پایان نامه -تحقیق-مقاله | نحوه شکلگیری عزتنفس: – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
تعیینکننده اساسی میزان عزتنفس کاری است که شخص صورت میدهد و اقداماتی است که در انتخابهای آگاهانه خود به انجام میرساند. اراده به معنای آن نیست که بتوانیم هر کاری را که بخواهیم انجام دهیم بلکه اراده نیروی قدرتمندی در زندگی ماست که به توانایی مواجه با مسائل و مشکلات زندگی را میدهد. انتخاب و گزینش هدفهای واقعبینانه در زندگی و تمرکز بر آنان از نشانه های عزتنفس سالم است. دنبال کردن این هدفها تا تحقق و دستیابی آنان حاصل اندیشه قوی اراده قوی و عزتنفس کافی است.
لازمه زندگی آگاهانه احترام گذاشتن به خود و دیگران. احترام گذاشتن به واقعیتها. شناخت نیازها. خواسته هاو پذیرش امکانات و واقعیتهای موجود زندگی هر فرد است. زندگی آگاهانه یعنی در برابر حقایق احساس مسئولیت کنیم. یعنی اگر من آرزوی خرید لباس یا وسیله جدیدی داشته باشم و همزمان ببینم که باید اجاره خانهام را بپردازم و در نتیجه پولی برای خرید لباس جدید باقی نماند و خرید لباس را منطقی نمیدانم و موقعیت را و امکانات خود را با حفظ احترام به خود هماهنگ میکنم. یا اگر باید تن به یک عمل جراحی و مصرف داروئی بدهم که پزشک معالجم آن را برای سلامت من لازم میداند بهجای طفره رفتن از درمان و هراس و ترس از واقعیت موجود. باشهامت و آگاهانه به درمان خویش اولویت میدهم، ناامیدی، دلسردی ترس از روبهرو شدن با واقعیتها درست نقطه مقابل زندگی آگاهانه هستند.
ابعاد عزتنفس
تا چندی پیش، محققین و نظریهپردازان، عزتنفس را قضاوت کلی فرد در مورد خود میدانستند اما در سالهای اخیر مشخصشده است که کودکان و بزرگسالان، خودشان را از زوایا و جنبههای مختلف مورد ارزیابی و قضاوت قرار میدهند که در این رابطه میتوان جنبههای اجتماعی، بدنی، تحصیلی، خانوادگی و کلی را نام برد
برای روشن شدن مطلب، در مورد هرکدام از موارد فوق توضیحاتی مختصر ارائه خواهد شد:
عزتنفس اجتماعی
شامل عقاید کودک در مورد خودش به عنوان یک دوست برای دیگران است. آیا کودکان دیگر او را دوست دارند؟ آیا عقاید و افکار او برای آن ها ارزشمند است؟ آیا او را در فعالیتهایشان شرکت میدهند؟ آیا از ارتباط و تعامل باهم سالان خود احساس رضایت میکند؟ بهطورکلی کودکی که نیاز اجتماعیاش برآورده شود، صرفنظر از اینکه چه تعداد از آن ها با آداب و اصول موردقبول ملی مطابقت دارد، احساس خوبی در این زمینه خواهد داشت؟ (اکبری، ۱۳۸۰)
عزتنفس بدنی
عزتنفس بدنی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به توانایی بدنی خود اطلاق میشود که از طریق فعالیتها و کنشهای بدنی در فرد به وجود میآید؛ بنابرین اگر فرد از سلامت و توانایی بدنی خوبی برخوردار باشد، بر عزتنفس بدنی او تأثیر مثبت خواهد گذاشت و بالعکس نواقص جسمانی و عدم توانایی در انجام فعالیتها و مهارتها، تأثیر منفی بر عزتنفس بدنی فرد خواهد داشت (اسلامی نسب، ۱۳۷۳)
عزتنفس تحصیلی
عزتنفس تحصیلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به ارزشمندی تحصیلی خود مربوط میشود. اگر واکنش اطرافیان در مورد وضعیت تحصیلی فرد مطلوب باشد، در او احساس رضایت از خود ایجاد نموده و به قضاوت مثبت فرد درباره خودش کمک میکند.
عزتنفس خانوادگی
ارزیابی و قضاوت فرد به عنوان عضوی از خانواده را عزتنفس خانوادگی میگویند که در اثر تعامل فرد با اعضاء خانواده در او به وجود میآید. نوع رابطه متقابل فرد با پدر، مادر، برادران و خواهران و سایر اعضاء خانواده و اینکه فرد تا چه اندازه توسط آن ها پذیرفتهشده است، در چگونگی نگرش او نسبت به خود مؤثر است و عزتنفس خانوادگی او را تعیین میکند.
عزتنفس کلی
عزتنفس کلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به کلیه ارزشهای خود اطلاق میشود که این جنبه از عزتنفس، سایر جنبههای فوق را در خود دارد و در واقع به آن ها نوعی وحدت و یکپارچگی میبخشد. فردی که عزتنفس کلی مثبتی دارد، از کلیه جهات بدنی، اجتماعی، خانوادگی و تحصیلی، خود را مطلوب و خوب میداند. او نگرش مثبت خود را از واکنش مثبت اعضاء خانواده، همسالان، معلمین و تواناییهای بدنی خود کسب نموده است. چنین فردی، بهتر میتواند با مشکل خود مقابله کند (اسلامی نسب، ۱۳۷۳)
خودپنداره به صورت مجموعه باورهایی که شخص درباره خود دارد، تعریف میشود. به عبارتی هر فردی، باورهای خود درباره خودش را، خودش فراهم میآورد که اصطلاحاً خودپنداره نامیده میشود. در شکلگیری خودپنداره منابع زیادی وارد عمل میشود: واکنشهای دیگران، مشاهده رفتارهای خود، مقایسه خود با اشخاصی که به او شباهت دارند و در همان محیط زندگی میکنند. در حالی که عزتنفس عبارت از ارزیابی شخص از ویژگیهای خاص خود است. بنابرین، خیلی ساده میتوان گفت که عزتنفس یعنی احساسی که فرد نسبت به خود دارد (گنجی، ۱۳۸۱).
نحوه شکلگیری عزتنفس:
عزتنفس در هر فرد بر اساس ترکیبی از اطلاعات عینی در مورد خودش و ارزشهای ذهنی که برای آن اطلاعات قائل است بنا نهاده میشود. نحوه شکلگیری عزتنفس را از طریق تفکر در مورد ((خود ادراکشده[۱۰])) و ((خود ایدئال)) میتوان بررسی کرد خود ادراکشده همان خود پندار است؛ یعنی دیدگاه عینی فرد در مورد مهارتها صفات و ویژگیهایی که در خود میبیند یا فاقد آن است. خود ایدئال عبارت است از اینکه هر فرد دوست دارد خود داشته باشد زمانی که خود ادراکشده و خود ایدئال باهم همتراز باشند. فرد از عزتنفس بالایی برخوردار است (پپ[۱۱] و همکاران ۱۹۸۹).
مفهوم خود منفی (تصور بد از خود):
بیمارانی که تصور بد از خوددارند معمولاً برداشت منفی از خود و دنیادارند، محتوی فکر معمولاً به صورت نشخوار ذهنی و غیر هذیانی در مورد نیستی، گناه، خودکشی و مرگ است. بسیاری از بیماران قرائن کاهش سرعت و حجم کلام نشان داده و پرسشها با کلمات کوتاه و بهکندی واکنش نشان میدهند. تقریباً ۱۰ در صد بیماران افسرده علائم بارز اختلال تفکر معمولاً به صورت وقفه تکلم، فقر عمیق محتوی کلام یا حاشیه پردازی قابلتوجه دارند (کاپلان سادوک -۱۳۷۳).
آن ها خود را ناتوانتر از این میبینند که بر مشکلات فائق آیند، احساس حقارت خود را با ذکر این عبارت که من ناتوانم، قدرت انجام این کار را ندارم، این کار برای من سنگین است و… بیان میکنند و در حال ناراحتاند از اینکه نمیتوانند بر اساس خود عمل کنند و بهپیش روند، در برابر شکست زود مأیوس و افسرده میشود. کسی که تصور بد از خود دارد احساس خستگی میکند، حتی اگر ساعتها خوابیده باشد بازهم بیحال و بدون انرژی است. هیچچیز به نظرش جالب نیست و حالت بیتفاوتی دارد. اغلب آرزو میکند ایکاش میتوانست چیزی پیدا کند که موجب به حرکت درآوردن و دمیدن روح زندگی او میشود ولی به نظر او هیچچیز حتی ارزش امتحان کردن را هم ندارد. البته باید راهی برای حل این مشکل بزرگ در دانش آموزان پیدا کرد.(رضازاده،۱۳۷۶).
ضعف اعتمادبهنفس:
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 04:31:00 ب.ظ ]
|