1. تنظیم وزن و انرژی

خطر ایجاد PCOS با افزایش چاقی بالا می‌رود. همین مسئله در مورد شدت مقاومت به انسولین، هیپرانسولینمی و اختلال عملکرد تخمک‌گذاری و شیوع سندرم متابولیک، عدم تحمل گلوکز، عوامل خطر ابتلا به بیماری قلبی ـ عروقی و آپنه‌ی خواب صادق است. چاقی به خودی خود با مقاومت نسبت به انسولین و هیپرانسولینمی جبرانی همراه است. مقاومت به انسولین بیش‌تر از همه به چاقی داخل شکمی مرتبط است. زیرا چربی احشایی به لحاظ متابولیکی فعال‌تر از چربی زیر جلدی است، نسبت به لیپولیز حساس‌تر است، تولید اسیدهای چرب آزاد بیش‌تری می‌کند و تعداد بیش‌تری از سیتوکین‌های دخیل در مقاومت نسبت به انسولین (از قبیل عامل نکروز تومور –α (α-TNF)، اینترلوکین ـ ۶، لپتین و رزیستین) تولید می کند. تجمع اسیدهای چرب آزاد در بافت‌ها، موجب لیپوتوکسیسیتی[۱۶۱] و مقاومت نسبت به انسولین می‌شود که بخشی از این فرایند از طریق α-TNF صورت می‌گیرد. α-TNF، فسفوریلاسیون سرین را افزایش می‌دهد و به این طریق از پیام‌رسانی انسولین جلوگیری می کند. مقاومت ثانویه به انسولین در چاقی موجب مقاومت نسبت به لپتین نیز می‌شود و سطح آدیپونکتین را پایین می‌آورد و بدین وسیله اکسیداسیون اسیدهای چرب را کم می‌کند و موجب لیپوتوکسیسیتی می‌شود. چاقی در زنان مبتلا به PCOS به طور معمول توزیع مرکزی دارد و میزان افزایش احشایی بیش‌تری از چربی زیر جلدی است. با این حال، حتی در زنان لاغر مبتلا به PCOS، درصد چربی بدن افزایش می‌یابد، نسبت کمر به پهلو بالا می‌رود و چربی داخل شکمی، صفاقی و احشایی در مقایسه با زنان طبیعی و شاخص توده‌ی بدنی (BMI) یکسان بیش‌تر است (Lewis et al., 1990؛ Trent et al., 2005).
شیوع کلی چاقی در بین جمعیت‌های مختلف بیماران مبتلا به PCOS، متفاوت است؛ در ایالات متحده، تقریبا ۳۵ درصد تمام زنان بزرگسال و ۶۰ درصد زنان مبتلا به PCOS، چاق هستند. با این حال، شیوع کلی PCOS در بین جمعیت مختلف، بسیار مشابه و حدود ۷ درصد است. به علاوه، شیوع PCOS در بین جمعیت انتخاب ‌نشده‌ای از زنان با افزایش BMI تغییرات نسبتا کمی دارد: ۲/۸ درصد در زنان لاغر (۵/۱۸BMI<)، ۸/۹ درصد در زنان با وزن طبیعی، ۹/۹ درصد زنان دارای اضافه وزن (۰/۳۰-۰/۲۵BMI=). این مشاهدات، مجموعاً نشان می‌دهند که چاقی عمدتاً به عوامل ژنتیک و محیطی مربوط است و یک مشخصه‌ی شایع (ولی نه ضروری) PCOS است. چاقی خطر ابتلا به PCOS را فقط اندکی بالا می‌برد و از طریق تشدید درجه‌ی مقاومت به انسولین و هیپرانسولینمی، به پاتوفیزیولوژی زنانی که از قبل مبتلا به PCOS هستند اضافه می‌کند. همچنین، امکان دارد که خود PCOS تا اندازه‌ای فرد را مستعد اضافه‌وزن و چاقی نماید. شیوع بی‌نظمی‌های قاعدگی، خونریزی ناشی از اختلال عملکرد، هیرسوتیسم و نازایی در زنان چاق مبتلا به PCOS، بیش‌تر از زنان لاغر دچار PCOS است و همین مسئله در مورد خطر ابتلا به عدم تحمل گلوکز و دیابت نیز صدق می‌کند. به علاوه، در زنان چاق، شیوع سقط، دیابت حاملگی و پره‌اکلامپسی[۱۶۲] مستقل از ابتلا یا عدم ابتلا به PCOS بیش‌تر است. (Trent et al., 2003, 2005)

