در زندگی روزمره­ی زوج­های سازگار، پویایی و تحرکی وجود دارد که از افکار و احساسات منفی درباره یکدیگر (که همه زوج­ها دارند) و علیه این افکار بر احساسات مثبت، بازداری می­ کند. این زوج­ها زندگی زناشویی هوشمندانه و عاطفی دارند (گاتمن[۱۶۹]، ۱۹۹۹). همچنین مطالعات نشان می­دهد که سازگاری زناشویی به سازگاری کلی فرد کمک می­ کند؛ یعنی همسرانی که از سازگاری زناشویی بالایی برخوردارند، عزت نفس بیشتری دارند و در روابط اجتماعی سازگارترند (ملازاده، ۱۳۸۱).

از سوی دیگر، ناسازگاری و نارضایتی زناشویی در روابط زن و شوهر ضمن برهم زدن تعادل روانی و عاطفی افراد خانواده، باعث اشکال در روابط اجتماعی، گرایش به انحرافات اخلاقی و افول ارزش­های فرهنگی بین زوجین می­گردد. طبق تحقیقات، اضطراب، افسردگی، اختلالات عصبی، مقاربت دردناک زنان، آزار کودکان و نهایتاًً طلاق از پیامدهای نامطلوب نارضایتی زناشویی است (عامری، ۱۳۸۲؛ به نقل از کنگرانی فراهانی، ۱۳۸۶).

روابط زناشویی متغیری چندعاملی است که شامل ابعاد فیزیولوژیک و جسمانی، روانی، اجتماعی و روحی و معنوی است (بلاچ[۱۷۰]، ۱۳۷۰، به نقل از گل­پرور و مولوی، ۱۳۸۰). اختلال در هر یک از ابعاد چهارگانه فوق می ­تواند بنیان روابط زناشویی را سست نماید.

۲-۱۰-۱- عوامل مؤثر بر سازگاری و ناسازگاری زناشویی

در پژوهش­های مختلف تلاش­هایی در جهت شناسایی عوامل مؤثر بر سازگاری زوجین صورت گرفته است. وینچ و همکاران (۱۹۷۴، به نقل از نظری، ۱۳۸۶) هشت معیار را برای موفقیت زناشویی ذکر کرده ­اند: ثبات، انتظارات اجتماعی، رشد شخصیت، مصاحبت، شادی، رضایت، سازگاری و یکپارچگی. اسپربون[۱۷۱] (۱۹۸۰؛ به نقل از نوابی­نژاد، ۱۳۸۳) بر اساس تجارب کلینیکی خود دریافته است که ازدواج­های موفق در ارضای چهار نیاز اساسی زیر با یکدیگر مشابه هستند.

    1. تأمین­کننده نیازهای جنسی یکدیگرند؛

    1. با یکدیگر ارتباط و تعامل توأم دارند و در موقعیت­های گوناگون ستایش و قدردانی را به یکدیگر ابراز ‌می‌کنند؛

    1. زمینه ­های تشویق برای رشد و شکوفایی یکدیگر را فراهم می­سازند؛

  1. نسبت به یکدیگر عشق و محبت می­ورزند.

گاتمن و همکاران (۱۹۹۸)، کارنی و برادبری (۲۰۰۰)، مک­گلدریک[۱۷۲] و کارتر[۱۷۳] (۱۹۹۳) و راسل[۱۷۴] و ورنر[۱۷۵] (۱۹۹۴) به نقل از برک[۱۷۶] (۱۳۸۵) در تحقیقی عوامل مرتبط با رضایت زناشویی و نارضایتی زناشویی را مشخص نمودند:

پیشینه­ خانوادگی- شباهت زوجین در طبقه­ی اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات، مذهب و سن از عوامل رضایتمندی است در حالی که تفاوت فاحش زن و شوهر در این مؤلفه­ ها از عوامل مؤثر بر زندگی زناشویی ناخوشایند است.

سن ازدواج- ازدواج­های قبل از ۲۰ سالگی به رضایت زناشویی پایین منجر می­ شود.

طول مدت رابطه آشنایی- حداقل طول دوره آشنایی برای رضایتمندی ازدواج ۶ماه است.

