کوتاه شدن دوره عمر محصول، افزایش رقابت و نیازهای متغیر مشتریان، موجبات تحول در رویکرد سنتی مدیریت تدارکات به مدیریت نوین زنجیره تأمین را فراهم آورده است. در دنیای نوین صنعتی، هر نوع اقدام به منظور کاهش هزینه­ های تولید، تلاش مؤثر و کارآمد به شمار می ­آید. مدیریت زنجیره تأمین، یکی از رویکردهای مؤثر و کارآمد است که موجبات کاهش هزینه تولید و زمان انتظار را فراهم می ­آورد. تعاریف زیادی از مدیریت زنجیره تأمین وجود دارد که تقریبا همه آنها شامل هماهنگ ساختن تولید، موجودی، ترابری و اطلاعات و دانش، بین اجزاء یک زنجیره تأمین می­باشد تا بهترین ترکیب ممکن از پاسخ­دهی و کارایی برای بازاری که آن را تغذیه می­ کند بدست آید (رجب­زاده و همکاران، ۱۳۸۶).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مدیریت زنجیره تأمین مفهومی است که برای نخستین بار در سیستم­های تأمین تویوتا که از سطح هماهنگی قابل توجهی در مدیریت عرضه و تأمین برخوردار بود، ابداع گردید. رویکرد سنتی زنجیره تأمین شامل تحویل درست به هنگام (JIT)[23] و مدیریت تدارکات بود. اما امروزه مدیریت زنجیره تأمین از چنین مفاهیمی در مدیریت تولید و عمیات فراتر رفته است. در حقیقت مدیریت زنجیره تأمین مفهومی است که از صنایع تولیدی و سیستم تولید درست به هنگام تویوتا آغاز شد. این سیستم با هدف تنظیم مقادیر عرضه به کارخانه­های تولید موتور در مقادیر صحیح، کوچک و اقتصادی، کاهش سطح موجودی و تنظیم مطلوب و مؤثر تعاملات عرضه­کنندگان با بخش خط تولید، طراحی گردید. در عمل مدیریت زنجیره تأمین تلفیقی از مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)، طراحی/مهندسی مجدد کسب و کار (BPR)[24] و شیوه تولید درست به هنگام (JIT) می­باشد (فائزی رازی، ۱۳۸۳).
۲-۴- اجزا و عوامل SCM (تأمین/تولید/توزیع)
طی چند سال اخیر و به دنبال نمایان شدن اهمیت و ضرورت بکارگیری مدیریت زنجیره تأمین، مدل­های فرایندی و مفهومی مختلفی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی در زمینه مدیریت زنجیره تأمین تدوین شده است. این مدل­ها معمولا با توجه به نوع صنعت و تجارت و زمینه کاری از لحاظ ظاهر با هم متفاوت می­باشند، ولی از لحاظ مفهوم و اجزاء و فرایندهای زنجیره تأمین، کلیه مدل­ها معرف سه فرایند کلیدی تأمین، تولید و توزیع می­باشند. این سه فرایند به صورت یکپارچه و در کنار هم منجر به شکل­ گیری مدیریت زنجیره تأمین می­گردند.
از جمله مدل­های جامع در این زمینه می­توان به مدل فرایندی مدیریت زنجیره تأمین اشاره کرد که توسط یک تیم از دانشکده مدیریت دانشگاه کالگاری[۲۵] با همکاری شرکت اپی لوگ[۲۶] طراحی و توسط شفردسون[۲۷] ارائه شد (غضنفری و فتح­اله، ۱۳۸۹، ص ۲۴).
شکل ۱-۲ مدل فرایندی مدیریت زنجیره تأمین
صورت حساب مشتری
خدمات مشتری
پیش­فرض فروش برنامه ­های بازاریابی
پیش ­بینی تقاضا
مدیریت موجودی کالاهی کامل شده
حمل و نقل خارجی
رسید مشتری
تولید
نگهداری
برنامه­ ریزی تولید
برنامه­ ریزی نگهداری
مدیریت موجودی برای مواد خام، تغذیه انبار و MRO
پرداخت مشتری
برنامه­ ریزی ظرفیت پروژه­ های اصلی مهندسی
منبع­یابی استراتژیک
خرید
مدیریت مواد وحما ونقل داخلی انبارداری
مدیریت تقاضا
مدیریت تولید وتوزیع
ورود سفارش
مدیریت تأمین
( منبع: غضنفری و فتح­اله، ۱۳۸۹، ص ۲۵)
۲-۵- یکپارچه­سازی
با وجود اینکه نظرات بسیاری در مورد یکپارچگی مطرح شده است، ولی منابع علمی محدودی در این مورد وجود دارد و هنوز یک تعریف جامع و فراگیر از موضوع یکپارچگی ارائه نشده است. ولی بسیاری از کارشناسان در این حوزه، تمایل دارند که مفهوم یکپارچگی را به مقوله­ای فراتر از سیستم­های اطلاعاتی یکپارچه و سخت­افزار و نرم­افزار آن تعمیم دهند. با ظهور و توسعه مفاهیم نوین همچون شرکتهای مجازی، مشتریان مجازی، کسب وکار مجازی و کار از راه دور، یکپارچگی جامعیت خاصی یافته است، به طوری که مفاهیم مختلفی همچون فرآیندهای کسب و کار، دانش و علم مدیریت، ارتباطات و تعاملات سازمانی، ساختار سازمانی و مدیریت دانش را شامل می­ شود.
با این اوصاف، یکپارچگی در دنیای کسب و کار جدید، فرایند فراگیری است که طی آن فرآیندها و ساختار منعطف و به هم پیوسته­ای در جهت اهداف استراتژیک و رقابتی شرکت ایجاد می­گردد. یکپارچه­سازی سیستم­ها یک چرخه تعاملی را ارائه می­ کند که طی آن تکنولوژی، عملکردهای افراد، دانش و فرایندهای عملیاتی با یکدیگر ترکیب و به هم پیوسته می­شوند.
جدول ۱-۲ عناصر یکپارچه­سازی سازمان

عناصر سازمانی

سازمان غیریکپارچه

سازمان یکپارچه

ابزارها

اهداف و مأموریت­ها

کاملا مستقل

از درون و بیرون وابسته

مدل­سازی سازمان و برنامه­ ریزی استراتژیک

فرآیندها

عملکردگرا

فرآیندهای در سطح سازمان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...