  • هیرسوتیسم

ویریلیزاسیون حقیقی نادر است ولی تقریبا ۷۰درصد زنان فاقد تخمک‌گذاری از هیرسوتیسمی که در زیبایی آن‌ها اختلال ایجاد می‌کند شکایت دارند. شدت هیرسوتیسم عمدتاً به میزان هیپرآندروژنمی بستگی دارد ولی به حساسیت ژنتیک فولیکول‌های مو به آندروژن نیز وابسته است. هیرسوتیسم در زنان چاق فاقد تخمک‌گذاری شایع‌تر است، زیرا سطح آندروژن آزاد با افزایش BMI افزایش می‌یابد که اثر ثانویه‌ی مقاومت به انسولین، هیپرانسولینمی و یا ترکیبی از اثرات مهاری انسولین و آندروژن‌ها بر تولید SHBG کبدی است. اختلالات پوست و مو می‌توانند هم از نظر بدنی و هم از نظر روان‌شناختی بسیار آسیب‌رسان باشند (Rosenfield, 2005).
هیرسوتیسم موضعی خفیف می‌تواند به طور موثری از طریق روش‌های زیبایی (تراشیدن، کندن، استفاده از موم، دیپلاتورها) مدیریت شود ولی اکثر بیماران مراجعه‌کننده با هیرسوتیسم در حال استفاده از این روش‌ها هستند و نیازمند درمان می‌باشند. گزینه‌های درمان طبی عمدتاً شامل ضد بارداری‌های استروژن ـ پروژستین و آنتی‌آندروژن‌ها[۱۶۳] (برای مثال، اسپیرونولاکتون[۱۶۴]) می‌شوند. ضد بارداری‌های استروژن ـ پروژستین، درمان مؤثری برای هیرسوتیسم هستند و دلیل آن، عمدتاً این است که تولید آندروژن تخمدانی وابسته به LH را سرکوب و تولید SHBG کبدی را تحریک می‌کنند. بعضی از صاحب‌نظران عقلانی بودن و بی‌خطر بودن استفاده از ضد بارداری‌های استروژن ـ پروژستین را در زنان مبتلا به PCOS تحت پرسش قرار داده‌اند؛ عمدتاً بدین دلیل که این داروها در بعضی مطالعات با کاهش اندک حساسیت به انسولین همراه بوده‌اند. با این وجود، شواهد موجود عمدتاً از بی‌خطر آن‌ها در زنان مبتلا به PCOS (با یا بدون مقاومت به انسولین) حمایت می‌کنند (Rosenfield, 2005؛ Fauci et al., 2008).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هیرسوتیسم ایدیوپاتیک[۱۶۵]
هیرسوتیسم ایدیوپاتیک از نظر کلاسیک به عنوان هیرسوتیسم همراه با تخمک‌گذاری و قاعدگی طبیعی و عدم وجود هیپرآندروژنمی تعریف می‌شود. بر طبق این تعریف، میزان شیوع هیرسوتیسم ایدیوپاتیک در بین زنان هیرسوت تقریبا ۷-۵ درصد است. در صورت استفاده از معیارهای روتردام[۱۶۶] (سال ۲۰۰۴) برای تشخیص PCOS، این تعریف شامل عدم وجود تخمدان‌های چند کیستی نیز خواهد شد و شیوع هیرسوتیسم ایدیوپاتیک را پائین خواهد آورد. مطابق تعریف، تشخیص هیرسوتیسم از هیرسوتیسم ایدیوپاتیک نیازمند اندازه‌گیری سطح آندروژن سرم است که در غیر این صورت در بیماران مبتلا به هیرسوتیسم خفیف ضروری نیست. عموماً فرض می‌شود که هیرسوتیسم ایدیوپاتیک از افزایش فعالیت محیطی ۵-α ردوکتاز منشأ می‌گیرد که از طریق افزایش تبدیل داخل سلولی تستوسترون طبیعی موجود در گردش خون به آندروژن قوی‌تری به نام DHT فعالیت این تستوسترون را تشدید می‌کند. با توجه به این نکته که در بررسی‌های دقیق‌تر، در بسیاری از زنان هیرسوت و یومنوریک[۱۶۷] تخمک‌گذاری کاهش یافته است. بررسی تخمک‌گذاری (برای مثال، سطح پروژسترون سرم در طی فاز لوتئال) به افتراق زنان مبتلا به PCOS از هیرسوتیسم ایدیوپاتیک کمک بیش‌تری می‌کند (Adams et al., 1986؛ Azziz and Kashar-Miller, 2000).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...