انعطاف پذیری : آیا استراتژی مورد نظر به طور هدف دار دارای حایل هایی برای منابع است و ابعادی را برای انعطاف پذیری و قدرت تحرک دارد؟ توانمندی های ذخیره شده، قابلیت تحرک برنامه ریزی شده و موضع گیری امکان استفاده از حداقل منابع و محروم کردن رقیب را از برتری نسبی برای ما فراهم

می آورند. این گونه موارد ضمن کمک به تمرکز، به سیاست گذار (استراتژیست) اجازه می‌دهند به تکرار از نیروهای معینی در تحکیم مواضع در مقاطع زمانی مختلف استفاده کند. همچنین رقبایی را که انعطاف کمتری دارند وادار می‌کنند تا برای حفظ مواضع پیش‌بینی شده خود منابع بیشتری را صرف کنند و در عین حال منابع کمتری را برای مقاصد دفاعی از سوی ما طلب کنند. ( مینتز برگ و کویین، ۱۳۸۲)

رهبری هماهنگ و متعهد: آیا استراتژی مورد نظر رهبری مسئول و متعهد را برای هدف های بنیادی فراهم می آورد؟ رهبران باید آن گونه برگزیده و برانگیخته شوند که رغبت ها و ارزش هایشان با نیازهای موجود در وظیفه آن ها مطابقت داشته باشد. استراتژی های موفق نه تنها به پذیرش بلکه به تعهد نیاز دارند.

شگفت آفرینی : آیا استراتژی مورد نظر از سرعت، پوشیدگی و اطلاعات سری برای حمله به حریفان غیرآماده در فرصت های غیر منتظره سود می‌برد؟ با شگفت آفرینی و زمان بندی درست، موفقیت را
می توان از تمامی ابعاد استراتژی به دست آورد و این موفقیت می‌تواند مواضع استراتژیک را دگرگون کند.

امنیت : آیا استراتژی مورد نظر ارکان منابع و تمامی مراکز عملیاتی حیاتی را برای سازمان امن نگه می‌دارد؟ آیا نظام اطلاعاتی مؤثری را که بتواند از ایجاد هر گونه شگفتی توسط حریف جلوگیری کند مهیا می‌دارد؟ آیا تدارک کامل را برای حفظ هر یک از حرکت های خود پدید می آورد؟ آیا برای گسترش پایگاه منابع و ابعاد دوستی و صمیمیت برای مؤسسه، از ائتلاف به گونه ای اثربخش سود می‌برد؟ (مینتز برگ و کویین، ۱۳۸۲)

۲-۳-۵- مدیریت استراتژیک :

مدیریت استراتژیک عبارت است از فرایند تصمیم گیری که توانمندی داخلی سازمان را با فرصت ها و تهدیدهای محیطی تنظیم می‌کند. مدیریت استراتژیک عبارت است از فرایند دنبال کردن مأموریت سازمان در حین اداره کردن روابط بین سازمان با محیط آن، بخصوص نسبت به ذینفعان محیطی، عناصر اصلی محیط داخلی و خارجی.

هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات چندگانه که سازمان را قادر می‌سازد به هدف های بلند مدت خود دست یابد. فرایند مدیریت استراتژی دربرگیرنده سه مرحله می‌باشد :

* تدوین استراتژی ها : تعیین مأموریت شرکت و شناسایی نقاط ضعف و قوت در محیط داخلی سازمان و فرصت و تهدید در محیط خارجی آن و تعیین هدف های بلند مدت سازمان.

* اجرای استراتژی ها : ۱) تعیین اهداف سالانه و سیاست ها و ۲) تخصیص منابع و اقدام برای اجرای استراتژی

* ارزیابی استراتژی ها : ۱) بررسی عوامل داخلی و خارجی که پایه و اساس استراتژی های کنونی قرار گرفتند ۲) محاسبه و سنجش عملکرد ها و ۳) اقدامات اصلاحی (دیوید، ۱۳۹۰)

