون‌ها نفر حتی پیش از موعد خواهند‌مرد. در‌حقیقت ، برزیل، هند و تایلند هم‌اکنون به طور‌موفقیت‌آمیزی داروهای کلی ایدز را تولید می‌کنند. با‌توجه به ابعاد رو‌به افزایش سریع بحران‌های HIV/AIDS چنین اقداماتی جایگزینی نه تنها معقول بلکه ضروری می‌باشند.
در‌حالی‌که تقاضای دسترسی مقرون به‌صرفه همگانی به درمان‌های آنتی‌ویروسی پیچیده‌تر در طول مخاصمات مسلحانه نامعقول می‌باشد، کسانی که تحت سرپرستی قرار دارند باید در اولویت باشند. سیستم های ارائه‌کننده بهداشت در کشورهای در‌حال جنگ باید به اندازه کافی تقویت شوند تا بتوانند استفاده از آنتی‌ویروس ها را حمایت و کنترل کنند.
۱٫۱٫۱٫۲٫ ایدز و ارتش
برآورد می‌شود که نیروهای مسلح نسبت ۲ تا ۵ برابر بیشتر از افراد غیرنظامی به عفونت‌های جنسی مبتلا‌ می‌شوند اما در طول مخاصمات مسلحانه میزان عفونت می‌تواند حداکثر تا ۵۰‌برابر بالاتر باشد.۹۷یک آمار تهدیدآمیز بیان می‌کند که STIs خطر انتقال ایدز را افزایش می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم