و سپس در بند۵قسمت (ب)ماده ۵۱پروتکل اول الحاقی،اصل نسبیت را بیان نموده است که در هنگام حملات هوایی دول باید به آن توجه وافر داشته باشند[۱۸۹]

در زمان حملات هوایی حتی اگر هدف نظامی باشد نباید حمله باعث وارد شدن خسارت یا آسیب به جمعیت غیرنظامی شود بدیهی است که اصل تناسب نقش مؤثر و مفیدی در بمباران هوایی اهداف نظامی دارد که در اطراف آن جمعیت های غیرنظامی یا اهداف غیرنظامی قرارگرفته اند البته لازم به ذکر است که در جنگ های اخیر در عراق و بخش هایی از فلسطین نادیده گرفته شده است.

اصل مهم دیگر در حمایت از جمعیت ها و اهداف غیر نظامی اتخاذ اقدامات احتیاطی است.این اصل مهم در ماده۵۷[۱۹۰] پروتکل اول الحاقی بیان شده است که الزاماتی را بیان می‌کند که باید مسؤولین زمانی که برنامه ریزی برای حمله هوایی انجام شده و حمله هوایی صورت می‌گیرد آن ها را رعایت کنند.[۱۹۱]

از جمله اقدامات احتیاطی مهم برای حمایت از اهداف و جمعیت غیرنظامی بدین شرح می‌باشد:

۱)ضرورت تأیید هدف به عنوان هدف نظامی[۱۹۲]

این اقدام مهم در بخش اول بند۲ ماده ۵۷ پروتکل ول الحاقی بیان شده است،بدین مضمون کسانی که قصد دارند به اهداف مشخص حمله کنند باید تمام اقدامات لازم برای تعیین ماهیت نظامی یا غیرنظامی آن اهداف را انجام دهند.[۱۹۳]

۲)ضرورت لغو یا تعلیق حمله در شرایط خاص

بخش دوم بند۲ماده۵۷ [۱۹۴]پروتکل اول الحاقی ضرورت کنسل کردن یا تعلیق حمله را در جایی ایجاد می‌کنند که شرایط زیر وجود داشته باشد:

۱)هدف نظامی نباشد

۲)هدف از مصونیت ویژه برخوردار نباشد

۳)انتظار داشته باشیم که حمله باعث بروز تلفات جانی غیرنظامی با وارد شدن آسیب به غیرنظامیان و خسارت به اموال آن ها یا ترکیبی از آن دو شده باشد.

اگر مهاجم با بهره گرفتن از ابزارهای بصری خصوصاًً با بهره گرفتن از مشاهدات هوایی ـدریابد که هدف مورد نظر نظامی نیست یا از حفاظت ویژه برخوردار است باید حملات خود را لغو یا تعلیق کند.[۱۹۵]

۲)ضرورت انتخاب هدفی که حداقل ریسک های بالقوه را دارد:

صاحب نظران صلیب سرخ این اصل را مطابق بند۳ ماده ۵۷ [۱۹۶]بیان کرده‌اند،بر این اساس ـباید به حملاتی اشاره کرد که علیه مسیرهای ارتباطی و ترافیک ریلی دشمن به کار گرفته می شود،برخی نیروهای متخاصم تلاش می‌کنند تنها زمانی به دشمن حمله کنند که آسیبی به جمعیت غیرنظامی وارد نکنند و به جای حمله به ایستگاه های راه آهن که معمولاً در شهرها قرار دارند خطوط راه آهن در نقاط حیاتی و به دور از مناطق مسکونی مورد حمله قرار گیرد،همین اقدام را برای جاده ها نیز اتخاذ کرده ،البته با توجه به ماده ۵۲ پروتکل اول و در نظر داشتن این مطلب که این اهداف نقش مؤثری در عملیات نظامی داشته باشند.[۱۹۷]

۴)ضرورت هشدار مؤثر قبل از حملات:

هدف این هشدار آن است که غیرنظامیان برای خود و اموال خود پناهگاهی پیدا کنند این قانون در ماده ۱۹ دستورالعمل ارتش دولتی در ایالت متحده در میادین نبرد مصوب ۲۴ آوریل ۱۸۶۳ دیده می شود که توسط فرانسیس لیبر[۱۹۸] تنظیم شد و می‌گوید:

فرماندهان در هر جا که ممکن باشد باید دشمن را از قصد خود برای بمباران یک مکان آگاه کنند تا غیر نظامیان خصوصاًً زنان و کودکان قبل از شروع بمباران محل را ترک کنند.بخش ج بند دوم ماده ۵۷ [۱۹۹]پروتکل اول نیز این مهم را بیان نموده که هشدار مؤثر باید وجود داشته باشد البته اشتثنائاً این مطلب را نیز آورده و بیان می‌دارد که اگر الزامات،امکان این هشدار را به وجود نیاورد نیاز به اعلام هشدار نیست مثلاً اگر عنصر حمله غافلگیرانه برای موفقیت حمله ضرورت داشته باشد.[۲۰۰]