رابطه با خانواده گسترده- در صورتی که زوجین دارای روابط گرم، صمیمی و مثبت با خانواده گسترده باشند، شانس رضایت زناشویی آنان بالا می­رود.

حالت­های زناشویی در خانواده گسترده- در صورتی که در خانواده گسترده، زوجین دارای روابط نااستوار، جدایی­های مکرر و طلاق باشند، احتمال رضایت زناشویی پایین می ­آید.

زمان اولین فرزند- درصورتی که اولین فرزندپیش از سال اول ازدواج به دنیا آید، میزان رضایت زناشویی کمتر می­ شود.

وضعیت مالی و شغلی- وجود امنیت شغلی از عوامل رضایت زناشویی است.

ویژگی­های شخصیتی- افرادی که از لحاظ شخصیتی مثبت باشند و مهارت­ های کارآمد در حل مسئله داشته باشند، به احتمال بیشتر از زندگی زناشویی مطلوب برخوردارند.

۲-۱۰-۲- نظریه مبادله در خصوص کیفیت رابطه

مطالعه کیفیت رابطه در روابط زناشویی در نظریه­ های مبادله[۱۷۷] و منبع[۱۷۸] ریشه دارد. نظریه مبادله بر این فرض استوار است که تعاملات انسانی یک حالت بازارگونه دارد و ‌به این معنی که افراد تلاش ‌می‌کنند که در جریان ارتباط، پاداش­ها را افزون سازند و هزینه­ ها را کاهش دهند. انتظارات و گزینه­ های اجتماعی نیز در رویکرد مبادله­ای روابط انسانی مدنظر قرار می­ گیرند. نظریه­ های مبادله به طور گسترده ­ای برای مطالعه­ روابط نزدیک مانند هم­خانگی، همسرگزینی، تعهد، کیفیت و رضایت زناشویی، روابط بین­نسلی، قدرت و تصمیم ­گیری، سلطه­گری و سلطه­پذیری به کار گرفته می­شوند. مثلاً لیوایز و اسپنیر (۱۹۸۲، ۱۹۷۹) یک چهارچوب مبادله­ای را برای نقش کیفیت و جایگزین­های زناشویی به عنوان تعدیل­کننده ثبات زناشویی، استفاده کرده ­اند. راسبالت[۱۷۹] و مارتز[۱۸۰] (۱۹۹۵) یک مدل سرمایه­گزاری (به عنوان یکی از مدل­های رویکرد مبادله­ای) را برای مطالعه­ باقی ماندن زنان در روابط سوء­استفاده­گرانه استفاده کردند. مطالعاتی از این دست نشان می­دهد که اگر گزینه­ ها و جایگزین­های بهتری در دسترس نباشد، فرد ممکن است در یک رابطه غیر رضایت­بخش باقی بماند (به نقل از تاکیجیکو[۱۸۱]، ۲۰۰۳).

مطالعه کیفیت رابطه از منظر رویکرد مبادله، فهمیدن آنچه را که افراد و همسرشان در روابط زناشویی خود جهت رفع یا کاهش مصرف مواد انجام می­ دهند یا به عنوان پاداش هزینه ادراک ‌می‌کنند، آسان می­ کند. انتظار می­رود که اگر مصرف مواد در طول زمان کاهش یابد، پاداش ادراک شده (کیفیت ارتباطی بهبودیافته)، در طول زمان افزایش می­یابد (تاکیجیکو، ۲۰۰۳).

آنچه گذشت مرور مختصری بود بر برخی از مفاهیم کیفیت رابطه زناشویی جهت ورود به بحث عوامل زناشویی مؤثر در نگهداری سوء­مصرف مواد. در این بخش پس از تبیین نظری عوامل نگهدارنده سوء­مصرف مواد، برخی از پیش­آیندها، پیامدها و سبک­های ارتباطی زناشویی که منجر به نگهداری سوء­مصرف مواد می­شوند، بحث می­ شود.

۲-۱۰-۳- پیش­آیندها و سبک­های ارتباط زناشویی نگهدارنده اعتیاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...