فارل[۳۶۴]، شاو[۳۶۵] و وبر[۳۶۶] در پژوهشی روی نمونه ۳۲ نفره از افراد دارای اختلال شخصیتی مرزی به بررسی تأثیر گروه درمانی با رویکرد طرحواره محور پرداختند. در این پژوهش دو شیوه گروه درمانی طرحواره محور و روان درمانی متداول، در افراد نمونه که به شیوه تصادفی در دو گروه درمانی با رویکرد طرحواره محور با ۹۴% در مقایسه با ۱۶% یک درمان مؤثر جهت بهبود در عملکرد کلی ارتباطی افراد نمونه بوده است.

 

کلج[۳۶۷]و یانگدر پژوهشی با عنوان «درمان اختلال شخصیت مرزی با بهره گرفتن از طرحواره درمانی» با هدف درمان و تشخیص ساختارهای درونی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ‌به این نتیجه دست یافتند که طرحواره درمانی منجر به ایجاد ثبات هیجانی نسبی در بیماران شد به گونه‌ای که توانستند روابط دو طرفه با دیگران (همسر) برقرار کنند و احساس بهتری داشته باشند.

 

همچنین اثربخشی طرحواره درمانی بر اختلالات محورI؛ افسردگی (یانگ، ۲۰۰۸)، اضطراب و فوبی اجتماعی (ونزل[۳۶۸]، ۲۰۰۴) همچنین افراد با عزت نفس پایین و ناراحتی روان‌شناختی (سیسرو[۳۶۹] و یانگ، ۲۰۰۰) اختلال خوردن (لاک[۳۷۰]، ۲۰۰۶) اختلالات شخصیت (یانگ، ۱۹۹۹) و غیره مشخص شده است.

 

۲-۲۸-۲- داخل کشور

 

در حوزه روابط زناشویی نتایج بررسی‌ها (اندروز و حمیدپور۱۳۸۵؛ یوسفی، عابدین، تیرگری و فتح‌آبادی، ۱۳۸۹) نشان داده طرحواره‌های‌ ناسازگار فرد با نارضایتی زناشویی مرتبط بوده، علاوه بر اینکه این طرحواره‌ها صمیمیت زناشویی را کاهش می‌دهد و با تعارض زناشویی مرتبط هستند (ذوالفقاری و همکاران، ۱۳۸۷). طرحواره‌های‌ ناسازگار اولیه می‌توانند پیش‌گویی کننده طلاق باشند (یوسفی، ۱۳۸۹).

 

در حوزه قطع ارتباط و طرد افراد دارای گرایش جبران طرحواره در مقایسه با افرادی که گرایش به تداوم طرحواره دارند، نگرش مثبت‌تری نسبت به ازدواج داشته و به دنبال همسری هستند که در قبال آن ها احساس مسئولیت و تعهد نماید (خسروی و همکاران[۳۷۱]، ۱۳۸۶) همچنین حسینی‌فرد (۱۳۹۰) در پژوهشی به کارایی طرحواره‌ها درمانی بر افسرده‌خویی و عزت نفس زنان پرداختند که نتایج بیانگر اثربخشی این رویکرد بر کاهش نشانه های افسرده‌خویی و افزایش عزت نفس آنان گردیده است.

 

نتایج تحلیل منتظری، طاهر نشاط دوست، عابدی (۱۳۹۲) نشان داد که طرحواره درمانی بر علائم شخصیت وسواسی- جبری و افسردگی مؤثر بود. همچنین طبق جلسات پیگیری که تا دو ماه پس از درمان ادامه یافت علائم کاهش یافته پابرجا بود. اگر چه تاکنون پژوهش آزمایشی کنترل شده تصادفی دقیقی بر روی طرحواره درمانی اختلالات شخصیتی انجام نشده است. اما بیشتر مطالعات انجام شده در زمینه طرحواره درمانی حاکی از کارایی این درمان برای اختلال شخصیت مرزی می‌باشد و نتایج این پژوهش به طور کلی همسو با نتایج پژوهش‌های قبلی ‌در مورد کارایی طرحواره درمانی در بهبود اختلال شخصیت بود.

 

همچنین در یک مطالعه طرحواره درمانی در درمان افسردگی مزمن مؤثر بود، طرحواره درمانی با بهره گرفتن از تکنیک تجربی، که شناخت‌واره‌های دوران کودکی و خاطرات کودکی را بازسازی می‌کند، به ابزار هیجان‌ها و عواطف سرکوب شده که در نهایت منجر به خودسانسوری هیجانی و مشکل در ابراز عواطف و سردی عاطفی می‌شود، کمک زیادی می‌کند. نتایج نشان داد که از بین دو رویکرد طرحواره درمانی و نظام عاطفی بوون، در اثربخشی بر میل به طلاق، نظام عاطفی بوون مؤثرتر از طرحواره درمانی بوده است (یوسف نژاد شیروانی ۱۳۹۰).