اصل مهم دیگراقدامات احتیاطی برای اثرات حملات است که بر اساس ماده۵۸پروتکل اول الحاقی طرفین امضا کننده پروتکل زمانی که وارد یک درگیری می‌شوند باید اقدامات احتیاطی در زمینه اثرات حملات خود را اتخاد کنند این ماده به قوانین حملات در محدوده تحت کنترل نیروهای متخاصم مربوط نمیشود بلکه به اقداماتی اشاره دارد که هر کدام از طرفین درگیر در سر حدات خود به آن ها دست زده اند نیروهای متخاصم ممکن است انتظار داشته باشند که دشمنشان بر اساس الزامات مقرر عمل کرده و حقوق جمعیت های غیرنظامی را رعایت کند،خود آن ها نیز باید تمام اقدامات احتیاطی لازم را به نفع جمعیت های تابعه خود در هر جا که منافع اقتضا می‌کند اتخاذ نمایند[۲۰۱]

ماده۵۸ [۲۰۲]دربردارنده ۲ضرورت اصلی در ارتباط با اثرات حمله است:

۱)ممنوعیت قراردادن یک هدف نظامی در درون یا در نزدیکی یک ناحیه پرجمعیت

۲)حذف غیرنظامیان و اشیاء غیرنظامی از اهداف نظامی

با توجه به اینکه ابزارهای جنگ هوایی پیشرفتی چشمگیر داشته اند چنین استدلال می شود که افزایش دقت تسلیحات این احتمال را بالا می‌برد که مهمات به کار گرفته شده دقیقاً به نقطه مد نظر برخورد می‌کنند و احتمال آسیب جانی و صدمات ناخواسته کاهش پیدا می‌کنند.

۲)ممنوعیت حملات کورکورانه

مسئله بعدی در خصوص قانونگذاری قوانین مربوط به بمباران ناحیه هدف در زمان جنگ است.بمباران ناحیه هدف بر اساس اصطلاحات معمول نظامی به معنی استفاده گسترده و بمباران نظام مند به منظور تخریب یک ناحیه عمومی به جای یک هدف کوچک و دقیق است،موارد معمول بمباران ناحیه هدف از نیمه قرن بیستم در قالب حملات هوایی به شهری مطرح شد که خود می‌تواند یک هدف نظامی باشد در اینجا تلاش نمی شود که اهداف نظامی به صورت جز به جز مورد حمله قرار گیرند.[۲۰۳]

ممنوعیت کاربدر حملات بمباران هوایی را می توان در ماده۲۲ و ماده۲۴ کنوانسیون ۱۹۲۳ لاهه ملاحظه کرد در این موارد به طور خلاصه بمباران هوایی را تنها زمانی مجاز می‌داند که علیه اهداف نظامی باشد و همچنین بمباران شهرها،روستاها،شهرک ها،سکونت گاها و ساختماه ها را ممنوع ‌کرده‌است اما امکان استفاده از چنین شیوه ای را علیه نواحی که در مجاورت مناطق عملیاتی قرار دارند به وجود آورده و شرایطی را برای آن تعیین ‌کرده‌است که می‌گوید از دیدگاه نظامی،استفاده از این شیوه در چنین مناطقی زمانی توجیه پذیر بوده که باعث به خطر افتادن جان جمعیت غیر نظامی نشود.

‌چارچوب حقوقی قابل اعمال در خصوص بمباران های ناحیه هدف را می توان امروزه در بطن پروتکل اول الحاقی در ماده ۵۱ یافت که این ماده صراحتاً می‌گوید که جمعیت غیرنظامی نباید مورد حمله قرار گیرد به علاوه حملات کورکورانه را ممنوع اعلام ‌کرده‌است و در نهایت به مسئله بمباران ناحیه هدف می پردازد و آن را بر اساس ممنوعیت حملات کورکورانه ممنوع می‌کند.

حملات کورکورانه در بند۴ به عنوان حملاتی ناگهانی به اهداف نظامی و غیر نظامی بدون تفکیک تعریف شده است.

دیگر قوانین مرتبط با منع حملات هوایی و بمباران ناحیه هدف می توان به ماده۴کنوانسیون ۱۹۵۴در خصوص حمایت از دارایی های فرهنگی در بمباران های مسلحانه اشاره کرد و همچنین به کنوانسیون ۱۹۹۷ اوتابا در خصوص استفاده از بمبهای خوشه ای و همچنین دومین پروتکل کنوانسیون ۱۹۸۰ سازمان ملل متحد و همچنین سومین پروتکل کنوانسیون۱۹۸۰ سازمان ملل متحد ‌در مورد برخی سلاخ های متعارف است که به ممنوعیت و محدودیت استفاده از حملات کورکورانه اشاره دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...