دهقانی، میترا چهرزاد، جعفری اصل، سلیمانی و کاظم نژاد لیلی (۱۳۹۱) در مقاله پژوهشی به بررسی ارتباط رضایت از تصویر ذهنی بدنی با الگوهای فرهنگی – اجتماعی در دختران نوجوان شهر رشت پرداختند. نتایج نشان داد که دختران نوجوان از تصویر ذهنی بدنی به جزء در حیطه گرایش به ظاهر رضایت بالا داشتند و رضایت از تصویر ذهنی بدنی آنان تحت تاثیر شاخص توده بدنی، الگوهای عمومی و ورزشکاران جامعه قرار داشت .

 

قلعه بندی و ابراهیمی (۱۳۸۳) در مطالعه خود دریافتند افرادی که متقاضی عمل جراحی زیبایی بوده ­اند، بیش از دیگران دارای شخصیتی وسواسی- خودشیفته بوده ­اند. محققان هم­چنین درخواست جراحی زیبایی را به تعامل عامل­های روانشناختی فردی و تأثیرهای فرهنگی مرتبط دانسته ­اند.

 

نتیجه تحقیق خانجانی، باباپور و صبا (۱۳۹۱) نشان داد که بین افراد متقاضی جراحی زیبایی از لحاظ اختلالات اضطرابی، افسردگی و تصویر بدنی تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

پورآوری، حبیبی، عابدی پریجا و سیدعلی تبار (۱۳۹۳) در مطالعه­ ای به بررسی روانسنجی سیاهه نگرانی درباره تصویر بدنی در نوجوانان پرداختند. نتایج نشان داد که میانگین نمره های دختران در هر دو خرده مقیاس کمال گرایی و نگرانی درباره تصویر بدنی در مقایسه با میانگین نمره ­های پسران، بالاتر است.

 

در پژوهشی رضایی، اینالو و فکری (۱۳۸۹)، به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن (دستکاری و تغییر در ظاهر فیزیکی و …) دانشجویان دختر پرداختند. نتایج آن­ها نشان داد که عواملی همچون، مصرف­گرایی، فشارهای اجتماعی و مصرف رسانه­ای، تأثیر مستقیم بر رفتارهای مدیریت بدن دارند.

 

آقایاری (۱۳۸۲) در پژوهشی با عنوان «بررسی گرایش زنان به جراحی پلاستیک» براین باور است که گرایش زنان به جراحی زیبایی در تهران متأثر از عقیده شوهران است و تمایل صاحب کاران در به کارگیری افراد زیبا و خوش اندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال جراحی بدن زنان مؤثر است.

 

نجفی (۱۳۸۲) نیز تأثیر جراحی زیبایی بینی را بر افزایش خودپنداره مثبت زنان بررسی کرد. هدف وی این بود که دریابد ادراک از خود بعد از اقدام به عمل جراحی زیبایی بینی چه تغییری می­ کند. نتایج تحقیق نشان داد اقدام به عمل زیبایی باعث افزایش خودپنداری مثبت زنان نمی­ شود. بیشترین تأثیر عمل جراحی زیبایی روی زنان خانه­دار بوده است. جراحی زیبایی با وضعیت تأهل و سطح تحصیلات ارتباط معنی دار نداشت.

 

محمدی و سجادی نژاد (۱۳۸۶) در پژوهشی به بررسی رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر پایه­ دوم دبیرستان شیراز پرداختند. برای این منظور، ۲۰۹ نفر از دانش آموزان دختر پایه­ دوم دبیرستان­های شیراز به پرسشنامه ­های نگرانی از تصویر بدنی (لیتلیون و همکاران، ۲۰۰۵) ترس از ارزیابی­های منفی (دلفی موسوی، ۱۳۸۰)، اضطراب اجتماعی (دلفی موسوی، ۱۳۸۰) و حرمت خود روزنبرگ پاسخ دادند. در این تحقیق، از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه، به منظور تحلیل داده ها استفاده شد که نتایج زیر را درپی داشت: متغیرهای عزت و ترس از ارزیابی منفی، به ترتیب بهترین پیش‌بینی کننده اضطراب اجتماعی بودند، متغیر نگرانی از تصویر بدنی، در پیش‌بینی متغیر وابسته سهم معناداری نداشت و ‌بنابرین‏ از معادله حذف گردید. از بین دو خرده عامل نگرانی از تصویر بدنی، عامل نارضایتی از بدن، توانست به طور معناداری، اضطراب اجتماعی را پیش‌بینی کند. در مجموع، نتایج این تحقیق، نشان داد که متغیر عزت نفس بهترین پیش‌بینی کننده اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان است.