مدیریت استراتژیک تصمیم ها و اقداماتی است که برای تدوین و اجرای خط مشی ها مورد استفاده قرار می‌گیرد تا رابطه بین سازمان و محیط آن به نحوی تنظیم شود که سازمان قادر به تحقق اهداف خود باشد. به عبارت دیگر مدیریت استراتژیک فرآیندی است که سازمان را از موقعیت فعلی به جایگاه مطلوب آن برساند. مدیریت استراتژیک علی‌رغم تشابهاتی که با برنامه ریزی استراتژیک دارد، مساوی آن نیست. برنامه‌ریزی استراتژیک فعالیتی است که در فواصل منظم و حساب شده مورد بازنگری قرار گرفته و اندکی جدا از مشی مدیریت سازمان عمل می‌کند. در حالی که مدیریت استراتژیک بیشتر در جهت برنامه ریزی میان مدت و دراز حرکت می‌کند؛ به طوری که خطوط گرایش متغیر های اصلی تجارت را مقایسه و بر نقطه مشخصی که سازمان قرار است در آینده به آن برسد تأکید می ورزد. میزان مقاومت سازمان در عرصه رقابت در آینده سازمان مورد اندیشه مدیریا استراتژیک است. مداخله مدیریت استراتژیک در تمام زمینه ها و مراحل مدیریت و نظر به مسایل اساسی تفاوت بارز آن با برنامه ریزی استراتژیک است که صرفاً برنامه ریزی را مد نظر قرار می‌دهد. (برنرودر، ۲۰۰۲)

۲-۳-۶- منافع و مزایای مدیریت استراتژیک :

مدیریت استراتژیک با تکیه بر ذهنیتی پویا، آینده نگر، جامع نگر و اقتضایی راه حل بسیاری از مسائل سازمان های امروزی است. پایه های مدیریت استراتژیک بر اساس میزان درکی است که مدیران از شرکت های رقیب، بازار ها، قیمت ها، عرضه کنندگان مواد اولیه، توزیع کنندگان، دولت ها، بستانکاران، سهام‌داران و مشتریانی که در سراسر دنیا وجود دارند قرار دارد و این عوامل تعیین کنندگان موفقیت تجاری در دنیای امروز است. (دیوید، ۱۳۹۰)

از این رو مدیریت عالی سازمان ها بر شناخت تحولات و تغییر هایی که در فضای ملی فعالیت آن ها در حوزه های اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع رخ می دهدباید در محدوده ای که فضای جهانی بر آن ها تأثیر می‌گذارد تحولات را دنبال کنند تا بتوانند هم ‌به این تحولات به شیوه ای مناسب پاسخ دهند و هم از آن به خوبی بهره برداری کنند.

مدیریت استراتژیک فایده های متعددی برای سازمان دارد. این فراگرد موارد زیر را تأمین می‌کند :

    • مدیریت بر اساس پیش‌بینی از قبل، به جای مدیریت واکنشی، در واقع آغازگر فعالیت ها بوده و مؤثر بر ان هاست وبه شرکت کمک می‌کند تا آینده ی خویش را رقم بزند؛

    • اهداف مشخص و حس داشتن فلسفه ی وجودی، ایجاد اطمینان بلند مدت مبنی بر اینکه مبنای تکنولوژیکی، متناسب با جهت گیری آینده سازمان توسعه خواهد یافت؛

    • کمک به ارتباطات از طریق تأکید بر انواع اطلاعات مورد نیاز و هم چنین اطلاعاتی؛

    • مکانیزمی برای ارتقای سطح بحث ها، ورای فشار های بودجه ای و موانع سازمانی، به نحوی که اثر بخشی بلند مدت سازمان را بتوان محور تأکید قرار داد؛

    • چارچوب منطقی برای تخصیص منابع و سیستمی منظم برای تخصیص مجدد منابع از برنامه های جاری به برنامه های جدید؛

    • مبنایی قوی و معتبر برای اتخاذ تصمیم های بلند مدن و ارزیابی عملکرد؛

    • فرصتی برای مداخله ی کارکنان متخصص در تعیین جهت گیری علمی بلند مدت؛

  • چارچوب کلان سازمانی برای تصمیم گیری که باعث می شود از تصمیمات ویژه نسبت به موضوعات یا نتایج بلند مدت، اجتناب شود؛

البته مزیت اصلی برای مدیریت استراتژیک این است که می‌تواند استراتژی بهتری را تنظیم کند، و رویکردی منظم، منطقی و عقلایی است.

۲-۳-۷- فرایند مدیریت استراتژیک :

سازمان ها از فرایند های متفاوتی برای تدوین و راهبری فعالیت های مدیریت استراتژیک استفاده
می نمایند. علی‌رغم تفاوت در جزئیات و درجه رسمی بودن، اجزای اساسی مدل هایی که برای تجزیه و تحلیل عملیات مدیریت استراتژیک به کار می‌روند، بسیار مشابه هم هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...