 

خسروی (۱۳۷۶) نیز در ایران در پژوهشی به بررسی طرح‌واره منفی در شکل‌گیری و تداوم افسردگی در دوران کودکی و نوجوانی پرداخته است. این پژوهش که بر روی پسران ۹ تا ۱۶ ساله تهرانی با بهره گرفتن از کلمات خود ارجاعی[۳۷۲] و معنایی مثبت و منفی[۳۷۳] انجام شده، نشان می‌دهد که تمامی شرکت‌کنندگان در تحقیق بجز نوجوانان افسرده، بیشتر لغات خود ارجاعی مثبت را در مقایسه با لغات خود ارجاعی منفی به خاطر آوردند.

 

مختاری، حسینیان، بهرامی و پورشهریاری(۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان اثربخشی طرحواره درمانی بر رضایت زناشویی افراد متأهل مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری در بین ۲۰ نفر مراجعان مراکز مشاوره شهر اصفهان انجام داد، نتایج نشان داد که طرحواره درمانی باعث کاهش میزان علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری افراد متاهل شده است.

 

حمیدپور(۱۳۸۷)، در پژوهشی با عنوان بررسی مقدماتی کارایی و اثربخشی طرحواره درمانی در درمان شکست‌های عشقی با در نمونه‌ ۳ نفره (۲ دختر و ۱ پسر) به شیوه هدفمند و موردی انجام داده است که نتایج آن نشان داد که طرحواره درمانی توانسته است، تغییرات چشمگیری در میزان افسردگی، عزت نفس و بهبود در پنج طرحواره ناسازگار(محرومیت هیجانی، رهاشدگی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، شکست و خویشتن تحول نیافته/ گرفتار) که بیشترین ثمرات را داشتند، ایجاد کند.

 

مطالعه­ افشاری، زارع، معین، نظیری و تقوی (۱۳۹۰) نشان داد که طرحواره درمانی گروهی می‌تواند روشی مناسب جهت تعدیل ویژگی‌های اختلالات شخصیتی B باشد. این تغییرات در مدت سه و نیم ماه صورت گرفت و به دنبال آن تغییراتی در پیشرفت درمان افراد وابسته به مواد که اکثریت آن ها دارای ویژگی‌های اختلال شخصیت بودند ایجاد گردید. البته لازم به ذکر است که تبیین دقیق میزان اثربخشی این درمان و رسیدن به سطح درمانی مطلوب نیاز به انجام پژوهش در حجم نمونه بالاتر، شرایط کنترل شده، مدت زمان طولانی‌تر و شرایط مطالعه مناسب [۳۷۴]RCT دارد تا بتوان نتایج به دست آمده را به سایر جمعیت‌های وابسته به مواد تعمیم داد.

 

فصل سوم

 

روش پژوهش

 

۳-۱- روش :

 

پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش‌آزمون – پس‌آزمون با گروه کنترل است.

 

طرح پژوهشی پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه گواه:

 

 

T2 X E T1

 

T2 _ C T

در این طرح آزمودنی­ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه ­های مختلف جایگزین می­شوند. قبل از اجرای متغیر مستقل(X) آزمودنی­های انتخاب شده در هر دو گروه، به وسیله پیش‌آزمون مورد اندازه ­گیری قرار می­ گیرند. نقش ‌پیش‌آزمون در این طرح اعمال کنترل (کنترل آماری) و مقایسه است.

 

۳-۲- متغیرهای پژوهش

 

  • متغیرهای وابسته

۱- تنیدگی تحصیلی

 

۲- رضایت از زندگی تحصیلی

 

  • متغیر مستقل

 

  1. طرحواره درمانی

 

  • متغیر کنترل

 

  1. مقطع تحصیلی

 

  • متغیر تعدیل کننده

 

  1. جنسیت

تقسیم گونه‌ها به نر یا ماده، خصوصاً در ارتباط با کارکرد­های تولید مثل.

 

۳-۳- جامعه، نمونه و روش نمونه گیری

 

۳-۳-۱- جامعه

 

جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات کرمانشاه می‌باشد.

 

۳-۳-۲- گروه نمونه و شیوه­­ی گزینش آن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...