 

فاتحی و اخلاصی (۱۳۸۷)، در پژوهش خود در زنان شیرازی به مدیریت بالای بدن دست یافتند که گویای میزان بالای توجه زنان به بدن است و همچنین نشان می­دهد که بین پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی و اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم وجود دارد بین متغیرهای دین داری و مدیریت بدن رابطه­ معکوس و معنادار وجود دارد.

 

بلوچی (۱۳۷۶) تحقیقی را پیرامون جراحی زیبایی بینی انجام داده است، ۸۷ مورد از افرادی که عمل جراحی زیبایی انجام داده ­اند را مطالعه ‌کرده‌است. نتایج تحقیق وی نشان داد که سن ۱۸ تا ۳۵ سالگی بیشترین سن عمل جراحی زیبایی بوده و ۵ درصد افرادی که تحت عمل جراحی قرار ‌گرفته‌اند، زن بوده ­اند. همچنین ۹۶ درصد عمل به خاطر زیبا شدن و به ویژه زیبا شدن صورت بوده است. ۴۶ درصد از عمل کنندگان علاوه بر خودشان، پدر، مادر و همسرشان از وضع بینی آن ها ناراضی بوده ­اند.

 

محب، حسینی نسب و کلاهی (۱۳۸۸) در پژوهشی به بررسی مقایسه ای اختلالات شخصیت در میان طالبان جراحی زیبایی و افراد عادی پرداختند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مراجعین طالب زیبایی به کلینیک شیخ الرئیس تبریز می‌باشند. نمونه گیری به روش در دسترس و تمام شماری طی ۳ ماه از میان مراجعین به ۳ پزشک جراح زیبایی و به تعداد ۵۰ نفر صورت گرفت و با ۵۰ نفر از افراد عادی از نظر سن و جنسیت همتاسازی شدند. داده ها با بهره گرفتن از پرسشنامه اختلال شخصیت میلون ۲ گردآوری گردید. نتایج نشان داد میانگین اختلال شخصیت وسواسی، ضد اجتماعی، خودشیفته، هیستری در طالبان جراحی زیبایی بیشتر از گروه افراد عادی بود و همچنین افراد عادی از اختلال شخصیت وابسته و اسکیزوئید بیشتری نسبت به طالبان جراخی زیبایی برخوردار بودند. در اختلال شخصیت اجتنابی، مرزی، پارانوئید، اسکیزوتایپال بین دو گروه، تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت.

 

میرساردو، کلدی و عطایی (۱۳۸۹) در پژوهشی به رابطه بین عوامل اجتماعی – فرهنگی و گرایش زنان به جراحی زیبایی در بین زنان شهر کرج پرداختند. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنانی هستند که در سال های ۸۹- ۸۶ در بیمارستان­های شهر کرج اقدام به انجام عمل زیبایی نموده ­اند، ۱۴۸ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر توصیفی، روش مطالعه پیمایش و ابزار جمع‌ آوری داده ­ها پرسشنامه بود. نتایج آمار توصیفی نشان داد که میانگین سنی پاسخگویان ۳۰ سال، ۲/۲۴ درصد خانه دار و اغلب متأهل بودند. نتایج هم چنین نشان داد که درآمد همسر، تقلید از دوستان، همکلاسی­ها و همکاران به عنوان مهم­ترین عوامل گرایش به عمل زیبایی مطرح شده است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای اجتماعی و فرهنگی، تماشای برنامه ­های ماهواره ، ۵۰ درصد از تغییرات واریانس متغیر گرایش به عمل زیبایی را تبیین ‌می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...